فوتبال چرا برای من بهترین دلیل برای تخمه شکستنه, چرا از 15 دقیقه بین دو نیمه متنفرم
طرفدار هر تیمی هم باشین یه خاطره ای تو ذهنتون جرقه میزنه
طرفدار تیم خاصی نبودم به مدت طولانی ولی همیشه طرفدار فوتبال. چون هیچ ورزشی رو به اندازه فوتبال مهیج ندیدم و همه ی تیم ها تو این هیجان نقش داشتن در گذر زمان.
هشت سالم بود و جام جهانی 98 برگزار میشد. برای اولین بار جذب فوتبال شدم. یه تیم با لباس زرد بود که از بازی هاش خوشم اومد. بازی فینال بود بهم گفتن اگه اینو ببره قهرمانه,تنها چیزی که کافی بود بدونم. بعد از بازی گریه میکردم و با مشت میکوبیدم و میپرسیدم اون کیه? چرا اون گل میزنه? داداشم گفت اون زیدانه..
فوتبال برام شروع شد. بازیکنا و تیم ها رو دنبال میکردم.
گل همون زیدان به لورکوزن. بعد دیدم اوه اوه چه تیمیه اس رم باتیستوتا و توتی که بخاطر باخت 4-2 جلو رئال مادرید گریه کردم. جام جهانی 2002 سربریدن اون ایتالیا و اسپانیا, هنرنمایی و کاریزمای الیورکان. اون یوونتوس ندود و دلپیرو جلوی رئال و میلان, ورود چلسی مخوف مورینیو با لمپارد بعد از قهرمانی ارسنال وحشتناک که فینال جذابی با بارسلونا ساختن. فینال رویایی لیورپول جلوی میلان با اسطوره ای بنام جرارد, و همون میلان سال 2007 با کاکا و شفچنکو. ایتالیای دوست داشتنی 2006 با جای خالی مالدینی و خدافظی تلخ زیدان. فرگوسن کبیر که با منچستر اقایی میکرد تو جزیره, بارسلونای چشم نواز رونالدینیو و در ادامه با مسی و اینیستا, توقفش جلوی اینتر قدرتمند 2009 با زانتی و اسنایدر, قهرمانی های اسپانیا تو اروپا و جهان با اون هافبکاش و تورس و ویا. قهرمانی های درتموند کلوپ با نسل سازی محشر قدرتنماییش جلو رئال, بایرن مونیخ غول یوپ هاینکس جلوی بارسلونای گواردیولا که با شواینی هسته المانی بودن که جام جهانی تاریخ سازی کرد. قهرمانی های پی یا پی رئال, نمایش های درخشان اتلتیکوی سیمئونه. قهرمانی دراماتیک پرتقال رونالدو, قهرمانی فرانسه ی پرستاره. پختگی منچسترسیتی تو این سال ها به عنوان قدرت نو ظهور.
همه ی اینا یه گوشه ای از فوتبالی هست که برام خاص ترین ورزشیه که دنبال میکنم, فارغ از مصدومیت ها, توپ طلاها, و فارغ از تعصبات..