Behzad S.hبنظرم واقعیات موجود و اون چیزایی ک مشخصا استدلال قوی ومنطقی پشتشون دارن باید دقیقتر بررسی کرد.تا ب حقیقت رسید.
اینجا ی سری نکات قطعیه و ی سری نکات هم قابل بحث هس؛ ی سری نکات هم فرضیات و حدس و گمان هواداران ک نمیشه اثبات یا رد کرد.
راجع ب قطعیات و اونایی ک استدلال قوی پشتشون هس بررسیهای بیشتر میتونه کمک کنه.
و اما نکات قابل بحث؛
۱- اینکه برلو ته دلش دوست نداره میلان را بفروشه و کاملا با اجبار ب این گزینه روی اورده.
۲-خانوادش.هم مث هواداران و افکارعمومی مایل بفروش ان.و این فشاری مضاعفه.
۳-سابقه قبلی مستربی و عدم فروش ب ادمای ثروتمند و اون میل موندن بهرقیمته این فرضیه را تقویت میکنه ک برلو فقط ب کسانی میلانو میفروشه ک نوعی از نقش ریاست و تصمیم سازی جدی را برای ایشون قائل باشن وگرنه پیدا کردن ی مشتری پولدار انقدرها سخت نبود .«مورد دم دست همین گروه قبلی چینی یا گروه سانینگ ک اینتر را در عرض ی هفته! خریدن.»
۴- قبلا هم بارها گفتیم ک بحث عدم مجوز دولت چین وقوانین جدید سختگیرانه شون، کلا بهانه هس و اصل قضیه اینه کنسرسیوم متشکل از گروهی سرمایه گذار خردوکلان بوده ک بدلایلی ک بعدا میارم تعدادی ریزش کردن و الان هم دارن وقت میخرن تا نفرات جدید را بیابن.
جالب اینجاست ک این حدس چن ماه پیش ما بود ک کسی چندان جدی نگرفت اما ظاهرا درستیش مشخص شده « منبع ،نشریات امروز و دیروز!»
من باز هم نظرم را میگم دلیل ریزش کنسرسیوم را طمع ورزی و شروط جدید برلو میدونم دلیلم هم منطقیه .امسال میلان بعد از جریانات فروش جوونای خوبی ب دنیا معرفی کرد ومونتلا در ادامه مسیر میها جوونگرایی را تداوم بخشید کارش هم تا حدی گرفت و الان تعدادی استعداد جوان و عالی رو اومدن که هرکدوم میانگین پنجاه شصت میلیون یورو قیمت دارن. و برلوی جاه طلب وسوسه شد بجای اینکه با تحقیر و با خاطراتی بد در نزد میلانیها ؛جدا بشه، با لطائف الحیل مدتی دیگه بمونه و این تغییر نسل را بهمراه نتایج خوب احتمالیش وارد کارنامه کاری خودش بکنه «بنوعی مصادره کنه!» و اگه هم برفرض موفقیت انچنانی کسب نکرد حداقلش میتونه از فروش امثال دوناروما ،رومانیولی ،جک بوناونتورا ،سوسو و حتی لوکاتلی دویستوپنجاه الی سیصد میلیون بنظر خودش کاسب بشه.ی بازی دوسر برد خطرناک! برلو ی سیاستمدار هس ک همیشه در کارش سود و زیان را ارزیابی میکنه.
این ی تحلیل فکر شده هس ک سه ماه پیش یبار اینجا گذاشتم اما کسی جدی نگرفت و همه فروش را و ثروتمندی و سخاوت چینی ها را قطعی تلقی میکردن.بحث بیشتر سر این بود بودجه چقدر هس!
و درانتها باید بگم من اصلا متعجب نمیشم اگه فروش باشگاه کاملا بهم بخوره. مگر از طرف خریدار ب برلو نقشی مهم در تصمیم سازیها داده بشه ک جاه طلبی و حس غرور پیرمرد بازنشسته را در دهه هشتم زندگیش ارضائ کنه. « توجه کنید ب دخالتهاش در کار مونتلا!»
همونطور ک از ابتدای جریانات فروش و خیلی قبلتر ،نگاه بدبینانه ای ب عملکرد برلو داشتیم و متاسفانه همگی مورد ب مورد درست بود الان هم بنظرم باید در صحت وسقم حرفای زده شده تردید جدی داشت .«نه فقط اینبار بلکه در تمام مدت اخیر.»
شاید همه چیز اونطور ک بنظر میرسه نیست!