robert downey jrی چیزی میگم ببین چقد شرایطا باهم متفاوته
اینم بگم که اینایی ک دارم میگم واقعیه و خودم عینشو دیدم
فرض کن ی دختری ۱۸ سالگی عاشق ی پسر میشه و دوسال باهم میمونن و خونواده دختره متوجه این قضیه میشن و دختره رومجبور ب ازدواج با کسی ک خودشون میخوان میکنن
ینی دختره کلی زجهه زده گریه کرده ک بابا من نمیتونم با این زندگی کنم(حقم داشته طرفش ی ادمبی سواده خیلی سطح پایینی بوده در صورتی ک خودش خیلی با شخصیت و خوبه)ولی با این وجود ن خواستگاره قبول کرده ن مامان باباش و خلاصه این دختره رو یجور تهدید کردن اینم خب ترسیده بله روگفته
فکرشو بکن با کسی ک دوست نداری بزور ک نمیشه زندگی کرد
بعد از ازدواجم کلی بهش گفته ک ما نمیتونیم با هم کنار بیایم ولی مرده چاقو گذاشته زیر گلو دختره ک تو گوه میخوری بگی طلاق میخوام
بعد این دختره خب اون عشق اولشو خیلی دوست داشته و باهاش تو رابطه مونده پسره هم قبول کرده شرایطشو و قرار گذاشتن ک دختره درس بخونه مستقل بشه بعد طلاق بگیره باهم زندگی کنن
چند سال میگذره و مرده ب اجبار بچه میخواد و دختره هم دگ زیر فشار مرد اشغال بچه دار میشه
اون پسره هم بعد هشت سال دختره رو ول میکنه عشقشو میگم
خالا تصور کنین چ ضربه ی بزرگی میخوره این دختر
حالا سوال من اینجاس
الان ی پسری بیاد با این دختر دوست بشه(دوستیه سالم)
و هم کمکش کنه ک درس بخونه برا استقلال ایندش و هم بتونه شکست عشقی ای ک خورده رو فراموش کنه؛این پسری گ میاد با این دختر وارد رابطه میشه اشغاله؟یکم فک کنین بعد قضاوت کنین اخه
شما ها همه رو با صفر میبینین یا صد
یکم استثناعاتم در نظر بگیرین بابا
نظرت چیه حالا