#مقاله
✅ روند مثبت آرسنال با میکل آرتتا...
"ایجاد تغییر تفکری اساسی در نوع بازی یه تیم، تا زمانی که این تغییر به تاثیرگذاری حداقلی برسه، همواره با نتایجی ضعیف همراه خواهد بود..."
لیگ جزیره این فصل برای آرسنال با بردی خفیف، به همراه کلینشیتی ارزشمند مقابل نیوکاسل تو سنت جیمز پارک آغاز شد.
صفت "ارزشمند" زمانی بعد از موصوف "کلینشیت" معنا پیدا میکنه که بدونیم، این موصوف و صفت از بازی دوم تا هشتم، فقط یه بار برای آرسنال تکرار شدن و از بازی نهم تا آخرین تجربه اونای اِمِری روی نیمکت این تیم هم، هیچوقت دیگه در کنار هم قرار نگرفتن تا اِمِری بعد از شش مساوی و سه باخت و فقط چهار برد از ۱۳ بازی، بعد از یه سال و نیمِ معمولی تو آرسنال، به کارش تو این تیم پایان بده تا ثابت کنه اونقدری بزرگ نیست که هدایت تیمهای بزرگ رو بر عهده بگیره.
حواشی مربوط به رختکن و ماجرای پیراهن در اومده ژاکا، دعوا های لفظی اِمِری با اوزیل، بازی نکردن گرونترین خرید تاریخ باشگاه یعنی نیکولاس پهپه،
انتخاب ترکیبهای عجیب و غریب برای هر بازی، سردرگمی بازیکنها تو زمین، حضور همزمان سه هافبک دفاعی کند با حداقل خلاقیت که ترس درونی اِمِری رو به تصویر میکشید و ضعفی شدید در خط دفاع که منجر به باز شدن ۱۹ بار دروازه اونها تو این ۱۳ بازی شد، مشکلات بزرگ و عمیقی بود که برطرف کردنش از دست اِمِری خارج شده بود و نمیشد به آینده آرسنال با این مربی اسپانیایی خوشبین بود.
"تفکری درست" و به دنبالش "ثبات و آرامش" بزرگترین ویژگیهای گمشده آرسنال در روزهای آخر اونای اِمِری بودن؛
فاکتور هایی که شکلی درست به تیم میبخشن؛
باعث پیشرفت بازیکنها میشن؛
انگیزه درخشش رو برای بازیکنها فراهم میکنن و تیم رو از هر جهت، رو به جلو هدایت میکنن.
اما نه آرسنال شکلی درست به خودش میدید؛
نه پیشرفتی در بازیکنها حس میشد؛
نه انگیزهای برای درخشش به وجود میومد و نه روند تیم روی نموداری صعودی حرکت میکرد
تا عدم وجود "این تفکر" ، عاملی باشه که "ثبات و آرامش" رو از آرسنال بگیره و اونها رو مجبور به آوردن جانشینی برای اِمِری کنه.
ضعف خط دفاعی و باز شدن دروازه آرسنال حتی در غیاب اِمِری و تو روزهایی که لیونبرگ به صورت موقت، هدایت تیم رو بر عهده داشت، همچنان ادامهدار بود.
آرسنال با لیونبرگ تو چهار بازی در لیگ جزیره، دو باخت و یه مساوی و یه برد و هشت گل خورده و شش گل زده ثبت کرد و در بازی پنجم و آخر هم، تو گودیسون پارک مقابل اورتون به تساوی بدون گل رسید تا نوبت "تغییر تفکری بزرگ" تحت مسئولیت میکل آرتتا بشه.
تغییری که تا زمان رسیدنش به تاثیرگذاری حداقلی، میتونست مانع نتیجهگیری آرسنال شه و اونها رو به منطقه سقوط نزدیک و از جمع تیمهای بالای جدول دور کنه.
موضوعی که آرتتا رو ملزم میکرد تا در کنار ایجاد تغییر، آرسنال رو به نتایجی قابل قبول هم برسونه.
"تفکری درست" اولین چیزی بود که آرتتا حضورش رو در تیم اجباری میدید و ارتباط و صحبت کردن های دائمی با بازیکنها برای شناخت بیشترشون، کمک برای بازگشت روحی و فیزیکی اوزیل، رسوندن توریرا به سطحی فوقالعاده از تاثیرگذاری،
پیشرفت دادن ژاکا و بازی دادن تدریجی به نیکولاس پهپه و تبدیل کردنش از بازیکنی که دو گل و سه پاس گل در ۱۵ بازی ثبت کرده بود، به بازیکنی که همین آمار رو در هفت بازی ثبت کرده،
باعث ایجاد "ثبات و آرامشی" میشد که تغییرات مثبت آرسنال رو اثبات میکرد.
چهار کلینشیت آرسنال تو ۱۰ بازی زیر نظر آرتتا که برابره با تعداد کلینشیت های آرسنال تو ۱۸ بازی تحت هدایت اِمِری و لیونبرگ، اهداف آرتتا رو به خوبی نشون میداد.
اما فارغ اعداد و ارقام، با بررسی بازیهای آرسنال آرتتا، خصوصا تو لیگ جزیره، میشد فهمید که آرتتا برای علاوه بر ایجاد تغییرات تاکتیکی، برای نتیجه گرفتن آرسنال هم برنامهریزی کرده.
آرتتا با دادن چهرهای دفاعی به ۳-۳-۴ معروف آرسنال، تا حدودی نتیجهگیری این تیم رو تا زمانی که تغییر به تاثیرگذاری حداقلی برسه، تضمین کرد.
قرارگیری اوبامیانگ و پهپه در کنار دو مدافع کناری و حضور ژاکا و توریرا، یه خط جلوتر از دو مدافع وسط، نفرات حاضر در دفاع آرسنال رو در کنار لنو، به عدد ۹ میرسوند و جلوی این لایه ۹ نفره هم، لاکازت و اوزیل، تو نیمه زمین خودی مشغول پرس بازیکنهای صاحب توپ میشدن تا ضعف بازیکنهای عقب زمین با دادن وظایفی دفاعی به عناصر هجومی، جبران شه.
تفکری که برای اجراش، افزایش دوندگی بازیکنها، خصوصا دو وینگر چپ و راست و نفرات هجومی ترکیب که دائما بین خط دفاع و حمله در رفت و آمد بودن، الزامی بود.
احتیاط، تمرکز و تجمع، ویژگیهای اصلی آرسنالیها تو فاز دفاعی بودن و
نگرفتن تصمیمات عجولانه، بیتفاوتی نسبت به ضد حمله، احساسی نشدن در طول بازی و تقابل با وسوسه حمله بیمهابا، ویژگی اونها تو فاز هجومی.
تصمیمی که تاثیری چشمگیر رو روند نتایج آرسنال داشت تا باعث ۸۰ دقیقه پیروزی و گل نخوردن مقابل چلسی، برد دو بر صفر مقابل منچستر یونایتد، حذف لیدز مارچلو بیلسا از افای کاپ، ۱۰ بازی متوالی بدون شکست، پیروزی چهار گله مقابل نیوکاسل و در مجموع، هشت برد و سه مساوی و دو باخت و ۲۳ گل زده و ۱۲ گل خورده و هفت بار بسته نگه داشتن دروازه در ۱۵ بازی بشه.
در کنار نتایج خوب آرسنال، بالاتر رفتن دقت پاس تیم، افزایش کارهای ترکیبی تو زمین، ارتقای نقش مدافعین کناری، خصوصا بوکایو ساکا، در حملات، بازگشت به عقبهای دائمی ژاکا برای پر کردن فضای خالی پشت مدافع کناری جلو زده، پر رنگ شدن وظایف بازیسازی اوزیل، بازی رسیدن به دنی سبایوس تو چند مسابقه آخر برای کمک به فاز هجومی و کلی نکات تاکتیکی مثبت دیگه هم تغییر تفکر اساسی آرسنال زیر نظر آرتتا رو نسبت به دوران اِمِری نشون میده تا آرسنالیها به ادامه حضور آرتتایی که علاوه بر وظیفه بزرگ ایجاد تغییر، ملزم به نتیجهگیری هم بود و از پس هر دو کار هم به خوبی بر اومد، خوشبین باشن...