مطلب ارسالی کاربران
مصاحبه بهترین بازیکن تاریخ ( پله) با مجله انگلیسی FourFourTwo
مصاحبه پله با مجله انگلیسی FourFourTwo
-وقتی شما در سال 1956 به سانتوس پیوستید سانتوس چطور باشگاهی بود ؟!
.
-"در اون زمان سانتوس شروع به رشد کرده بود. آنها پایه و اساس خوبی داشتن و به جوان ها فرصت میدادن برای همین من خیلی زود تونستم برای تیم اول بازی کنم! بازیکن دیگه ای به اسم کلوچینو که 17 ساله و عضو تیم ملی بود اما زانوش شکسته بود، برای تیم ملی 17 یا 16بازی انجام داده بود .من برای رفتن تیم های ریودوژانیرو و سائوپائولو دعوت شدم. برای حرفه ای شدن باید برای کار با باشگاه های بزرگ تلاش کنی! اما سانتوس تیم نوپایی بود که به دنبال بزرگ شدن بود! و از اونجایی که همه چیز با هم رخ میداد برای همه ما ناگهانی بود."
.
.
_هر کسی در دوران فوتبالش لحظه ی خاصی داره، لحظه ی خاص شما در فوتبال!؟
.
_"مدتی از حضور من در سانتوس می گذشت ما در مقابل کورینتیانس قرار گرفتیم. حدود 30 دقیقه از بازی میگذشت که اولین گلم رو برای سانتوس به ثمر رسوندم .گلی که هرگز اون رو فراموش نمیکنم.اون یکی از بهترین لحظات زندگی حرفه ایم بوده!"
.
.
_ شما در مدت زمان یک سال یا بیشتر به یک ستاره بزرگ تبدیل شدید و جان جهانی رو به دست اوردید.این همه تغییر در این مدت زمان کم؟!
.
_" در دومین سال حضور من در سانتوس ، مثل قبل نمیشد بیرون رفت و خیلی سخت بود چون هم 17 ساله بودم و در جام جهانی هم باز ی کرده بودم.اولین بازی من در تیم ملی در 16 سالگی در سال 1957 در مقابل ارژانتین بود من در اون بازی یک گل زدم ولی 2_1 باختیم (و من به جوانترین بازیکنی شدم که در سطح بین المللی گلی رو به ثمر رسوندم) این موضوع برای مردم دیوانه کننده بود چون این اتفاق معمولی نبود برخلاف امروزه که مردم با استفاده از تلویزیون جوان ها را دنبال میکنند و اگر گلی رو به ثمر برسونن تمام جهان متوجه میشن و اون بازیکن رو میشناسند. از اونجایی که من جوون بودم شگفت زده شدند، هر جا که می رفتم مردم میپرسیدند: 《چطوری این پسر جوان برای برزیل بازی میکند؟!》 امروزه جوان ها فرصت های بیشتری در اختیار دارند."
_هم تیمی هاتون در سانتوس بعد از برگشتتون با قهرمانی جهان باهاتون چه رفتاری داشتند؟!حسادتی وجود نداشت؟!
.
_"نه!نه! انها رفتارشان با من بهتر شد.از تیم ما سه نفر در جام جهانی حضور داشتن زیتو در خط میانی و په په ای که رفت و دیگه باز ی نکرد. سه تفنگدار باهم برگشته بودیم!"
.
.
_این درسته که شما بعد از برگشتتان از جام جهانی 1958 به مدت یک سال عضو ارتش شدید؟!
.
_"بله ! وقتی من در 18 اکتبر 1958 عضو خدمات ملی شدم تا کارهایی رو انجام بدم و این فوق العاده بود و این برای من تجربه خوبی بود. وقتی من با قهرمانی جهان برگشتم گفتم:《Ok! حالا من ازاد هستم!》 اما دوستانم در سانتوس گفتند:《نه! تو حالا برای جوان ها الگو هستی! تو باید به ارتش بری!》 و من این کار رو انجام دادم و یاد گرفتم به مردم احترام بذارم، چطوری بپزم و چیزها رو بشورم؛ و هر چیزی که شما برای زنده موندن در جنگل به اون نیاز دارید! و این عالی بود. اما مهم ترین چیزی که یاد گرفتم نظم و انضباط بود که در فوتبال به من کمک کرد. اون زمان یکی از بهترین دوران زندگی من بوده!"
.
.
_شما بارها پیشنهاد اروپایی ها را رد کردین تا در سانتوس بمونید چه چیز سانتوس شما را خوشحال میکرد که دوست نداشتید انجا رو ترک کنید؟
.
_"در اون زمان ارز زیادی برای بازیکن ها نبود و تعداد معدودی میتونستن به خارج از کشور بروند. ما در سانتوس مثل خانواده بودیم.بازیکن هایی که برای 3،4،5 سال با هم بودن! چرا شما برای تغییر حاضرید پول بیشتری بگیرید؟! بعد از سال 1968 من از اروپا و مکزیک و... پیشنهاد داشتم اما من گفتم: (نه اینجا همه چیز خوبه! من با سانتوس میمونم. من تغییری نمیخوام.》وقتی در سانتوس بازنشسته شدم پیشنهاداتی از اینتر میلان،رئال مادرید، یوونتوس داشتم در دهه 70 خیلی از بازیکن ها شروع به ترک برزیل و رفتن به اروپا کرده بودند اما من همیشه گفتم:《نه》من فکر می کنم خانواده از هر چیزی مهم تره! من همه بازیکن های اینجا رو خانواده ام میدونستم و هرگز تغییری رو نمیخواستم من فقط برای بازی به کاسموس نیویورک رفتم!)