سزار لوئیس منوتی، اسطوره فوتبال آرژانتین می گوید مربی خوب کسی نیست که بازیکنان را جریمه می کند، کنار زمین بالا و پایین می پرد یا سر بازیکنان فریاد می کشد، مربی خوب باید سازنده باشد.
سزار لوئیس منوتی سرمربی مشهور فوتبال آرژانتین اکنون ۷۸ ساله شده است، کسی که او را یک متفکر روشن فکر در فوتبال جهان می دانند. منوتی که تیم ملی آرژانتین را در جام جهانی ۱۹۷۸ قهرمان جهان کرد مصاحبه ای مفصل با سایت رسمی فدارسیون فوتبال آلمان انجام داده که در آن پیرامون مسائل مختلف از جمله شهامت فوتبالیست ها، ماجراجویی و آینده فوتبال جهان صحبت کرده است.
آقای منوتی، درک و برداشت شما از فلسفه فوتبال آلمان چیست؟
یک بار از خوزه لوئیس بورخس نویسنده بزرگ آرژانتینی پرسیدند فلسفه واقعی یک هنرمند چیست؟ او جواب داد: برای تبدیل شدن به یک نویسنده موفق به ۳ چیز نیاز دارید، استعداد، سازماندهی و میل به ماجراجویی. آلمان ها همیشه سازمان یافته بوده اند، اما موفقیت زمانی سراغ شما می آید که توانایی را با استعدادهایی همانند فرانتس بکن بائر، گرد مولر و وولفگانگ اوورات مخلوط کنید. همچنین می توان گفت فوتبال آلمان آغاز کننده لذت بردن از زیبایی های فوتبال بوده است. فلسفه فوتبال آلمان با دیگر کشورها متفاوت است.
این را چگونه معنی می کنید؟
آلمان با یک شکست فلسفه فوتبالی خود را عوض نکرده است. آن ها شرایط را عوض می کنند اگر حتی بازی های مهم بسیاری را برنده شده باشند. کلید موفقیت این است، ایجاد تغییرات حتی زمانی که شما موفق هستید. آن ها موفق به انجام این کار شده اند، کاری که من قبلا در تیم ملی آلمان مشاهده نکرده ام.
تغییرات را چگونه می بینید؟
من برای اولین بار در جام جهانی ۲۰۰۶ این شور و اشتیاق را دیدم. آلمان ها اگر چه قهرمان نشدند اما به تیم خود افتخار می کردند. هواداران آلمان پرچم های هوادارای خود را از خانه ها و ماشین ها آویزان کرده بودند. این زمانی بود که آلمان ها شروع به دوست داشتن و لذت بردن از زیبایی فوتبال کردند. تمرکز آن ها فقط روی موفقیت نبود. من هرگز قبل از آن چنین جشنی را در خیابان ها ندیده بودم. از آن زمان، به نظر نمی رسد آلمان ها روی کسب عناوین تمرکز کرده باشند و مردم برای لذت بردن از فوتبال به استادیوم ها می روند.
پس این درباره تجربه و نتیجه گیری است؟
این پیام یورگن کلینزمن در جام جهانی ۲۰۰۶ بود: آلمان بازیکنی با کیفیت استثنایی چون ماردونا یا مسی را ندارد اما بازیکنان خوب زیادی دارد که با هم تیمی عالی ساخته اند و مردم از دیدن بازی آن ها لذت می برند.
آیا یواخیم لو این پیام مهم را ضمیمه کارش کرده است؟
من لو را از زمانی که در تیم مربیگری کلینزمن حضور داشت می شناسم. فکر می کنم او در این تغییر و تحولات مثبت در فوتبال آلمان نقش اصلی را دارد چون او ارزش های اصلی این فلسفه را دنبال کرده است. من احترام زیادی برای او قائلم.
برد ۷-۱ آلمان مقابل برزیل در نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۱۴ یکی از بهترین بردهای تاریخ فوتبال ملی آلمان بود. حتی برخی آن را شاهکار فوتبال نامیدند ...
زیباترین چیزها در هنر صرفاً با جستجو و تلاش هنرمند ها خلق شده اند. پیکاسو بر اساس سفارش تابلوهای زیبایش را نکشیده است. موسیقی دان ها برای ساختن یک صدای خوب قطعه های خود را ننوشته اند. زیبایی، از داشتن یک استعداد ویژه برای بازی سرچشمه می گیرد. من از بازی خوب تیم ملی آلمان در فینال متعجب نشدم.
و برزیل؟
برزیل برای فتح جام جهانی در خانه تحت فشار زیادی قرار داشت و آن ها مقابل تیمی بازی کردند که به اندازه آن ها برای حضور در فینال و فتح جام جهانی اشتیاق داشت. اگر تیمی با کیفیت آلمان دروازه شما را باز کند احتمال خوردن گل های دوم و سوم هم وجود دارد. بعضی وقت ها می شونم که می گویند ژرمن ها نخواستند حریف خود را تحقیر کنند و گرنه نتیجه می توانست چیز دیگری باشد. به آن ها می گویم که احمق هستند. من هرگز تیمی را ندیده ام که حتی زمانی که ۵-۰ جلو باشد با این جدیت بازی کند. هیچ یک از بازیکنان آلمان کم کاری نکردند. چرا آن ها سعی نکردند گل های بیشتری به ثمر نرسانند در حالی که می توانستند؟ شما انتظار داشتید آن ها پس از ۲-۰ شدن بازی گلزنی های خود را متوقف کنند؟
پس بازی در خانه و مقابل تماشاگران خودی برای برزیلی ها زیاد جوابگو نبود؟
نه، این برای دومین بار بود که برزیلی ها در کشور خود برای قهرمانی در جام جهانی توفیقی کسب نمی کردند. به طور معمول شما فکر می کنید که میزبان ها همیشه یک امتیاز و برتری دارند، اما من فکر نمی کنم این همیشه درست باشد. شاید این برای شیلی زمانی که میزبان جام جهانی بود درست باشد، چون شیلی یکی از تیم های مدعی جام نبود و می توانست بدون فشار بازی کند. برای کشورهایی نظیر برزیل، ایتالیا و اسپانیا میزبانی فشار بیشتری روی تیم وارد می کند، خصوصا کشورهایی که قبلا قهرمان جام جهانی شده اند.
آیا تغییری در فوتبال جهان بعد از قهرمانی آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ مشاهده کرده اید؟
فوتبال زیبا و چشم نوازی که تیم ملی آلمان و بارسلونا بازی می کنند قادر به تغییر فوتبال جهان است. به عنوان مثال ایتالیا در حال تغییر سبک بازی خود است چون می بیند که آلمان و بارسلونا با این سبک بازی توانسته اند قهرمان شوند و نتایج جالبی کسب کنند.
یک مربی فوتبال باید چه شخصیت و مشخصاتی داشته باشد؟
آن ها کارها را همان گونه که می خواهند می توانند انجام دهند، بنابراین بالاتر از همه یک مربی خوب در فوتبال باید راه و مسیر مشخص داشته باشد. گاهی یک نفر را به خاطر جریمه کردن بازیکنان برای تاخیری ۱۰ دقیقه ای در تمرینات مربی خوب می نامند، من موضوع را درک نمی کنم. همچنین من افرادی که کنار زمین پرخاشگرانه رفتار می کنند و بر سر بازیکنان فریاد می زنند را مربی خوب نمی دانم. یک مربی خوب باید بداند به صورت شخصی با تک تک بازیکنان چگونه رفتار کند و چگونه از آن ها بهترین بازی را بگیرد. مهم ترین مشخصات برای یک مربی خوب این ها هستند؛ توانایی کمک کردن به بازیکن ها برای بهتر شدن و یاد دادن به بازیکن ها از طریق آگاه کردن آن ها از اشتباهات خود. تمامی بحث ها روی اینکه چه سیستمی بهتر است انجام می شود، با این حال من فکر نمی کنم که یک جواب ساده برای این سئوال وجود داشته باشد.
پس پاسخ آن چیست؟
در اصل فوتبال بسیار ساده است. فوتبال از چهار چیز اصلی تشکیل شده است، دفاع، مالکیت، سیستم بازی و گلزنی. این وظیفه مربی است که بازیکنان را برای کامل اجرا کردن این وظایف رشد و توسعه دهد. کسی که موفق به انجام این کار شود مربی خوبی است.
در حال حاضر همه چیز برای فوتبال آرژانتین به خوبی پیش نمی رود چه در صحنه بین المللی و چه داخلی. چه چیزی را پیش روی فوتبال آرژانتین می بینید؟
آینده فوتبال ما به این بستگی دارد که آیا می توانیم سازمان یافته شویم یا نه. زمانی که هیچ قانونی وجود نداشته باشد وضع بدتر خواهد شد. باشگاه ها می توانند ۱۰۰ میلیون دلار بدهی داشته باشند و هنوز دنبال خرج کردن و بالا آوردن بدهی های بیشتر باشند. این چیزی است که در نبود قانون در تجارت فوتبال رخ می دهد. هنگامی که شما درباره فوتبال صحبت می کنید لازم است که روشن کنید واقعا فوتبال چیست، چون بیشتر مردم فکر می کنند فوتبال یعنی مسی، گواردیولا و به دست آوردن ۲۰ میلیون دلار در سال. ما بازیکنانی داریم که ماهیانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ یورو درآمد دارند، این مقدار پول، پول کرایه اتوبوس آن ها برای سر تمرین رفتن هم نمی شود. چگونه اجازه داده شده چنین اتفاقی رخ دهد؟ این اتفاق از آنجا نشات می گیرد که آدم های معمولی در راس قدرت هستند. آن ها صلاحیت لازم را ندارند، هیچ آینده نگری و هیچ چشم اندازی برای آینده ندارند و هیچ درکی از اینکه مسئول فوتبال آرژانتین هستند ندارند.
آیا مشکل فرهنگی است؟
بدون شک. برای اجرای یک نمایش بزرگ شما به ستاره های بزرگ نیاز دارید. همچنین یک صحنه نمایش بزرگ. در آرژانتین صحنه بزرگ نمایش بزرگ تنها در رویاها و وعده ها وجود دارد. آنجا شبیه آلمان نیست که بلافاصله بعد از جام جهانی بازسازی را شروع کنید. ما متفاوت هستیم. همه چیز در آرژانتین حول شور و اشتیاق مردم و کمی کسب و کار می چرخد. از این شور و شوق مردم باید استفاده شود و زمان بازی ها به جای نشستن در کافه ها مردم به استادیوم بروند. امروز مردم موقع بازی به کافه ها می روند و بازی های ریورپلاته را از تلوزیون نگاه می کنند، و تیم روز به روز بدتر می شود. این مسائل فوتبال منحصر به فرد لیگ آرژانتین را نابود کرده اند. اما هنوز استعدادهای زیادی وجود دارند که تشنه آموزش و یاد گرفتن هستند.