بهرغم اصلاحات متعددی که در دهه اخیر در بازار سرمایه صورت گرفته است، ناظران بازار سهام میگویند در این مدت تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس چندان افزایش نیافته است. سهم سهام شناوری بازار ناچیز است و از ۱۰ تا ۱۳ درصد فراتر نمیرود. گردش معاملات در هر حجمی محدود است. تا زمانی که محدودیت حجم مبنا و دامنه نوسان برداشته نشود، خریداران و فروشندگان بازار سهام بدون توجه به تحلیل مناسب از بازار عمل خواهند کرد و قیمت کشف شده بازار مبتنی بر تحلیل آن نخواهد بود.
در دهه اخیر نه قوانین مورد نیاز برای عملکرد مستقل بازار به تصویب رسیده است و نه زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری آن تجهیز شده است. در این وضعیت ورود به موقع مشتریان به بازار و خروج به موقع آنها از آن امکانپذیر نیست و از این طریق مشتریان زیانکار میشوند.
در چنین بستر نهادی ناقصی، عاملان بازار سرمایه در ایران بیش از عاملان بازار سرمایه در کشورهای پیشرفته، مستعد در پیش گرفتن رفتارهای هیجانی و تودهوار خواهند بود. وظیفه دولت فراهم کردن بستر نهادی مناسب برای عملکرد توأم با کارآیی بازارهای مالی و جلوگیری از تبانی عاملان بازار به زیان منافع عمومی است. اما دولت از انجام این وظیفه غفلت کرده است.
حالا که کل بازار سهام به واسطه هیجان سنگین نقدینگی با صف خرید مواجه است ارزش رانت سرخطی احتمالا بیش از همیشه مشخص میشود. راهحل حذف رانت سرخطی و جلوگیری از سودهای رانتی حذف دامنه نوسان قیمت است.
معاملات را به وادی شانس برده و اگر شانس بیاورید در صف خرید میتوانید خرید کنید. به صورت کلی هر گونه تحلیل چه بنیادی چه تکنیکال از بازار رخت بربسته است و تنها صف است که مسیر قیمتی آتی سهام را تعیین میکند. رسمی که با دامنه نوسان گذاشته شده است تنها هیجان را به دنبال و در ادامه نیز منجر به نابودی همیشگی تحلیل در معاملات میشود.
دولت برای تامین مالی و بودجه به بازار سرمایه نیاز دارد و رونق بازار سرمایه احتمالا جز با حفظ دامنه نوسان قیمتی حفظ نمیشود. اما اگر بپذیریم که سهام تا ابد رشد نمیکند هراس ما از آنجاست که همین هیجان در سمت خرید در سمت فروش مشاهده شود و صفهای فروش سنگین را شاهد باشیم. گرچه فعلا هیچ نشانه و سیگنالی از احتمال رخداد این موضوع در کوتاهمدت مشاهده نمیشود اما ترس واقعی همینجاست که هیچ ایده و تحلیلی از زمان پایان صعود سهام وجود ندارد.