مطلب ارسالی کاربران
قافیه
مردی داشت لب رودخانه ماهی میگرفت و با خود این شعر را میخواند :
«من مرد ماهی گیرم، آب رسیده به زانوم»
شخصی که از آنجا گذر میکرد شنید و به او گفت : داداش یه کم برو جلوتر که هم راحتتر ماهی بگیری، هم قافیه شعرت جور میشه!
#حکایت_قیری