The Rivalخب پادشاه تو دوران قدیم دیگه؟
ارزش های اخلاقی اونموقع فری میکرده
پس اول کاری میکردم که اطرافیان خیلی حساب ببرن و یه جورایی بترسن که یه وقت سرم چپ نکن
بعد یه گارد فوق ویژه تشکیل میدادم که ازم دفاع کنن
بعد هم به ملت های کوچک تر اعلان جنگ میکردم اگه پولمو دادن کاریشون نداشتم ولی اگه ندادن با خاک یکسان
البته فقط نظامی ها ولی جوری رفتار میکردم غیر نظامی ها شورش نکنن و بعد که قویتر شدم همین کارو با بقیه ملت ها میکردم
جوری که بعدا تو تاریخ ازم به عنوان یه پادشاه کاریزماتیک شجاع و کشور گشا یاد شده
لقبم یه چیز تو مایه های شیر دل یا بی رقیب باشه
بعد که خیلی شاخ شدم و اینا تو اوج پادشاهی رو میدم به پسر ارشدم که هیچی بارش نیست احتمالا تا مردم بیشتر قدرمو بدونن