مطلب ارسالی کاربران
السلام علیک یا لیونل مسی؛ بدرود آقای کونته
شب بود هوا تاریک بود
زمین ایستاده می غلطید دریا شکافته شد
نوری بیرون امد و در دل ظلمت رفت
عمه لیونل مسی لبخند میزد اما عمه کونته غمگین بود چه شده بود ؟
دامن کورتوا پاش نبود اما دستکش های خوبی داشت و ناگهان حس زندگی
قطرات باران ترانه های عاشقانه و دیوید ترزگه
صدای پای معلم کلاس پنجم مانند گرازی که به دنبال شغال می رود و قرص ماه در چهره اش زامبروتا
چرا رفتی چرا من بیقرارم زبعد تو دیگر الاغی ندارم
فقط نود و چند روز تا اون روز مونده
شوخیه باو