طرفداری - بایرن مونیخ فصل جاری را هیچکس در حد یک مدعی نمی دیدید انگار بعد از سال های سال باواریایی ها دیگر آن تیمی که همه از او می ترسیدند، نبود. تیمی که تا پیش از شروع مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپای فصل قبل، بهترین تیم اروپا بود اما بعد ها به یک تیم معمولی که فقط بوندس لیگا را گرفت، تبدیل شد.
شاید همه چیز این بایرن مونیخ ضعیف در فصل جدید از تور پیش فصل شروع شد آن ها در تور پیش فصل نتوانستند حتی یک پیروزی را هم برابر تیم های غیر آلمانی کسب کنند و با فجیع ترین شکل ممکن آن را تمام کردند. شکست 4-0 برابر میلان را می توان یکی از این شکست های فجیع دانست. یکی دیگر تلفات این تور که قرار بود برای آمادگی باواریایی ها باشد، مصدومیت ستاره های این تیم بود. جایی که هواداران بایرن مونیخ برای اولین بار بعد از سال ها در الیانز آرنا، بر ضد بازی تیمشان، سوت های اعتراضی سر می دادند.
تیم کارلو آنچلوتی به سوپر کاپ و اولین درکلاسیکر فصل رسید. بر عکس تمام بازی های پیش فصل، خبری از بی برنامه گی و بازی های عجیب این تیم نبود هر چند که در آن جا هم چندان با اقتدار پیروز نشدند و اولرایش که به نظر می رسید بازی های اخرش برای بایرن مونیخ باشد، با درخشش خودش در ضربات پنالتی دورتموند را شکست دادند به هر حال؛ فصل شروع شد و باواریی ها بازی اول خود را با پیروزی پشت سر گذاشتند و بعد ها مانوئل نویر، کاپیتان تیم هم بازگشت اما همه می دانستند این تیم اصلا در حد تیمی مدعی نیست. اولین شکست فصل آن ها برابر تیم هوفنهایم و ناگلزمن شکل گرفت. باواریایی ها در لیگ قهرمانان اروپا پیروز می شدند اما شکست 3-0 برابر اندرلختی که نزدیک به 80 دقیقه، 10 نفره بازی کرد آن هم در آلیانز آرنا به هیچ وجه نمی توانست هواداران مغرور این باشگاه را راضی کند. فصل ادامه داشت و مصاحبه های جنجالی مولر و دیگر بازیکنان این تیم شروع شد.
مولر در بازی برابر وردربرمن در هفته های ابتدایی بوندس لیگا تنها 20 دقیقه بازی کرد و همین باعث شروع حاشیه ها شد. او با مصاحبه ای جنجالی از این گفت که نمی داند به چه دلیلی هنوز نیمکت نشین است و بازی نمی کند. صالح حمیدزیچ، مدیر وزشی تازه وارد تیم می خواست شرایط را آرام کند اما به نظر می رسید کم کم قرار بود رشته کار از دست کادر فنی بایرن مونیخ خارج شود. روبرت لواندوفسکی، مهاجم باواریایی ها حاشیه ها را زیاد کرد او با مصاحبه ای جنجالی از عدم حضور ستاره در تیمش و همچنین عدم خرید های با کیفیت از سوی مدیران باشگاهش و وضعیت تیمش، انتقاد کرد. در این بین مانوئل نویر باری دیگر مصدوم شد تا وضعیت بدتر شود و کارلو آنچلوتی کاملا خطر را احساس کند. حاشیه ها ادامه داشتند و این صحبت ها با واکنش تند رومنیگه همراه می شد او می گفت که ستاره های تیم مانند مولر حق ندارند به دقایق بازی کردنشان اعتراض کنند و به صورت جدی لواندوفسکی را تهدید به سکو نشینی کرد. رومنیگه اعتقاد داشت که شرایط درست خواهد شد اما شرایط درست بشو نبود و هر روز حاشیه جدیدی به وجود می آمد، مولر به مصاحبه های تندش و تهدید باشگاه به رفتن از تیم و پیوستن به تیم هایی مانند منچستر یونایتد، ادامه می داد. از سویی دیگر فرانک ریبری به دلیل تعویض شدن به شکل عجیبی، مانند بازیکنان آماتور لباس بایرن مونیخ را در بازی برابر اندرلخت پرتاب کرد و از طرفی دیگر شایعات آموزش زبان اسپانیایی به وسیله لواندوفسکی و احتمال ترک بایرن مونیخ هم به حاشیه ها اضافه می کرد. با این اوضاع به نظر می رسید آنچلوتی کاملا حمایت رختکنش را از دست داده بود.
همه این اتفاقات از یک طرف و انتقادات شدید از بایرن مونیخ و کارلو آنچلوتی از سوی اسطوره های فوتبال آلمان هم از یک طرف! کارلو آنچلوتی به قول خودش به بی رحمانه ترین شکل ممکن مورد انتقاد قرار می گرفت. رسانه ها هم در این مدت بی کار نبودند و شروع به شایعات درباره اخراج انچلوتی و آمدن ناگلزمن کردند. خود ناگلزمن نیز بدش نمی آمد که این اتفاق بیافتد و این اتفاق را رویایی توصیف می کرد. صحبت های ناگلزمن به مذاق کارلو آنچلوتی خوش نیامد و این مربی به شیوه ای تند جواب او را داد. هر چند که این موضوع با عذر خواهی ناگلزمن به پایان رسید اما دیگر حاشیه ها همچنان ادامه داشتند. بایرن مونیخ فصل را با نتایج نه چندان مقتدرانه ادامه داد. بعضی از هفته ها کسب پیروزی و بعضی از هفته ها مساوی کردن، هوادارن بایرن مونیخ را به هیچ وجه راضی نمی کرد. لیدر اولترا های بایرنی که پشت دروازه ها می نشینند با انتشار چند پست در توئیتر از این می گفت که شرایط دارد به سمتی می رود که زمان گواردیولا، بود. او نوشت:
این چه نوع تاکتیکی است که تیم کارلتو دارد؟ فقط می توانم بگویم شرم می کنم از چنین وضعیتی! مانند زمان گواردیولا، هواداران کم کم می خواهند ضد آنچلوتی هم موضع بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد، من نمی توانم شرایط را کنترل کنم!
شرایط آلیانز آرنا در آن دوران که به چنین وضع وخیمی عادت نداشت را می توان در یک کلمه "فاجعه" خواند.
در بین این حاشیه ها، بایرن مونیخ به حساس ترین بازی فصل رسید. دیدار برابر پاری سن ژرمن قرار بود نبرد بین پول و پیشینه باشد. همه تیم های دنیا که ضد سیاست های نقل و انتقالاتی پاریسی ها بودند، می خواستند بایرن مونیخ اقتدار و تاریخچه خود را نشان دهد. روز قبل از بازی، یک خبرنگار نیجریه ای از آنچلوتی پرسید که "نگران نیست با شکست در بازی فردا شغلش را از دست بدهد؟" آنچلوتی با طعنه جواب داد که "خوشحال است مردم نیجریه نگران شغل او هستند". به معنی واقعی کلمه و برای اولین بار به تن باواریایی ها ترس افتاده بود. ترس از تحقیر شدن! ترس از شکست برابر یک تیم تازه به دوران رسیده! حق هم داشتند، شاید اگر چهار سال پیش به آنها می گفتند چنین روزی فرا می رسد و بایرن مونیخ هاینکس زمانی به این روز می افتد، خنده اشان می گرفت اما حالا غیرممکن، ممکن شده بود. تیم ترسناک پاریسی ها به تیم پر حاشیه و نه چندان مقتدر بایرن مونیخ خورده بود. یک ساعت قبل از بازی هنگامی که ترکیب تیم بیرون آمد، همه دنیا شوکه شدند! کارلو آنچلوتی به طور خنده داری ترکیب را چیده بود که در آن خبری از روبن، ریبری، هوملس و بواتنگ که قرار بود تنها امید های باواریایی ها در این بازی باشند، نبود.
ژروم بواتنگ بعد ها درباره آن شب گفت:
شب عجیبی بود. همه آماده بازی بودیم و در رختکن منتظر بودیم که آنچلوتی بدون هیچ صحبتی برگه ای که ترکیب را در آن نوشته بود را تحویل داد و اتاق را ترک کرد. ترکیب خوانده شد و اثری از حضور چند بازیکن اصلی تیم نبود. همه تیم شوکه شده بودند.
به نظر می رسد همان شب و با همان ترکیب کارلو آنچلوتی سند اخراج خودش را امضا کرد. بازی شروع شد و باورایی ها در همان دقایق ابتدایی گل خوردند و در نهایت با نتیجه 3-0 تحقیر شدند. کسی باورش نمی شد که چطور بایرن مونیخ به این روز افتاده است. دیگر اگر به کسی درباره قهرمانی بایرن مونیخ در بوندس لیگا هم می گفتید، شما را مسخره می کرد.
با توجه به ماه وحشتناکی که بایرن مونیخ پیش رو داشت، همه باواریایی ها حتی امید به قهرمانی در جام حذفی را هم به دلیل خوردن به لایپزیش، دور می دیدند. خبر هایی به بیرون درز کرد و بیلد، نزدیک ترین رسانه به بایرن مونیخ ادعا کرد کار کارلو آنچلوتی در بایرن مونیخ تمام شده است و وی به زودی اخراج خواهد شد. ساعاتی بعد این باشگاه خبر اخراج سرمربی ایتالیایی را اعلام کرد. کارلو آنچلوتی که سال قبل محبوب ترین شخص در باواریا بود، حالا کارش به سیگار دود کردن بعد از شنیدن خبر اخراجش شده بود. اولی هونس، رئیس این باشگاه از این می گفت که پنج بازیکن اصلی تیم موافق اخراج انچلوتی بودند. هر چند که مولر، هوملس، بواتنگ، ریبری و روبن این ادعا را رد می کردند اما همه می دانستند که دلیل اصلی اخراج کارلتو عدم حمایت از سوی رختکن تیمش بوده است. باواریایی ها به دیدار برابر هرتابرلین رفتند تا بدون آنچلوتی بازی کنند اما نتوانستند این بازی را هم با ببرند و با خسارتی به بزرگی مصدومیت شدید ریبری مواجه شدند. شایعات داغ جانشین انچلوتی در بایرن مونیخ، شروع شد. از نام هایی مانند انریکه، توخل و ناگلزمن به عنوان گزینه های احتمالی هدایت بایرن مونیخ نام برده می شد. در این بین نامی آشنا هم وجود داشت. "یوپ هاینکس" بدون شک خوشبین ترین هواداران بایرن مونیخ هم فکرش را نمی کردند که بعد از اعلام بازنشستگی در سال 2013 از سوی هاینکس که با کسب سه گانه همراه بود و سپس آوردن گواردیولا به جای او، این سرمربی به باواریا بازگردد. چند هفته گذشت و هنوز خبر رسمی درباره سرمربی بعدی باواریایی ها شنیده نشده بود تا اینکه بیلد در یک خبر فوری، اعلام کرد محبوب دل باواریایی ها به مونیخ باز خواهد گشت.
صفحه توییتر هوادارن بایرن مونیخ به این موضوع با چند ایموجی تعجب پواکنش نشان دادند و این اتفاق را تاریخی خواندند. حالا به قول یکی از معروف ترین لیدر های باواریایی ها همه آلیانز آرنا یک دل شده بود و بعد از چهار سال بالاخره یک دستی و همدلی به این باشگاه بازگشته بود. بعد از چند مصاحبه از هاینکس و مدیران بایرن مونیخ درباره مذاکرات، یوپ هاینکس بزرگ به طور رسمی به بایرن مونیخ باز گشت. او به صورت موقت سرمربی تیم مورد علاقه اش شد تا فوتبال نیم فصل دیگر فرصت دیدن هاینکس را دوباره به دست بیاورد. حالا خالق یکی از ترسناک ترین بایرن مونیخ های تاریخ بازگشته بود. تیم به یکباره جانی تازه گرفت و همه بازی های خودش را با پیروزی پشت سر می گذاشت. ماه ترسناک باواریایی ها که قرار بود دو بار پشت سر یک برابر لایپزیش و یک بار هم برابر دورتموند قرار بگیرند، فرا رسید. بایرن مونیخ هاینکس لایپزیش را از جام حذفی کنار زد، در لیگ هم آن ها را شکست داد تا با شکست دورتموند در بازی دیگر، به صدر جدول باز گردد. باواریایی ها در وستفالن هم دورتموند را شکست دادند تا به همه ثابت شود هاینکس چقدر به DNA این تیم می خورد. حالا باواریایی ها در صدر جدول بوندس لیگا و مرحله یک هشتم نهایی دی اف بی پوکال نیز صعود کرده بودند. هاینکس هشت پیروزی متوالی را به دست آورد تا اینکه برابر مونشن گلادباخ با کوله باری از مصدومان شکست خورد. با این حال، حالا تک تک بازیکنان بایرن مونیخ حتی بازیکنی که به او می گفتند "جانشین نالایق نویر" هم آماده شده بود. بعد از همه این اتفاقات خوب، دکتر مولر ولفارت هم به باشگاه برگشت تا همه چیز به حالت رویایی خود برسد.
همه می گفتند پیشرفت یا عدم پیشرفت بایرن مونیخ با آمدن هاینکس، مقابل پاری سن ژرمن میلیونی ناصر الخلیفی مشخص خواهد شد. آن ها می خواستند ببیند بایرن مونیخ هاینکس می تواند یکی از بهترین تیم های فصل اروپا را هم شکست دهد یا خیر! این سرمربی به همه قول مهار نیمار را داد. هاینکس می گفت همان گونه که مسی و اینیستای 2013 را مهار کردند، می توانند نیمار را هم متوقف کنند. بازی شروع شد و باورایی های قدرتمند خودی نشان دادند. اونای امری فکرش را هم نمی کرد برابر بایرن مونیخ این قدر، تیمش دست و پا بسته باشد. در نیمه اول بدون شک باورایی ها کاملا برتر میدان بودند و توانستند 2-0 پی اس جی را شکست دهند. نیمه دوم با گل پاریسی ها شروع شد اما بایرن مونیخ، تیم دست و پا بسته چند ماه قبل که با خوردن یک گل از هم می پاشید، نبود. آن ها گل سوم را هم زدند و در ادامه با درخشش اولرایشی که بسیاری فکر می کردند دلیل اصلی افت تیم انچلوتی بود، نتیجه را حفظ کردند و نیمار و پاریسی های مغرور را شکست دادند.
حالا روبرت لواندوفسکی که در اوایل فصل از عدم حضور ستاره در تیمش انتقاد می کرد، حالا در جدید ترین مصاحبه خود از کسب احتمالی سه گانه صحبت کرده است. چه چیزی باعث شده که اوضاع دوباره در مونیخ به حالت رویایی بازگردد؟ همه می توانند بار های بار این سوال را از خود بپرسند اما هر بار یک جواب را می شنوند؛ هاینکس، هاینکس، هاینکس! چه نام آشنایی، دوباره همان همیشگی آمد تا فرشته نجات شود. انگار او فرشته نجات شدن را دوست دارد. حالا همه چیز در مونیخ به حالت عادی برگشته است و دوباره بایرن مونیخ به تیمی ترسناک تبدیل شده است. قطعا اگر به تیم های اول 8 جدول لیگ قهرمانان اروپا، فرصت انتخاب رقیبشان در مرحله یک هشتم نهایی را بدهید، بایرن مونیخ آخرین گزینه خواهد بود. این بار باواریایی ها برگشته اند تا دوباره به همه دنیا ثابت کنند که چقدر می توانند ترسناک باشند و اگر با همین روال پیش بروند، دور نیست که سقف بلند ترین طاق نصرت ها هم برایشان کوتاه باشد.