سید جلال سوپرمن فوتبال ایران بعد از خط خوردن از لیست تیم ملی با سیاست خاص خود علی رغم فشارهای زیادی که متحمل شد، موضع سکوت و آرامش را پیش گرفت و برخلاف تصور عموم به سرمربی تیم ملی نتاخت. همین مسئله تا حدی نشان از پختگی و هوشمندی سوپرمن فوتبال ایران و ارتش سرخ می دهد. اگر نگاهی به سبک بازی او در زمین، مصاحبه ها و حرف هایش در خارج از مستطیل سبز، رهبری و کاپیتانی اش در داخل میدان، شیوه تمرین او در سن ۳۷ سالگی و نظم و انضباطش در این سال ها بیندازید شاید هضم این مطالب چندان دشوار بنظر نیاید.
سید جلال پس از کنار گذاشته شدن از تیم ملی همه ی توجه و تمرکزش را معطوف تیم باشگاهی اش یعنی پرسپولیس کرد تا به نوعی پاسخ نامهربانی های مرد پرتغالی را در همان داخل زمین بدهد. سید جلال به جای غر زدن و مصاحبه های پوشالی تصمیم گرفت خود را در زمین مسابقه اثبات کند و به همه بفهماند که حتی در ۳۷ سالگی هم رهبر و پیشمرگ تیم اش هست حتی اگر به قول بعضی ها مدرن نباشد!
شاید اگر سید فوتبال ایران در مسابقات انتخابی دعوت نمی شد و گل ۳ امتیازی مقابل ازبکستان را نمی زد راحت تر میتوانست با عدم حضورش در روسیه کنار بیاید. زمانی که به حضور او و تجربه او نیاز بود بهترین بود و اما پس از صعود مدرن نبودن و سن بالا دلیلی بر عدم شایستگی!
حالا اما سید جلال به همان هدفی که در سر دارد بیش از پیش نزدیک است. قهرمانی در آسیا با پرسپولیس و اثبات شایستگی هایش در زمین مسابقه و در عمل!
این را اضافه کنید که با عدم نتیجه گیری تیم ملی در جام ملت ها و قهرمانی احتمالی پرسپولیس چه هجمه ها که بر مرد پرتغالی حمله ور نمیشود و چه تعربف ها و تمجید ها که سید جلال را نشانه نمی رود!
با این مقدمه می توان دلیل این همه استرس،وسواس و خشم فرو خورده ی سید جلال از وضعیت و شرایط موجود پرسپولیس را درک کرد.
درست پس از برد تاریخی پرسپولیس برابر السد در خاک قطر و نیز فاصله حدودا ۲۰ روزه تا بازی برگشت سید جلال مصاحبه های زیادی انجام داده و وجه مشترک همه آنها انتقاد از شرایط موجود، محرومیت ها و مصدومیت ها، عدم حمایت ملی از باشگاه بوده و اینکه با برد بازی رفت تنها یک درصد از راه صعود هموار شده است!
اوج استرس و نگرانی سید از بازی پیش رو و اعتراض اش به وضع موجود را در پایان بازی با نود اورمیه می توان دید. آنجا که با لحنی جدی در واکنش به عدم حمایت هواداران از بازی حذفی و سکوهای خالی آزادی با لحنی عجیب خطاب به ارتش سرخ گفت: که متاسفانه آنها فریب خورده اند!
او با توجیه این مسئله که بازیکنان جوان در صورت بازی برابر السد و جو سنگین آزادی در آن بازی نمی توانند با شرایط موجود کنار بیایند گلایه ای نسبت به هواداران سرخ داشت.
برخی این رفتارهای جلال را ناشی از ترس او از بازی مقابل السد دانسته و عده ای هم آن را هدف دار و به نوعی بر این باورند که کاپیتان خواسته با این واکنش ها تیم و به طرز شدیدتر جوان تر ها را از خواب برد بازی رفت بیدار و غرور احتمالی را از آن ها دور کند!
و اما کیست که نداند ورای همه این علت ها و توجیه ها سید فوتبال ایران خوب می داند که شاید در این سن و سال دیگر فرصت این چنینی برای بالا بردن معتبرترین جام آسیا در عرصه باشگاهی نصیب او نشود، فرصتی که اینک در نزدیکی دستان او و شاگردان پروفسور فوتبال ایران است.
سید در پی اثبات شایستگی هایش حتی در ۳۷ سالگی و پاسخی قاطع به ناجوانمردی های تیم ملی است!
این همان حلقه گمشده در ماجرای هیجان، استرس، فشار و نگرانی و تا حدی خشم این روزهای سید جلال و تاختن دلسوزانه به هواداران خودی است.
باید جای او باشید تا بتوانید این شرایط را درک کنید.