Ultra Unitedبدون شک این وسط مورینیو چندان مقصر نیست! چون مربی مثل مورینیو نیازمند به مهره هایی هستش که از دید اون پخته و جا افتاده هستند و رفتارهای عجیب و بچگانه ندارن! باشگاه اما به سنت خودش مونده و میگه ما باشگاهی پیر نیستیم و قرار نیست تا با رفتن مورینیو دوباره روزی از نو رو شروع کنیم! اشتباه باشگاه دقیقا در چند مقطع بوده. اینکه با چنین طرز فکری نباید به دنبال مربی نتیجه گرا و مقطعی مثل خوزه میرفت و دوم اینکه نباید دنبال مربی میرفت که براش بازیکن های باتجربه تو الویت هستند تا جوانها! اشتباه بعدی هم این بود که صرفا موفق شدن به هر قیمتی رو مد نظر قرار دادن و اصلا توجه ای به روش پیروزی نکردن. مشکل باشگاه نه در نخریدن بازیکن بلکه در تصمیمات نادرست بوده! چون در این مدت بازیکن های زیادی خریدن و این نشون میده که واقعا میخواستن تیم رو به قله موفقیت برسونن! فرگی فوتبال زیبا رو با نتیجه ارائه میداد که بهترین شکل از فوتبال بود برای همین بعد مویس رفتن به سمت فوتبال زیبا که هیچ تروفی به همراه نداشت و بعد رفتن سراغ نتیجه و نه بازی زیبا و اونم قهرمانی داشت ولی به فوتبال زیبا مثلا ضربه خورد. در هر دو هم شکست خورد. سوال دوستان اینکه نباید مربی عوض بشه چون تا الان سه تا مربی عوض کردیم! اولی که به انتخاب فرگی بود اما میشه در خصوص دوتای اخری صحبت کرد! سوال اینکه؛ کدوم یک از این دو مربی سبک و ریشه منچستر را دنبال کردن؟ یکی فوتبال عرضی و یکی دیگه فوتبال دفاعی! مثال این حرکت مثل ادم دیوانه ای میمونه که بر هر دری میزنه تا به مراد دلش برسه ولی نمیرسه! حالا عوالم دیگری هم در اینکه چرا فنخال و خوزه موفق نبودن و به خودشون مربوطه هم وارده! اما چرا باید به پای این مربی بمونیم و به سنت فرگی احترام نذاریم؟ حرف خنده داریه! خنده داره چون نمیدونیم جایگاه فرگی چی بود و الان چه تغییراتی رخ داده! زمانی که فرگی امد من یو، با هیئت مدیره در ارتباط بود و کسی به نام وودی معنایی داشت و نه قدرتی داشت. کارهای وودی بر عهده خود فرگی بود (بخشی از اون). فرگی همه کاره بود و مربی نبود بلکه برای همین بهش باس یا رئیس میگفتن! اما مورینیو به گفته خودش...مربیه و نه چیز بیشتری! وودی قدرت در اختیار گرفته و میتونه کارهایی که بخواد رو عملی کنه. در نتیجه جایگاه الان مورینیو و فرگی یا بازبی بسیار متفاوته و قابل قیاس نیست. یکی از دوستان هم لینک صحبت های گری نویل رو گذاشت که در جواب صرفا همین رو باید گفت که ایشون درک درستی از شرایط نداره و همچنین نظری شخصی خودش رو از جانب هوادارها میزنه! میخوام از اقای نویلی که میگه فردا همه پشت خوزه هستند، بپرسم که وقتی بعد بازی تاتنهام طرفدارها امدن و اسم خوزه رو صدا زدن و نشون دادن که تنها نیست.. چرا دیگه تلاشی برای ادای دین به طرفدارها برای برد نکرد؟ اگر ایشون نمیدونه ولی ما میدنیم! در بازی با والنسیا جایگاه جلو خالی بود و به نشانه اعتراض نیومده بودن به بازی و اخر بازی هم تیم رو هووو کردن و در دقایقی شعار حمله و حمله و حمله سر میدادن. نویل بهتره از طرف خودش حرف بزنه! مثلا اسطوره بودن ایشون جداست ولی دلیل نمیشه تا نظر و علاقه شخصی خودش رو به جهت فرم دادن به خواسته خودش رقم بزنه: ایشون گفته بود در مقطعی سرالکس قصد خداحافظی داشت و من فکر میکردم که بهترین شخص برای جانشینی سر الکس، مورینیو هستش چون کارنامه قوی داشته اما خدا رو شکر که کار به اینجا نکشید! حتی در همین گفته های نویل خودش میگه... من شخصا به مورینیو علاقه دارم و این همون خط دادن به طرفدارها با توجه به خواسته شخصیه! نویل دو چهره داره: یکی قبل از مربیگری والنسیا و یکی بعدش! قبلش به شدت نقد میکرد ولی بعدش به شدت طرفدار مربی ها شده. در کلیت موضوع داستان من یو و خوزه مثل آب و روغن میمونه! جور نیستند. یکی نتیجه گرا و براش مهم نیست به چه قیمتی و یکی بازی زیبا با نتیجه. چیزی که خیلی ها توش گیر کردن اینکه من یو نباید اجازه بده تا بازیکن به مربی برتری پیدا کنه ولی کسی نیست بهشون بگه که حضور قدرتمند و وابسته تبلیغات و سرپا موندن باشگاه ها وابسته به همین بازیکن ها هستش! درسته رفتار درستی نیست ولی همینه و فوتبال تغییر کرده و دیگه زمان دور نیست تا فرگی بیاد فن نیستلروی رو مثل آب خوردن بیرون بندازه! امروزه بازیکن های خوب کم هستند و برای اینکه تو رقابت های بزرگ موفق باشی نیاز هست تا این بازیکن ها رو داشته باشی و اگر از دست بدی با توجه به بازار مریض باید 3 برابر بیشتر پول بدی یا اینکه کلا ازش بگذری! شرایط بدی شده ولی همینه!