مطلب ارسالی کاربران
جانور دوست داشتنی
دانلود و پخش تنها با قطع کردن فیلترشکن امکانپذیر است.
روزی آندرا پیرلو گفته بود:
کونته درونش یک جانور دارد. باید مراقب او بود.
پسر بچه ای که احتمالا بوی خیابان ها را میداد، موهای نرم نیمچه بلند، گرم کن سرازیر شده پسر عمویش و چشمان سبز رنگی که از پشت حصارهای آهنی به تمرین تیم فوتبال نوجوانان لچه نگاه میکرد، بوی چمن های نیمه تر، چشمانش را میبست و خود را آن طرف میله ها، درون کمپ میدید ... در کنار فدریکو، فوتبالیست معروف محله، درون خود میگفت: تو باید بهتر باشی فدریکو، بیشتر سعی کن از مغزت استفاده کنی، و بعد صداهای خنده پسران کمپ، فدریکو، مارچلو، آلبرتو و دختران تازه به بلوغ رسیده ای که برای آنها چشم و ابرو می آمدند، آنتونیو را به خودش می آورد، دستانی که لباس های گلی او را به یکدیگر نشان میدادند. تمسخرهای زیر لبی، و غروری که هرگز حاضر به شکستن نشد
40 سال بعد روزی که آنتونیو لباس های هواداران ایتالیا را امضاء میکرد، مرد میانسالی او را میان جمعیت صدا زد، آنتونیو پیش رفت و فدریکوی تنهای ژولیده را دید، آن روز غرور فدریکو پیش پاهای آنتونیو شکسته شد، اشک ریخت و تقاضای کمک کرد اما آنتونیو گفت: تو باید بهتر از مغزت استفاده میکردی ... پیش چشم دختربچه فدریکو به پدرش خندید و رفت ...
روزی آندرا پیرلو گفته بود:
کونته درونش یک جانور دارد. باید مراقب او بود.
.
.
.
تصویر اختصاصی