* هنگامی که اولدترافورد زیر بمب های آلمان نابود شده بود ……
پس از پایان جنگ جهانی دوم،شهر منچستر نیز مانند اکثر شهرهای انگلستان و قاره اروپا،ویرانه ای بیش نبود. مسئولین شهر اما ،چاره ای نداشتند جز اینکه مردم را قانع سازند که (باید زندگی کرد)برای این منظور چه وسیله ای بهتر از فوتبال؟آن هم در شهری که از قدیم دو باشگاه بزرگ و همیشه رقیب داشت ،منچستر یونایتد و منچستر سیتی.
مشکل اصلی متعلق به منچستر یونایتد بود،چرا که حتی ورزشگاه اولدترافورد نیز زیر بمبهای آلمانی ها از بین رفته بود و اکثر بازیکنان نیز یا در جنگ کشته شده بودند و یا زخمی برداشته بودند که نمی توانستند فوتبال را ادامه دهند. با این حال مردی به نام ((مت بازبی)) که در سال 1900 به دنیا آمده بود ،با اعتماد به نفس کم نظیر آستین همت بالا زد و علیرغم تمام کمبودها ،ظرف ده سال اول پس از پایان جنگ افتخاراتی برای یونایتد کسب کرد که بیشتر شبیه معجزه قلبها بود،سه بار قهرمانی باشگاه های انگلستان،چهار نایب قهرمانی،یک قهرمانی در جام حذفی و دو نایب قهرمانی جام حذفی!
با این حال حادثه تاریخ ساز منچستر هنوز در راه بود!
و آن حادثه تلخ که داشت سرخ پوشها را نابود می کرد …..
http://7cantonas.com/wp-content/uploads/2012/02/Munich-air-disaster-1958...
در سال 1958 رئال مادرید افسانه شکست ناپذیری اروپا بود و همه ی کارشناسان معتقد بودند که فقط منچستر یونایتد بازبی می تواند این افسانه را به دست فراموشی بسپارد.بالاخص که آن سال سرخپوشان منچستر صاحب بهترین بازیکنان جهان بود،راجر بیرن،تاهی تایلور،ادی کولمن ،مارک جونز،ادواردز 22 ساله که فوق ستاره ی جهان محسوب میشد و بابی چارلتون.
منچستر تا مرحله ی یک چهارم نهایی،همه ی بزرگان اروپا را یکی پس از دیگری شکست داد ،ابتدا قهرمان ایرلند را شکست داد،سپس ((دوکلاپراک))را خرد کرد،در یک چهارم نهایی ((ستاره سرخ بلگراد))را 2 بر یک شکست داد و نوبت دیدار میلان بود که آن حادثه تلخ و فراموش نشدنی رخ داد،هواپیمای چارتر حامل بازیکنان منچستر سقوط کرد و در این حادثه 23 نفر جان باختند،12 بازیکن،3 مربی و 8 خبرنگار و عکاس که همراه تیم بودند.حال بقیه ی افراد نیز کاملا وخیم بود،از جمله ((بابی چارلتون)) بزرگ و خود مت بازبی!لیکن اکثر ستاره های منچستر یونایتد جان باختند.و اما بشنوید از قوانین فیفا،رئیس فیفا که در عین حال مسئول فوتبال انگلستان هم محسوب میشود فردی به نام ((سر استانلی راس)) بود که به ((کوه یخ)) معروف شد،او علیرغم تمام درخواستهایی که از وی به عمل آمد،حتی یک روز هم دیدارهای منچستر یونایتد را به عقب نینداخت و گفت:فوتبال ارتباطی با حوادث ندارد،همه چیز باید طبق برنامه برگزار شود.در این میان منچستر وضع عیجیبی داشت ،مدیر و سر مربی تیم در کما بودند و کمک سرمربی ،مربی بدن ساز و کمک مربی دوم نیز مرده بودند.از میان بازیکنان تیم فقط هفت نفر بودند که می توانستند بازی کنند.یوفا نیز به منچستر گفت شما فقط می توانید از بازیکنانی استفاده کنید که در هیچ تیمی قرار ندارند!
شاید اگر به جای منچستر یونایتد هر تیم دیگری بود عطای مسابقه را به لقای آن می بخشید اما …. اما در همان روزها بود که هواردان منچستر یونایتد طوماری را امضا کرده و به باشگاه فرستادند با این مضمون (ما تا آخر با شما هستیم،حتی اگر قهرمان نشوید و سقوط کنید)(یاد بگیرید تا تیم یه بازی و باخت یا مساوی کرد جوش نیارید)همین طومار باعث دلگرمی منچستری ها شد ،آنها یک اطلاعیه در روزنامه چاپ کردند و از بازیکنان آزاد درخواست همکاری کردند!چند بازیکن به آنها پیوستند که بازنشسته و بین 39 تا 43 سال سن داشتند.مسئولین منچستر می دانستند با این چند پیرمرد نمی توانند جامی را فتح کنند،اما مهم این بود که به خواسته ی هواداران پاسخ مثبت بدهند!به همین خاطر با همان چند نفر تیم را آماده کردند.از جمله ی آن افراد باید به مردی اشاره کرد با نام ((جرج تلبوت)) 40 ساله که 7 سال قبل فوتبال را کنار گذاشته بود و پس از پایان جنگ بخاطر فقر شدیدی که دامن خانواده اش را گرفته بود،با جمع آوری زباله و فروختن آنها شکم زن و فرزندانش را سیر می کرد!مسئولین منچستر یونایتد وقتی از حال و روز تلبوث با خبر شدند ،در هنگام عقد قرار داد مبلغی به او دادند تا زندگی اش را سر و سامانی دهد اما جورج در حالی که حتی به یک پوند آن پول هم نیاز شدید داشت تمام آن مبلغ را به صندوق باشگاه برگرداند و در پاسخ مسئولان منچستر گفت((من بخاطر آرامش روح بازیکنان کشته شده منچستر به اینجا آمده ام …. من به عنوان یک هوادار منچستر یونایتد می خواهم به شما کمک کنم….نه به خاطر دستمزد و حقوق)(عشق واقعی به فوتبال و منچستر یونایتد یعنی این)
از آن زمان به بعد مردی به نام ((جورج تلبوث)) تبدیل شد به سمبل هوارادان در ((عشق به منچستر یونایتد)) و اما پایان کار یک تراژدی بزرگ بود،منچستر یونایتد همانطور که پیش بینی میشد ،در نیمه نهایی 4 بر صفر به میلان باخت،این در حالی بود که پس از پایان بازی ،تمام بازیکنان میلان پیراهنهای بازیکنان کشته شده منچستر را بر تن کرده بودند و اشک می ریختند( اخلاق حرفه ای فوتبال یعنی این) روی سکو ها نیز هواداران میلان به جای اینکه تیمشان را تشویق کنند،عکس کشته شده های منچستر را سر دست گرفته و مقاومت منچستر یونایتد را تحسین می کردند.حکایت فینال جام حذفی انگلستان اما،ماجرایی بسیار فراموش نشدنی بود،جام حذفی انگلیس که قدیمی ترین مسابقات فوتبال جهان (و به عبارتی معتبرترین جام دنیا)محسوب می شود از سال 1873 در جزیره آغاز شده است،قرار بود مانند هر سال در حضور ملکه انگلیس برگزار شود ،بازیکنان من یونایتد که در لیگ انگلیس نیز به خاطر کمبود بازیکن متخصص،از صدر جدول تا مقام دهم نزول کرده بودند ،در فینال خود را رو در روی بولتون دیدند.مصیبت بزرگ یونایتد آن بود که آنها در دیدار نیمه نهایی جام حذفی که با کمک همان چند بازیکن بازنشسته موفق به شکست حریف شده بودند ،دو بازیکن مسن خود را نیز بخاطر مصدومیت از دست داده بودند،در حقیقت آنها در فینال فقط 10 بازیکن داشتند که اجازه حضور در زمین گرفته بودند!در لحظات آخر که 10 بازیکن منچستر داخل رختکن خود را آماده ورود به ((ویمبلی)) می کردند،ناگهان در باز شد و ((مت بازبی))در حالی که عصا زیر بغل اش بود و با کمک دو نفر می توانست حرکت کند به جمع شاگردانش پیوست،او که 3 روز قبل از کما در آمده بود،وقتی فهمید شاگردانش با چه مصیبتی خود را آماده برگزاری فینال کرده اند معطل نکرد و به استادیوم آمد تا نفرات تیم ،جان دوباره ای بگیرندو ….. درست یک دقیقه قبل از شروع مسابقه بود که نفر یازدهم نیز وارد رختکن شد،او کسی نبود جز ((جانی بری))بازیکن منچستر که در همان سانحه هوایی به شدت مجروح شده که یک دست خود را نیز از دست داده بود!او در حضور همبازیان سابق و جدیدش رو به مت بازبی کرد و گفت:(دکتر به من اجازه حرکت نداده،اما بخاطر این هواداران_و اگر تو اجازه بدهی_ می خواهم وارد میدان بشوم))مت بازبی قول داد منچستر را به سمبل مقاومت بدل سازد….
مت بازبی نیز که بغض در گلو داشت پاسخی را داد که باید می داد!به این شکل بود که منچستر کامل شد و پا به میدان گذاشت.آن روز فوتبال دوستان انگلیس دیدند که بازیکنان منچستر که هنوز آثار جراحت بر تنشان بود در کنار 4 فوتبالیست بالای 40 سال و یک بازیکن ناقص العضو فوتبالی به نمایش گذاشتند که هرگز مانند آن دیدن نشد،اما افسوس آن روز ،روز شانس منجستر نبود ،شاگردان بازبی شاید نزدیک 10 شانس گل داشتند،اما یا تیر دروازه مانعشان می شد یا بد شانسی!و اینگونه بود که در پایان بازی بولتون دیدار فینال را با حساب 2 بر صفر به سود خود پایان داد و….. صحنه ی عجیب،تلخ و دراماتیک بازی اما روی سکوهای ویمبلی در حال رخ دادن بود،جایی که هواداران منچستریونایتد نه بخاطر شکست در بازی،که بخاطر غرور بازیکنان شان به سختی اشک می ریختند و انها را تشویق میکردند.در همین حال،هواداران بولتون نیز بجای اینکه برای آنها کرکری بخوانند ،دسته جمعی به سراغ هوادارن تیم شکست خورده رفته تا به آنها تسلی بدهند!اتفاقات روی سکوها چنان با عظمت بود که مسئولان داخل جایگاه ویژه نیز اشک می ریختند و….. . ناگهان عجیب ترین ماجرا رخ داد ((بلانش فلاور))کاپیتان تیم بولتون که جام قهرمانی در دست داشت ،با کسب اجازه از مسئولان فدراسیون انگلیس،جام قهرمانی را به بازیکنان منچستر اهدا کرد و گفت:(( قهرمان واقعی بازیکنان منچستر هستند که معنی انگیزه و شوق را به سراسر جهان آموختند تا مردم بدانند که حتی در اوج سختی و تنها با تیکه به صلابت روح، میتوان بزرگترین سوانح را از سر راه برداشت.))
در همین حال و هنگامی که جام قهرمانی به دست مت بازبی سپرده شد،او در حالی که به شدت اشک می ریخت گفت:((من همین جا به هوادارن عاشق منچستر یونایتد قول می دهم تیمی برای آنها بسازم که سمبل و نمادی از مبارزه،انسانیت ،شوق ،تلاش برای زنده ماندن و تسلیم نشدن در برابر سختی ها و مشکلات باشد …. به شما قول می دهم منچستر یونایتد بزرگ در راه است.
آخرین اقدام بازبی بزرگ استخدام فرگوسن:
ده سال بعد که مت بازبی همراه بازیکنان جدیدش توانست بنفیکا راشکست و جام باشگاه های اروپا را فتح کند،خیلی ها فکر می کردند این قهرمانی همین وعده ی بازبی است !اما نه…مت بازبی سالها بعد هدیه واقعی اش را به منچستر داد،او بعد ها،بارها و بارها لیگ برتر انگلیس را فتح کرد،و بر کرات قهرمان جام حذفی شد و جام اتحادیه را فتح کرد و به جام یوفا دست پیدا کرد و ((جام در جام))اروپا را قهرمان شد و …..حتی چندین بار لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد تا این تیم را به یکی از پر افتخارترین باشگاه های جهان تبدیل سازد اما…..اما آخرین اقدام مت بازبی قبل از مردنش ،استخدام مردی بود که بیشترین افتخارات را برای منچستر یونایتد کسب کرد،مردی به نام ((آلکس فرگوسن))و اینگونه است که امروز هواداران منچستر یونایتد بالاترین احترام را برای تیمشان قائل اند،نه فقط برای قهرمانی مداوم،بلکه به این دلیل که منچستر به هوادارانش راز زندگی را آموخت