حصین: شکوندی هر چی بود ، به ، شکوندی هر چی بود
تو شکوندی هر چی بود بد یا خوب لخته خون
بسته سر و بچه غول ساختی أ رو مشکلات
وسطِ راهِ دور با یه نور خام و کور
ذره ذره راه به زور میری با زخمِ پشتِ پات
غریبه ها با لحنی آشنا ها با ضربه فنی
بهت رسوندن واسه ساخته ها نه اینجا امن نی
پَ راتو کج کردی راهی نی که برگردی
وسطِ راهی اما انگار لَنگِ پیکِ همدردی
با کی باس دَم خور شد لحظه هانو صد دور کن
میبینی هیش کی نیست جز این آشناهایِ وقت پُر کن
اما یکی هَ که دل میده بِت
توو اینهمه فقط یکی هِی میگی ولش
صبور باش روزا همه میشه عالی
شبایِ تلخ و این حرفایِ سرِکاری
رَمقو گرفته آ من ، کرختِ (بی حس) بدن
حرفایِ حقی که گاهی تا نصفه زدم من
علی سورنا: واسه کسی که اولین سیگارو داد توو دست من دمش گرم
کسی که اولین کاردو کرد توو قلب من دمش گرم
کسی که روزهای ت☆می منو شبش کرد دمش گرم
کسی که لبای منو به آبکی ترش کرد دمش گرم
کسی که هوای عاشقی به سرش زد دمش گرم
همه چی شده بود عشق و پول و کرش کرد دمش گرم
خلاصه طرف بدجوری خون جیگرش کرد ولی دمش گرم
یه گوشه نشست تیغ و کرد توو رگش رفت دمش گرم
اون که توو مشکلات خودشو نگرداشت دمش گرم
واسه خوردن مشت رفقا شیکم داشت دمش گرم
زیرپا دیگه خونه ی خوشگل بی در داشت دمش گرم
تا آخره نفسو نفس آخرش داشت جیگر داشت دمش گرم
اون که مرده دمش گرم اهل درده دمش گرم
نمیگم غمش کم توو غم قشنگه شبش غم
اون که مرده دمش گرم اهل درده دمش گرم
نمیگم غمش کم …
امیر خلوت : میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
توو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش این آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال أ این قفس
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکا سیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپا سیا هنوزم
پول ک*رته میره و میاد
باید نزنی حرص جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست شاید
یه جو معرفت گیر تو بیاد داداش
یاد بگیر که قانون تویی
توو تلاش باش دِلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هرشب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها