به نام خدا
.
قالب:غزل
وزن: بحر رجز مثمن سالم
.
یک روز میآید که ، با هم برادر میشویم
فارغ ز قوم و جنسیت ، از نو برابر میشویم
.
آری زمانی میرسد ، کز کُفر دوری میکنیم
بر دینِ پاکِ عاشقی ، مملو ز باور میشویم
.
آن روز دیگر قلبمان ، از بهرِ انسان میتپد
با بی کسانِ این جهان ، ما یار و یاور میشویم
.
آن روز دیگر هر کسی ، این نکته را فهمیده است
با کینه ورزی بی گمان ، چون لاله پرپر میشویم
.
یک روز میآید که ما ، بُت های خود را بشکنیم
زین جهل و حال تارمان ، بر وضع دیگر میشویم
.
آن روز از ظلم و ستم ، چیزی نباشد یادمان
بر پیکرِ هر ظالمی ، ما مُشتِ آخر میشویم
.
اندیشه های کهنه را ، باید که رنگی تازه زد
ورنه که ما بد بوده و هر روز بدتر میشویم
.