اول فصل با اومدن پیتر بوش هلندی به تیم دورتموند ، مربی نسبتا موفق آژاکس که آنها را نایب قهرمان لیگ اروپا و نایب قهرمان لیگ اردیویژه هلند کرده بود به جای توماس توخلی که زنبورهای وست فالن را قهرمان دی اف بی پوکال کرده بود ، اتفاقی عجیب و تا حدودی تصمیم شخصی از جانب مدیریت باشگاه (هانس یواخیم واتسکه) به نظر میرسید ، ولی عملکرد خوب تیم در 7 بازی ابتدایی که منجر به کسب 6 برد و 1 تساوی و خوردن تنها 2 گل بود ، همگان را بر این وا داشت که این تصمیم یک تصمیم منطقی است.
ولی از بازی هفته هشتم با لایپزیگ و باخت 3 بر 2 جلوی گاوهای نر ، ناکامی دو ماهه زردها شروع شد و تا بازی هفته پانزدهم و باخت 2 بر 1 جلوی تیم وردربرمن ادامه داشت ؛ دورتموند در هشت بازی برگزار شده در بوندسلیگا در طول این دو ماه حتی یک برد هم نداشت و 7 باخت و 1 تساوی حاصل کار این دو ماه پیتر بوش و تیمش بود ، از نتایج ضعیف دورتموند در طول این دو ماه میتوان به باخت 3 بر 1 در سیگنال آیدونا پارک به بایرن و تساوی 4 بر 4 در دربی روهر آن هم در شرایطی که نیمه اول بازی را با برتری 4 بر 0 به پایان رساند ولی در پایان بازی حساب کار 4 بر 4 مساوی شد که این تساوی کمتر از شکست نبود.
تیمی که در 7 بازی ابتدایی بوندسلیگا با کسب 19 امتیاز و 5 امتیاز اختلاف نسبت به بایرن رده دومی در صدر جدول حضور داشت ، در پایان هفته پانزدهم با 22 امتیاز و 13 امتیاز اختلاف نسبت به بایرن صدرنشین در رتبه هشتم جدول قرار گرفته بود.
البته که دورتموند در طول این دو ماه به غیر از رقابت های بوندسلیگا در لیگ قهرمانان اروپا و دی اف بی پوکال هم به رقابت پرداخت ولی چیزی جز شکست و تحقیر نصیبش نشد ، دورتموند در لیگ قهرمانان بدون هیچ بردی در مرحله گروهی در رتبه سوم ایستاد که ضعیفترین عملکرد تاریخ باشگاه در این رقابت ها بود و در دی اف بی پوکال هم با تحقیر جلوی بایرن حذف شد.
بعد از باخت جلوی وردربرمن ، پیتر بوش که دیگه بر همگان پیدا شد که با خصومت شخصی واتسکه و توخل و اخراج توخل ، به سمت مربیگری دورتموند نایل شد ، برکنار شد و پیتر اشتوگر مربی ناکام تیم کلن که با تحویل دادن تیم کلن در رده آخر جدول از آن تیم اخراج شد به سمت سرمربیگری تیم دورتموند منصوب شد ؛ حال اینجا چندین سوال از مدیرورزشی باشگاه آقای واتسکه پیش میاد
آیا واقعا جایگزین کردن بازیکنانی نظیر توپراک و زاگادو و تولیان به جای گینتر و بندر و پاسلاک و بارترا ، نتیجه مثبتی داده؟؟؟
آیا واقعا بازیکنانی نظیر محمد داهود ، مکس فیلیپ ، سباستین روده و ... جایگزین مناسبی برای ستارهایی مثل میخیتاریان ، گوندوغان ، دمبله و ... بودند و هستند؟؟؟
آیا واقعا بازیکنانی مانند کاگاوا ، نوری شاهین و گوتزه که در دورتموند رشد کرده و ستاره شده بودند و به تیم های بزرگ فوتبال اروپا رفتند و با ناکامی در آن تیم ها ، دست از پا درازتر دوباره به دورتموند برگشتند ، همان بازیکن های درجه یک و با کیفیت قبل از رفتنشان هستند؟؟؟
آیا واقعا آوردن یوسین بولت به تمرینات تیم ، اونم در شرایطی که تیم اصلا اوضاع جالبی ندارد و باید به دور از حواشی به تمرینات خود بپردازد و وضع خود را به سامان کند ، کار درستی بوده است؟؟؟
آیا از دست دادن یکی از ارکان های مهم باشگاه ؛ استعدایاب باشگاه آقای اسون میسیلینتات که کاشف بازیکن هایی بی نظیری مانند : رویس ، گوتزه ، لواندوفسکی ، کاگاوا ، اوبامیانگ ، دمبله ، نوری شاهین و ... بوده است ، کار درستی بوده است؟؟؟
و چندین و چند سال دیگر از شخص اول مدیریت ورزشی باشگاه آقای واتسکه ، مدیری که سیاست های بسیار غلطی در خصوص فروش ستاره ها ، از دست دادن ارکان مهم باشگاه نظیر اسون میسیلینتات و ... ، موافقت با برگزاری بازی ها در روز غیر معمول دوشنبه به بهانه درآمدزایی و سیاست های نادرست دیگر که تیم و باشگاه را به ورطه نابودی کشانده است.
مدیریتی که باید به فکر جذب کادرپزشکی ای قویتر و با تجربه تر باشد تا بحران مصدمیت در هر فصل گریبانگیر تیم نباشد ؛ بحران مصدومیتی که بسیار بسیار جدی است به طوریکه در همین فصلی که هنوز به پایان نرسیده چیزی حدود 70 درصد از بازیکنان تیم در مقاطع مختلف دچار مصدومیت های گوناگون شده اند.
بازیکنانی مانند : رویس ، اریک دورم ، یارمولنکو ، گوئررو ، مکس فیلیپ ، کاگاوا ، سباستین روده و ... دچار مصدومیت های بلند مدت بوده اند و بازیکنانی نظیر : اشملتزر ، سوکراتیس ، پیژچک ، گونزالو کاسترو ، داهود ، توپراک ، وایگل ، شورله ، پولیسیچ ، گوتزه و ... دچار مصدومیت های کوتاه مدت و گاها بلند مدت شده اند.
دورتموندی که در سال های حضور یورگن کلوپو ، کابوس تیم های آلمانی به ویژه بایرن و شالکه و لورکوزن و وولفسبورگ و حتی تیم های درجه یک اروپایی در لیگ قهرمانان نیز شده بود ، این فصل زنگ تفریح این تیم ها بوده و افتضاح نتیجه گرفته.
در مقابل بایرن دو شکست در بوندسلیگا و 1 شکست در دی اف بی پوکال ؛ در دربی روهر مقابل شالکه یک تساوی که با شکست هیچ تفاوتی نداشت و یک باخت ؛ در برابر رئال و تاتنهام در لیگ قهرمانان هم که دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه؛ حتی در لیگ اروپا هم به زور و با سختی تمام از سد آتالانتا گذشت و به راحتی جلوی سالزبورگ شکست خورد و حذف شد تا کارنامه افتضاح این فصل دورتموند تکمیل بشه.
حال ما هوادارهای دورتموند امیدواریم هرچه زودتر این فصل کابوس وار (که به نظرم بدتر از فصل آخر کلوپ بود که در نیم فصل اول در رتبه آخر جدول بودیم) به پایان برسد تا با به روی کار اومدن ماتیاس سامر اسطوره سابق باشگاه در کادر مدیریتی و همچنین اضافه شدن سباستین کئل و رومن وایدنفلر به این مجموعه و با انتخاب هوشمندانه یک سرمربی خوب ، زنبورهای وست فالن دوباره زهردار بشوند و زردهای دورتموند دوباره رنگ و رو بگیرند.
زنده باد به فائو ب
نویسنده : پژمان احمدی