آیا شما هنوز هم دوران آزمایشیتان در اتلتیکو و در پاراکو د لاس کروسس را به یاد می آورید؟
"بله، مطمئنا. من به یاد دارم که بسیار خجالتی بودم و کودکان خجالتی دیگری را نیز می دیدم. من یه یاد دارم که مربی، ویکتور پلیگروس و مانولو بانیاس ترکیب را اعلام می کردند و به بچه ها پیشبند می دادند. آنها به ما گفتند: شما یک زمین فوتبال و 15 دقیقه وقت در اختیار دارید و ما به شما خواهیم گفت که آیا به اندازه کافی خوب هستید یا خیر. در زندگی، این نوع آزمایشات وجود دارند، آن ها یک لحظه هستند."
و آن ها در هر چیز به تو 10 از 10 می دادند یا حتی نمره عجیب 12 ؟
"این دلیل آن است که مانولو برینیاس از آن روز به من علاقه مند شد. من خاطراتی واضحی از آن زمان دارم، از کارهایی که انجام دادم، از همه اولین بارها، از اولین روزهای من در فوتبال. من همه آن ها را در سر خود دارم و آن ها همیشه آنجا هستند."
چه چیزی از جوانی که در سل 99 جام نایک را در رجیو امیلیا برد، باقی مانده است؟
"چیزی که باقی مانده است ارزش ها و چیزهایی است که من در تمام طول دوران حضورم در تیم جوانان اتلتیکومادرید آموختم. در پایان، این اساس چیزی است که شما می خواهید به آن برسید. وقتی شما یک کودک هستید، شما با دوستان خود بازی می کنید و تنها چیزی که می خواهید این است که پاس بدهید و لذت ببرید. وقتی شما یک بچه هستید، بردن یک اولویت دوم است. وقتی پیرتر می شوید، زمانی است که شما باید پیروز شوید تا لذت ببرید."
شما در 16 سالگی به یک مصدومیت زانو دچار شدید، ماه ها پیش از آن که یک بازیکن حرفه ای بشوید. آیا این به بلوغ تو کمک کرد؟
"در آن زمان، من همیشه در رسانه ها مورد توجه قرار می گفتم و مردم می گفتند که من یک استعداد جوان بزرگ هستند. من خود را آن گونه نمی دیدم. من به فوتبال بازی کردن ادامه دادم زیرا عضو یک تیم بودم و در ترکیب اصلی بازی می کردم. حتی در آن زمان اگر آن ها به من می گفتند که تو بازی نخواهی کرد من باز هم با رایو 13 در فوئن لابرادا به بازی برمی گشتم. من آن جاه طلبی را نداشتم. فوتبالیست بودن یک اولویت در زندگی من نبود. من فوتبال بازیی می کردم زیرا از خودم لذت می بردم. مصدومیت یک امتحان دیگر برای من بود. وقتی شما مصدوم می شوید، شما باید یاد بگیرید که راه بروید، یاد بگیریید که دوباره از ماهیچه های خود استفاده کنید، یاد بگیرید که بدوید، با سرعت حرکت کنید، باید عضلات خود را دوباره بسازید. وقتی من آماده بودم برای تمرین، می خواستم در همان زمان بازی کنم. حالا میی فهمم که این یک پیشرفت بود و این چیزی بود که نیاز بود."
آیا اولین بازیت برای تیم اصلی اتلتیکو تحت تأثیر شرایط تیم و تلاش برای صعود کردن تیم بود؟
"بله، شاید. ما یک مثال مشابه در اولیور تورس دیدیم. یک استعداد بزرگ که از یک تیم موفق پدید آمد و این برای او بسیار مشکل تر بود که بازی کند. این موقعیت قطعا باعث شد که من زودتر اولین بازیم را انجام دهم. و آن چیزی که به من کمک می کرد تا قدم بردارم و فشار مرا غذق نکند، جو خانه و رختکن بودنمی دانستم آن ها چطور مرا انتخاب می کنند تا فشار از روی من برداشته شود. من تمرین تمام کنندگی می کردم. پدرم باید مرا می رساند، زیرا من 17 سالم بود و گواهینامه نداشتم، و او باید مرا به خانه می رساند، به مدرسه می برد و در روز بعدی همین تکرار می شد. من مدتی بعد به آن موضوع کاملا آگاه شدم."
آیا شما احساس خود وقتی اولین گلتان برای اتلتیکو را به آلباسته زدید به یاد می آورید؟
"من در زمان مناسب در مکان مناسب بودم. من با سر به آن ضربه زدم و ت.پ به تیرک خورد و به گل رفت. این یک نقطه چرخش بزرگ برای من بود. شاید اگر آن گل را نزده بودم، باید فصل را در تیم دوم ادامه می دادم، چه کسی می داند؟"
هواداران لیورپول شما را می پرستیدند. آیا فکر می کنی آنها حالا انتقال شما را درک می کنند؟
"نه، چرا که آنها چیزهایی را شنیده اند که برخی از افراد حاضر در باشگاه در اختیار رسانه ها قرار داده اند و این در میان هوادارن پخش شده ست. آنها چیزی ساخته اند که واقعیت ندارد. مطمئنم که درک کردن دلیل جدایی یک بازیکن آسان نیست، اما من روی هزاران نامه ای که اینجا در لندن از هوادارن لیورپول به دستم رسیده است تمرکز کرده ام، آنها می گویند که هنوز هم مرا دنبال می کنند، حتی با وجود اینکه در باشگاه دیگری هستم. وقتی سال گذشته برای بازی به آنفیلد رفتیم، مردی با بیش از 70 سال سن به هتل آمد و تقریباً با اشک از من تشکر کرد و بهترین ها را برایم آرزو کرد. انواع و اقسام عقیده ها وجود دارد، اما هواداران لیورپول همیشه به من محبت داشته اند."