مطلب ارسالی کاربران
آرسنال ونگر
عه! هفته چهارم لیگ برتر انگلیسه؟ تو بیست و یک سالی که فوتبال رو حرفه ای دنبال می کنم هیچوقت انقدر نسبت بهش بی تفاوت نبودم.برای من فوتبال یعنی آرسنال آرسن ونگر و سال 97 و اون قهرمانی شگفت انگیز.من انقدر خوش شانس نبودم که توتال فوتبال رینوس میشل رو ببینم(چیزی که فقط با شنیدنش عاشقش شدم) ولی در مورد آرسنال ونگر این بخت رو داشتم که بتونم با این تیم زندگی کنم.سبک بازی و دیدگاه مربی دقیقا چیزی بود که من از فوتبال و در کلیت داستان، از زندگی میخوام.آرسنال ونگر برای من به سه دوره تقسیم میشه.دوره اول که طراوت و جوونی و قهرمانیه(هرکسی تو این دوره میتونست و میتونه این تیم رو دوست داشته باشه) دوره دوم دوره میانسالی و پیریه.دوره ای که به مرور اون قهرمانی ها خاطره میشن:قهرمانی تازه به دوران رسیده ها،طعنه ها،شکستها و... ولی مگه میشه هنوز معشوق رو دوست نداشت؟ میشه الهه باستانی تبعید شده به دنیای انسانها رو ندید؟معشوقی که دوران جوونی شو مثل یه بالرین زیبا و حرفه ای برات گذاشته رو الان رها کنی؟قطعا دور از وفاداری بود که آرسنال ونگر رو تو سالهای 2006تا 2018 تنها گذاشت! دوره سوم،همین الانه!همین لحظه که از چند ماه پیش شروع شده: معشوق مرده.ما داغ بودیم.مثل کسی که یتیم شده و اون لحظه مرگ والد براش به قدری گنگه که باید زمان بگذره تا متوجه این درد بشه.آرسنال ونگر،آرسنال زیبای من که باهاش خود فوتبال،خود زندگی رو تجربه کردم تموم شده.حتا بالاتر، خود فوتبال تموم شده و بعد از این با غبار خاطرات باید سر کنم. با دوره ای که تازه به دوران رسیده ها،پولدارها و همه قهرمانهای پوشالی با سروصداهای کاذب سعی میکنن دل هوادارا رو ببرن.ولی من که به پیری معشوق وفادار بودم نمیتونم به مرگش خیانت کنم.نبود آرسنال ونگر،عدم نیست.فقدانه.فقدان چیزی که دنیا رو جای قشنگتری می-کرد.برای من نه تیم آرسنال، نه حتا اسم ونگر مهم نبود.فلسفه و سبکی که تو زمین اجرا میشد.اون سمفونی حیرت انگیز و ناب و ارکستر استثنائی، اون برای من همه چیز بود.سمفونی تموم شده،رهبر ارکستر برای همیشه رفته و دیگه هیچ تالاری نمیتونه اون شعف و وجد رو بیافرینه.بعد از این ماییم و خاطرات گذشته.
پ.ن: عکس از مطلبی به نام آرسنال نیچه! از سایت فلسفیدن برداشته شده:
http://falsafidan.com/2016/05/arsenal/