طرفداری- سزار لوئیز منوتی مربی بزرگ و افسانه ای تاریخ فوتبال آرژانتین حدود 8 سال روی نیمکت آلبی سلسته نشست و همراه با آرژانتین در جام جهانی 1978 به قهرمانی رسید و اولین کسی که دیگو مارادونا را به تیم ملی دعوت کرد، وی بود. همچنین منوتی سابقه مربیگری در بارسلونا، اتلتیکو مادرید و بوکا جونیورز را هم دارد. او در سال های بازنشستگی، یک ستون اختصاصی تحت عنوان «The Menotti column» دارد که درباره فوتبال یادداشت های جالبی می نویسد. خواندن یادداشت منوتی پس از شکست آرژانتین در فینال کوپا آمریکا 2016 را به شما توصیه می کنیم.
وقتی که آرژانتین در بازی فینال کوپا آمریکا به شیلی باخت، انتقادهای بی رحمانه و سنگینی در رسانه ها دیدیم که بسیاری از این منتقدین، نمی توانند هیچ کاری برای فوتبال آرژانتین انجام بدهند. به عقیده من آرژانتین با غرور تمام به خانه برگشت و هرگز غرور بازیکنان ما خدشه دار نشد. آنها جنگیدند و هر کاری که لازم بود انجام دادند و کسی نباید در این باره شک کند. اما لازم است که برخی مسائل را خیلی واضح در این جا توضیح بدهم:
شیلی شایسته قهرمانی کوپا آمریکا بود و اکنون به عنوان یک گروه، آنها بهتر از آرژانتین بازی می کنند. آنها از مفاهیم بسیار شفاف تری در زمین فوتبال استفاده می کنند اگر چه بازی فینال بسیار نزدیک و فشرده بود.
من فکر می کنم که برخی سوء تفاهمات و کج فهمی ها در آرژانتین وجود دارد که مانع لیونل مسی برای بروز همه توانایی هایش در تیم ملی می گردد. هر بازیکنی در داخل تیم دارای موانع و مشکلاتی هست و گمان می کنم که هیچ کس به مسی توضیح نداده که مسئولیتش برای آرژانتین، گل زدن نیست. گیج نشوید! مسئولیت او همچون بارسلونا، این است که کاری بکند تا تیمش یک بازی خوب را ارائه داده که خودش یک بحث متفاوت می باشد.
اگر بخواهم شفاف تر توضیح بدهم، باید گفت که هر گاه مسی توپ را می گیرد، شروع به دویدن و دریبل زدن در یک مسافت حدود 20 متری کرده و برای گلزنی تلاش می کند. مسی خیلی تلاش می کند و مانعی را برای قهرمانی در پیش روی خود احساس می کند اما مسئولیت باید تغییر نماید. او باید به تیم ملی آرژانتین کمک کرده تا بهتر بازی کند. به منظور نیل به این هدف، مسی نیاز دارد که بازیکنان دیگری را در جلوی توپ داشته باشد. با سه هافبک دفاعی و دو مدافع کناری که به سختی می توانند یک بازی را راه بیندازند، همه وظایف گلزنی روی دوش هیگواین می افتد. البته با بیان این واقعیت، نمی خواهم همه تقصیرات را بر گردن جراردو مارتینو بیندازم چون نمی دانم که او به بازیکنان خود چه چیزهایی را می گوید یا چه طور آنها را تمرین می دهد.
هدف من از بیان این مطالب، کمک به تیم ملی است چون وقتی که من مربی دیگو مارادونا در بارسلونا بودم، با چنین مشکل مشابهی برخورد کردم. مارادونا می خواست که با تکیه بر توانایی های فانتزی خود، هر کاری از دستش بر می آید برای کمک به من انجام بدهد. اما یک روز مارادونا و برند شوستر را با هم به گوشه ای بردم و به آنها گفتم که تنها چیزی که از شما می خواهم، این است که کمکم کنید تا تیم، بهتر بازی کند که در این صورت، خود به خود به گل هم می رسیم. حالا هم گمان می کنم که باید مسی را از این حقیقت آگاه کنیم که او به این خاطر برای تیم ملی بازی نمی کند که فقط گل بزند. راهیابی به فینال های متعدد و از دست دادن قهرمانی ها به طور متوالی، باعث شده که جو خیلی خاصی بر تیم حاکم گردد اما او باید تلاش کند تا از فوتبال خود لذت برده و در زمین، اندکی راضی تر باشد.
حدس می زنم که تصمیم مسی یعنی خداحافظی از تیم ملی یک نوع پیش دستی این تحلیل من باشد اما به عقیده من، این اعلام خداحافظی او در حال حاضر ارزشی ندارد. فکر نکنم که مسی از تیم ملی خداحافظی کند. هنگام تنهایی و غم، نبایدچنین گفته هایی را جدی گرفت زیرا مسی احساسش را بیان کرده و به عقیده من، این یک احساس لحظه ای و گذرا خواهد بود.
خیلی نا عادلانه است که درباره شیلی چیزی نگویم. یادتان باشد که هیچ وقت فکر نکنید که به طور شانسی می توان به جایی رسید. آنها قطعاً یکی از بهترین تیم های ملی جهان هستند. دستیابی به این موقعیت مهم، مستلزم کار و ممارست طولانی، تمرین، ایمان به خود و ساختن شاکله یک تیم است که دستاوردی با ارزش تلقی می گردد. تیم ملی شیلی، الگویی برای همبستگی است، یک تیم خیلی خوب که از ایده های خود در هر وجهی دفاع می کند در حالی که نه مسی را در اختیار دارد و نه رونالدو را. البته آنها آرتورو ویدال را دارند که بیش از هر بازیکنی در دنیای فوتبال، پیشرفت کرده است. هر گاه که شیلی در زمین به مشکلی بر می خورد، همیشه یک آرتورو ویدال هست که آن را برطرف نماید. لازم است که در پایان بگوییم:
شیلی شایسته همه آن چیزهایی می باشد که اکنون به دست آورده است.