تبلیغاتی که این روزها بر روی لباس بازیکنان فوتبال در کشورمان نقش می بندد نه تنها طرح و زیبایی های احتمالی آن لباس را مخدوش و یا به طور کلی نابود می کند بلکه از منظر بحث اخلاقی و کرامت انسانی تمام پیکر بازیکن را به عنوان یک انسان به محلی برای جلب توجه بیننده به خدمات مورد اشاره خود تبدیل می کنند.
امروزه در فوتبال دنیا اسپانسرها ستون فقرات باشگاهها هستند و باشگاهها به واسطه حمایتهای آنها به کسب درآمد و تامین هزینه های خود می پردازند، در مقابل لوگوی اسپانسرها به تبعیت از چارچوب مشخصی بر روی لباس تیم ها درج می شود و نه تنها اینچنین سیمای لباس را زیر سوال نمی برد بلکه خود به یکی از عناصر زیبایی بخش لباس تبدیل می شوند.
آنجاست که تفاوت نفوذ تبلیغ در بیننده مشخص می شود، چشم بیننده وقتی با یک صفحه مملو از نوشته و نقش و نگار مواجه می شود خیلی زود خسته می شود و نهایتا در موارد نامتعارف و غیر اصولی خود تبلیغ را به یک ضد تبلیغ بزرگ تبدیل می کند.
در مقابل در فوتبال روز دنیا بیشترین تلاش هنگام طراحی لباس و جانمایی تبلیغات صورت می پذیرد تا علائم، فونت ها و اندازه های آنها ضمن همخوانی با اجزای دیگر لباس، منظور و مقصود خود را با مختصر ترین و جامع ترین نشانه های ممکن به بیننده منتقل کند.
متاسفانه این ناهمگونی ها به دلیل عدم شناخت افراد و شرکت های سفارش دهنده تبلیغات از مبانی زیبایی شناسی است و با این تفکر سنتی که باید از حداکثر فضایی که در اختیار داریم استفاده کنیم اینچنین نمای کلی لباس، طرح لباس و در نگاهی عمیق تر شخصیت و شان یک ورزشکار را تحت الشعاع قرار می دهد.
باید عنصر سادگی و نگاه مینیمالیستی به عنوان یکی از اساسی ترین مبانی زیبایی شناسی در ذهن تصمیم گیران شرکت ها و صنایع سفارش دهنده تبلیغ تقویت شود تا با ارائه تصویری شکیل تر از برند این شرکت ها نه تنها بیشترین میزان اثرگذاری بر بیننده و رشد بصری برند را به دنبال داشته باشد، بلکه حتی با ترکیب و ایجاد هارمونی بیشتر با طرح لباس به عنصری در جهت هرچه زیباتر شدن لباس تبدیل شود.
در پس همه این ناهنجاری های بصری در پوشش بازیکنان تیم ها، لزوم تدوین دستورالعمل تبلیغات روی لباس تیم ها از سوی نهادهای برگزار کننده و تصمیم گیر را بیش از پیش نمایان می کند.