فرصت طلایی براى حذف "كُرى" سخیف
١- حرکت دور از انتظاری بود که "هرکس" انجامش داده باشد لایق لقب شومن است. حداقل از سرمربی باتجربه ای مثل برانکو بعید بود. پروفسور لبخندزنان، دورتر ایستاده بود و با دراز کردن دستانش نزدیک لنز دوربین طوری که برای هواداران استقلال اعصاب خردکن تر باشد عدد ٦ را نشان داده بود. عکس هم در اینستاگرام سرمربی کروات منتشر شد. برایش اصلاً مهم نبود خودشیرینی برای هواداران پرسپولیس به قیمت ناراحت کردن چند میلیون طرفدار آبی تمام شود. در مدت کوتاهی که هدایت پرسپولیس را در دست داشت رگ خواب هواداران را پیدا کرده بود. این تصویر و لبخند برانکو در حافظه بلند مدت ما ذخیره شد.
٢- مهدی طارمی: "الهلال را طورى مى بریم که شادى کردن یادشان برود."/ فرشاد احمدزاده: " اگر 9 نفره شویم هم حریف را شش تایی خواهیم کرد."
اینها دو نمونه از کری های بازیکنان پرسپولیس قبل از بازی با الهلال بود. حرف هایی کاملاً بچگانه که نمونه اش را در فوتبال اروپا ندیده ایم. معلوم نیست این روحیه کری خوانی از کی و چگونه به بازیکنان ایرانی تزریق شده و مثل آفت به جان فوتبالمان افتاده. حرف هایی که قبل بازی گفته می شود اما بعد از بازی مثل سوهان روح هواداران را می خراشد.
٣- پرسپولیس در نیمه نهایی آسیا! انگار پس از بیست و اندی سال بالاخره یک باشگاه ایرانی جام آسیا را به نام خود سند بزند. هواداران قرمز به مدیریت و کادر فنی و بازیکنانشان می بالیدند. در عرض یک هفته طارمی و طاهری منفور هواداران قرمز شدند. حرف ها و کامنت ها ١٨٠ درجه تغییر کرد. بعضی ها نوشته بودند طاهری تا الان پشت نتایج برانکو پنهان شده بود و حالا پرده ها کنار رفته. برانکو هنوز محبوب بود. به نظر می رسید زلزله تمام شده اما...
٤- رامین رضاییان گل سوم در دربی ٨٢ را زد. پرسپولیس٣ استقلال صفر. شادی رونالدویی رامین جلوی چشم مظلومی مرا به فکر فرو برد. پرویزخان قبل از پیوستن مجدد به استقلال ادعا کرده بود رفتار استقلالی ها با منی که برند ٤ را برایشان ساختم خوب نبود! آن لحظه و بعد از گل رامین موقتا برای به ثمر رسیدن گل چهارم قرمزها و نابود شدن تکیه گاه مظلومی لحظه شماری می کردم. منت گذاشتن مظلومی را دوست نداشتم. تقریبا به شکست استقلال باور داشتم اما دوست داشتم حالا که استقلال ٣ امتیاز از دست داده یک چیزی به دست اورده باشد. بعضی وقت ها رخداد فاجعه برای نجات تیم "از دست بعضی ها" لازم است!
٥- حضور در نیمه نهایی آسیا از آن اتفاقات معمولی فوتبال ما نیست که بتوان از دستش داد. بازی با الهلال که شروع شد به وضوح می شد برتری تیم عربستانی را دید. پاسکاری ها، تاکتیک ها و حتی کیفیت بازیکنان الهلال اختلاف فاحشی با حریفشان داشت. گل اول، دوم، سوم، چهارم به ثمر رسید. زور تیم برانکو به الهلال ده نفره هم انصافا نمی رسید. تیمِ سرمربی الیت کشورمان توان گل زدن به الهلال ده نفره را هم نداشت و ایضا توان گل نخوردن از الهلال ده نفره! داوری بازی هم مشکلی نداشت. زورِ پرسپولیس به الهلال نمی رسید. سالم الدوسرى مخصوصاً در ٢٠ دقیقه پایانی فرصت های ١٠٠٪ زیادی را از دست داد. باز هم عکس برانکو جلوی چشمانم رژه می رفت. می رسیم به بی رحمانه ترین قسمت یادداشت: دوست داشتم شکست پرسپولیس کمی سنگین تر می شد تا یک بار برای همیشه بساط این کری خوانی ها و عددسازی ها در فوتبالمان جمع شود. برانکو هم یک درس فوتبالی یاد بگیرد. تا شاید حرفه ای تر رفتار کنیم. که برای یک پیروزی پرگل در دهه ٥٠ جشن و سالگرد برگزار نکنیم و در عوض سالگرد قهرمانی هایمان را جشن بگیریم. شکست با اختلاف ٤ گل یا ٦ گل تفاوتی در اصل ماجرا نداشت.
٦- بازی PSGو بارسا نباید الهام بخش باشد چرا که معجزه نبود بلکه شاهکار داوری بود. خاستگاه این عددسازی ها باشگاه پرسپولیس بوده و مدفنش هم باید همانجا باشد. هفته پیش نزدیک بود سند افتخار ٥٠ ساله ی پرسپولیس در عرض ٩٠ دقیقه لگدمال شود.هواداران سرخابی نباید در موقعیتی قرار بگیرند که برای اثبات حقانیت تیم خود به عددها پناه ببرند. تصور کنید در سال ٢٠٦٤ میلادی فدراسیون فوتبال آلمان سالگرد پیروزی ٧-١ روبه روی برزیل را جشن بگیرد. حتی تصورش هم مضحک است. آلمانی ها بهانه های خیلی بزرگتری برای جشن گرفتن دارند. بزرگترین تیم های فوتبال جهان هم سابقه شکست های سنگین بالای ٦ گل را دارند و قطعا برای پرسپولیس هم دیر یا زود این اتفاق می افتد و بهتر است آنقدر این عدد ٦ را برای هواداران خود بزک نکنند تا اگر یک شب از دست رفت انگار تاریخ باشگاه نابود شده! برای همین درجا می زنیم چون بخش بزرگی از انرژی ما صرف کارهای بچگانه می شود و این تفکر در ذهن بازیکنان نهادینه می شود که تا وقتی می شود هواداران را با ٤ و ٦ سرگرم کرد اصلا چرا تلاش براى کسب افتخار؟