طرفداری- فلسفههای تاکتیکی بسیار مختلفی در فوتبال وجود دارد و تمامی این فلسفهها به طور مداوم در حال تغییر و تحول هستند. گگن پرسینگ به یک سبک فوتبال معروف و محبوبی در میان تیمهای انگلیسی، آلمانی و دیگر کشورها تبدیل شده است و این تیمها سعی در پیاده سازی این رویکرد فوتبالی در میدان مسابقه دارند. سوالی که پیش می آید این است که گگن پرسینگ چیست؟ چه کسی آن را ابداع کرده است؟ چه تیمهایی از آن استفاده می کنند؟ هر آنچه که شما باید بدانید را توضیح خواهیم داد.
مطالبی که در این مقاله توضیح خواهیم داد، به شرح زیر است:
- مفهوم گگن پرسینگ
- ابداع کننده گگن پرسینگ
- تیمهای استفاده کننده از گگن پرسینگ
هیچ بازیسازی در جهان نمی تواند بهتر از اجرای یک گگن پرسینگ خوب، عمل کند.
یورگن کلوپ در کنفرانس مطبوعاتی خود در سال 2016
گگن پرسینگ چیست و تاکتیکهای آن چگونه کار می کند؟
گگن پرسینگ نوعی کانترپرس آلمانی و یک فلسفه تاکتیکی است که توسط تیمهای بورسیا دورتموند و لیورپولِ یورگن کلوپ شهرت پیدا کرده است. ماهیت این فلسفه این نیست که تیمها به حریفان خود فشار بیاورند، بلکه زمانی که توپ در زمین حریف است، این کار (پرسینگ) را با تمرکز، غیرت، تعصب و شور و حرارت خاصی انجام می دهند و یا به عبارتی بهتر، ضد حمله حریفان را تلافی می کنند و با آن مقابله میکنند. انجام این کار به خط حملهای نیاز دارد که دوندگی و تلاش زیادی داشته باشند زیرا به آنها دستور داده می شود تا راه مدافعان حریف را مسدود کنند تا آنها مرتکب یک اشتباه شوند و پس از بازپس گیری توپ، یک موقعیت گلزنی ساخته می شود. یورگن کلوپ این فلسفه فوتبالی را اینگونه شرح می دهد:
گگن پرسینگ به شما این اجازه را می دهد تا توپ را در نزدیکترین فاصله با دروازه حریفان، بازپس بگیرید و این به شما یک فرصت گلزنی بسیار خوبی را می دهد. هیچ بازیسازی در جهان نمی تواند بهتر از اجرای یک گگن پرسینگ خوب، عمل کند. به همین دلیل، اجرای آن در فوتبال بسیار مهم است.
بازی شدیدا پر فشار به صورت طبیعی باید طوری سازماندهی شوند تا نقاط ضعف خط دفاعی حریف و مسیرهای ارتباطی بین مهرههای خط دفاعی حریف را مورد هدف قرار دهد و در اجرای این تاکتیک، باید مدافعانی که کمترین مهارت و تسلط را در کار کردن با توپ دارند، مورد هدف واقع شوند. بنابراین اجرای این تاکتیک به محاسبه دقیق ریسک و خطرات نیاز دارد تا نقاط آسیب پذیر خط دفاع حریف مشخص شود. با این حال، اگرچه در گگن پرسینگ باید سطح فشار به حریف بالا باشد و این میزان فشار حفظ شود که این نکته بسیار مهمی است، اما بازیکنان باید ارزیابی دقیقی از بازی داشته باشند تا بدانند که چه زمانی باید برای حفظ انرژی، کمی میزان فشار را کاهش داده و در موقعیت دفاعی قرار بگیرند. به عنوان مثال، اگر تیم خسته شده باشد و بازیکنان به دلیل خستگی در معرض مصدومیت قرار داشته باشند، این نوع کانترپرس به سادگیِ همیشه نمی تواند اجرا شود و تیم باید کمی عقب کشیده و در موقعیت دفاعی قرار گیرد.
موثرترین شیوه اجرای گگن پرسینگ، حضور 3 نفر در خط حمله که بسیار سرعتی و پرتلاش هستند، می باشد. با این حال، این 3 نفر باید به اندازه کافی خلاق باشند تا بتوانند از یک تصمیم اشتباه یا پاس اشتباه از طرف حریف، نهایت استفاده را ببرند. در لیورپول، سادیو مانه به همراه روبرتو فیرمینو و محمد صلاح به لطف موفقیتهای این تیم در لیگ برتر انگلیس و قهرمانیشان در لیگ قهرمانان اروپای سال 2019، به سمبل و نماد این فلسفه فوتبالی تبدیل شدهاند. حضور این 3 نفر در خط حمله لیورپول موجب اذیت شدن منچسترسیتیِ پپ گواردیولا، چه در لیگ برتر انگلیس و چه در لیگ قهرمانان شده است. با این حال، این فقط خط حمله یک تیم نیست که نقش مهمی را در اجرای گگن پرسینگ بازی می کند. تمامی اعضای تیم باید در موقعیت درستی قرار داشته باشند تا برای پشتیبانی از خط حمله تیم در هنگام پرسینگ حریف، تمامی راههای عبور پاس را برای حریف مسدود کنند تا توپ مجددا بازپس گرفته شود. بخشی از تفکرات موجود در این فلسفه تاکتیکی این است که به دلیل اجرای این کانترپرس، گزینههای زیادی در اختیار تیم (تیمی که از این کانترپرس استفاده میکند) برای استفاده از ضدحملات قرار می دهد. بنابراین، اگر فولبکهایی همچون ترنت الکساندر آرنولد و اندی رابرتسون رو به جلو حرکت کنند، در صورت بازپس گیری توپ، می توانند با سانترهای ویرانگر خود موقعیتهای زیادی را ایجاد کنند و باعث شوند تا تیم تهاجمی بازی کند و فوتبال بهتری را نسبت به حریف ارائه دهد.
چه کسی گگن پرسینگ را ابداع کرده است؟
گگن پرسینگ اغلب به یورگن کلوپ نسبت داده می شود و این سرمربی اهل شوارتر-والد، همیشه از این نوع کانترپرسینگ در تیمهای خود استفاده کرده است. مفهوم پرسینگ یا "بستن و مسدود کردن" یک مولفه در فوتبال است و در حالی که بسیاری از افراد، گگن پرسینگ را تاکتیکی ابداع شده توسط یورگن کلوپ می دانند اما این سرمربی آلمانی جزو آخرین مربیانی است که از این تاکتیک استفاده کرده است زیرا سرمربیان بسیاری در فلسفه بازی خود، تحت فشار قرادادن حریفان را در اولویت قرار دادهاند و از این نوع کانترپرس استفاده کردهاند.
مربی کلوپ در ماینتس یعنی وولفگانگ فرانک، یکی از حامیان پر و پا قرص اجرای بازیِ پرفشار بود و فرانک نیز به نوبه خود از آریگو ساکی، سرمربی افسانهای میلان و ایتالیا الهام گرفته بود. میلان در زمان ساکی یعنی از اواخر دهه 80 تا اوایل دهه 90 میلادی، به یکی از اولین و اصلیترین تیمهای علاقمند به اجرای بازی پر فشار تبدیل شد و با همین سبک بازی، موفق به کسب دو عنوان قهرمانی در اروپا و یک عنوان قهرمانی در سری آ ایتالیا شدند. این سرمربی ایتالیایی توضیح داد که پرسینگ صرفا به معنای دویدن به سوی بازیکن صاحب توپ نیست بلکه به معنای "کنترل فضای اطراف توپ" و در نهایت کنترل بازی با استفاده از خواندن ذهن بازیکنان حریف است. ساکی در این رابطه در گفت و گو با جاناتان ویلسون، ابر تاکتیک نویس دنیای فوتبال می گوید:
اگر ما به حریفان خود اجازه بدهیم تا به سبک فوتبالی همیشگی خود که به آن عادت کردهاند بازی کنند، چنین چیزی باعث افزایش اعتماد به نفس آنها خواهد شد اما اگر جلوی آنها را بگیریم، اعتماد به نفس آنها کاهش خواهد یافت و این به آنها آسیب می رساند. نکته کلیدی این است که: پرسینگ ما بیشتر از اینکه حریف را از نظر جسمانی و فیزیکی تحت فشار قرار دهد، از نظر ذهنی تحت فشار قرار می دهد.
همچنین مربیان دیگری نیز می توانند این ادعا را داشته باشند که در زمینه اجرای بازی پر فشار بی نقص عمل می کنند و استاد هستند، به ویژه مارچلو بیلسا که نگاه متعصبانهای به انجام بازی پر فشار دارد و بازیکنانش باید در کل مدت یک بازی در حال دویدن و تحرک باشند و این فلسفه بیلسا باعث شده تا او به اتهام فرسودگی شغلی متهم شود زیرا به دلیل انجام بازیهای پر فشار، بازیکنان او در اواخر هر فصل دچار خستگی بیش از حدی می شوند و بسیاری بر این باورند که همین عامل موجب شده تا بیلسا بیش از 3 فصل در هر تیمی دوام نیاورد.
پپ گواردیولا نیز یکی از دیگر از نمونههای قابل توجه در انجام بازی پر فشار در دوران مربیگریاش در باشگاه بارسلونا است و ژوزه مورینیو نیز به همراه پورتو در اوایل قرن 21 با استفاده از بازی پر فشار و اعمال پرسینگ، حریفان را مجبور به اشتباه کردن و اتخاذ تصمیمات اشتباه می کرد که این روش او در پورتو بسیار تاثیرگذار بود.
چه تیمهایی از گگن پرسینگ استفاده کردهاند؟
گگن پرسینگ توسط یورگن کلوپ در هر تیمی که مربیگری کرده مورد استفاده قرار گرفته است. او قبل از به اوج رساندن تفکراتش در بورسیا دورتموند، این نقشه را در تیم ماینتس آزمایش کرد. در دورتموند بود که گگن پرسینگِ کلوپ به عنوان Heavy Metal Football شناخته شد و با استفاده از همین سبک بازی موفق به کسب دو عنوان قهرمانی در بوندسلیگا شد و همچنین موفق به راهیابی به فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2013 شد که موفق به قهرمانی در این رقابتها نشد. در سال 2015 کلوپ به عنوان سرمربی لیورپول منصوب شد و به چهره بزرگی در آنفیلد تبدیل شد که سبک بازی او و گگن پرسینگ نیز بخش مهمی از تاثیرات او در لیورپول است.
دقیقا همانطور که کلوپ به عنوان یک شاگرد در مسائل تاکتیکی، به کسانی همچون ساکی و فرانک خیلی مدیون است، سبک فوتبال او نیز الهام بخش بسیاری از مربیان دیگر است و آن مربیان فلسفه فوتبال کلوپ را در تیم خود گنجاندهاند. یکی از این مربیان، یوپ هاینکس است که گگن پرسینگ را در بایرن مونیخ اعمال کرد و با این تیم موفق به کسب سه گانه شد. در همین حال، یولیان ناگلزمن چه در دوران حضور خود در لایپزیش و چه در دوران حضور خود در هوفنهایم از گگن پرسینگ استفاده کرد.