شهاب احمدی / طرفداری
اگر کمی با انصاف باشبم به راحتی تصدیق خواهیم کرد که لیاقت انگلستان دست کم در این 16 سال اخیر حضور در یک فینال جام جهانی و یا یورو بوده است. چه آن زمان که در "گلزن کرشن" کریستیانو رونالدو «لوئیس سوارس گونه» تقلب کرد و باعث اخراج رونی در دقیقه ی 62 شد، چه در آن بازی که دیگو سیمئونه زیبا ترین «تئاتر» سال را در "سنت اتین" اجرا کرد، لیاقت انگلستان خیلی بیشتر از حذف شدن در ضربات پنالتی بود. شاید اگر قانون ضربات پنالتی وجود نداشت و هر قانون جایگزین دیگری می بود، انگلستان می توانست به ویترین افتخاراتش با غرور بیشتری نگاه کند.
جام جهانی 2014 از معدود جام هایی در این 16 سال اخیر است که روی کاغذ انگلستان شانس چندانی برای قهرمانی ندارد. با این حال اگر نگاهی به لیست بازیکنان این تیم بیندازیم متوجه حضور مجموعه ای از بازیکنان فوق العاده با استعداد و تکنیکی می شویم. بازیکنان که شاید نتوانند «افتخار آفرینی» کنند اما دست کم این توانایی را دارند که فوتبالی زیبا و تماشاگر پسند ارائه دهند.
اما سوال اساسی نه درون مستطیل سبز، بلکه بر روی نیمکت نهفته است: روی هاجسون. اینکه روی هاجسون تا چه حد شجاعت استفاده از این بازیکنان جوان را دارد مشئله ای است که بدون شک تا قبل از بازی نخست تیم در برزیل مشخص نخواهد شد.
در خط دفاع پدیده ای غیر قابل انکار همچون لوک شاو وجود دارد که با 18 سال سن چشمان زیادی را به خود خیره کرده است. این نوجوان انگلیسی، گرچه در ظاهر بسیار بی تجربه به نظر می رسد اما مادامی که متوجه شویم او تقریبا در تمام بازی های تیمش به میدان رفته است، شاید نظرمان عوض شود.
در خط میانی انگلستان مجموعه ای از با استعداد ترین بازیکنان اروپا را در اختیار دارد. آن هایی که بازی های اورتون را در فصل جاری دنبال کرده باشند به راحتی تایید می کنند که روس بارکلی چه جواهری است. بارکلی تنها 20 سال سن دارد اما شاید در همین سن و سال، تکنیکی ترین هافبک کشورش محسوب شود. گل خارق العاده ی او مقابل سیتی، تنها گوشه ای از توانایی های «فانتزی» بارکلی محسوب می شود.
آدام لالانا با آن پای چپ جادویی اش در فصل جاری بی نظیر عمل کرده است. 9 گل و 8 پاس گل برای یک هافبک چپ در باشگاهی متوسط، آماری فوق العاده محسوب می شوذ. لالانا و سبک بازی اش برای جناح چپ تیم ملی انگلستان ساخته شده است. توانایی های او در عبور از مدافعان و همچنین قدرت بی مثال شوت زنی او، دقیقا همان چیزی است که روی هاجسون به آن نیاز دارد.
رحیم استرلینگ تنها با 19 سال سن پیشرفت چشمگیری در فصل جاری داشته است. گرچه شاید امثال سوارس، جرارد و یا استاریج نام های پر رنگ تری در نایب قهرمانی لیورپول بوده باشند، اما به هیچ عنوان نمی شود از نقش استرلینگ به سادگی عبور کرد.
وقتی چنین استعداد هایی «نو ظهوری» در کنار بازیکنانی همچون رونی، جرارد و لمپارد قرار گیرند مطمئنا ترکیب خوبی از تجربه و استعداد را به وجود خواهند آورد.
روی هاجسون باید به این نتیجه رسیده باشد که انگلستان برای موفقیت در دنیا نیاز به خونی تازه، هوایی تازه و «عشقی» جدید دارد. هاجسون باید شجاعت استفاده از چنین استعداد هایی را به طور ثابت در ترکیب تیم داشته باشد. انگلستان بیش از یک دهه است که علی رغم شایستگی با «نسل طلایی» فوتبال خود نتوانسته است به افتخاری قابل ذکر دست پیدا کند. کسی چه می داند، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که به جوانانی همچون شاو، بارکلی و یا استرلینگ میدان داده شود. اما آیا واقعا هاجسون 66 ساله توانایی به کار گیری چنین تصمیماتی را دارد؟!