مطلب ارسالی کاربران
در بهشت سوسیالیستی کارگران جهان تعیین سهمیه مرگ ارمغانتان بود...خلاصه یکی از وحشتناک ترین طرح های حکومت استالین..
شاید بتوان گفت یکی از وحشتناک ترین جنبه های رژیم استالینی که می تواند مو بر بدن هر انسانی سیخ کند همانا تعیین "سهمیه های مرگ" در دوران اوج گیری ترورها و قتل ها در بین سالهای 1935_1938 است.سال های وحشتناکی که انبوه زیادی از افراد بیگناه به مسلخ های جلادانی همچون ییژوف(رئیس NKVD در آن دوران خونین) می رفتند و یا پس از وارد شدن به اردوگاه های کاراجباری(گولاک) در جهت بردگی برای نظام جلاد استالینی هیچگاه از آنها باز نمی گشتند.روند این سهمیه ها به این صورت بود که برای هر منطقه ای دو گونه سهمیه وضع می شد.یکی سهمیه اعدام ها و دیگری سهمیه تبعیدی ها و بنا بر نظر استالین هم به هیچ عنوان نباید روسای مناطق از این سهمیه ها پایین تر اعدام یا تبعید می کردند.اما جنبه وحشتناک این تراژدی هولناک در "بهشت سوسیالیستی کارگران جهان!" این بود که غالب رهبران رژیم استالین که برای نظارت بر این اعدام ها عازم مناطق مختلف می شدند برای اینکه جلوی ارباب سرخشان،استالین،خود شیرینی کنند بیشتر از سهمیه های خونینشان افراد بیگناه را به مسلخ می فرستادند.برای مثال هنگامی که روسای مناطق کشتار انبوه مردم را با سرعت عمل خیره کننده ای آغاز کردند در شهری چون مسکو که رهبران بالای رژیم استالین در آن اقامت داشتند،نیکیتیا خروشچف که در آن زمان دبیراول حزب کمونیست در مسکو بود و رهبر منطقه حساس مسکو به حساب می آمد عملا دستور تیرباران 55741 تن را شخصا داد و این رقم درحالی بود که سهمیه مرگ منطقه مسکو که توسط دفتر سیاسی حزب حاکم تعیین شده بود فقط 50 هزار تن بود.خروشچف که بعد از مرگ استالین با کنار زدن رقیب سرسخت خود یعنی بریای جنایتکار و دارو دسته اش به مقام دبیراولی حزب کمونیست اتحاد شوروی هم رسید و تا زمان برکناری اش توسط برژنف و همراهانش در 1964 در این مقام باقی بود در دهم جولای 1937 در نامه ای از استالین درخواست کرد که به وی اجازه داده شود که دو هزار کولاک سابق(مزرعه داران و کشاورزان نسبتا مرفه شوروی) را تیرباران کند تا سهمیه مرگ مربوط به مسکو را ادا کرده باشد.هر چند که بعدها خروشچف استارت شروع روند استالین زدایی را در شوروی و مخصوصا از کنگره بیستم حزب کمونیست در 1956 زد اما تاریخ جنایت های وی را با وجود اینکه وی هنگام به قدرت رسیدنش دستور نابودی بسیاری از اسناد جنایت هایش را داد و حتی در کتاب خاطرات خودش نیز قضیه دخالت های مرگبارش را در سال های ترور استالینی مسکوت گذاشته است،از یاد نخواهد برد.هنگامی که استالین فهرست های "پربار" مرگ مربوط به مسکو را دید،با شادی و شعف فریاد برآورد:((مسکو نمی تواند این همه[دشمن]داشته باشد.)) و خروشچف در جوابش گفت:((در واقع بیشتر از این هاست.قربان،شما نمی توانید تصور کنید که تعداد آنها[دشمنان] در اینجا[مسکو] چقدر زیاد است.)) اما این هیولای مرگ،این سهمیه های خون آلود، در دیگر نقاط اتحاد شوروی استالینی به عنوان بزرگترین و اهریمنی ترین امپراطوری تاریخ که 20 میلیون نفر را در دوران زمامداری استالین به کام مرگ فرستاد نیز همینگونه قربانی می گرفت.مسئولین شهر استالین آباد(عشق آباد امروز،پایتخت جمهوری ترکمنستان) طبق سهمیه های مرگ مربوط به خود که ازمسکو برای آنها ارسال شده بود باید 6277 تن را اعدام می کردند اما عملا 13259 تن را اعدام می کردند.این افراد بیگناه در آن سالهای ترور و وحشت غالبا بر اساس ملاک های شخصی توسط رژیم دستگیر می شدند.روسای مناطق مختلف قربانیان خود را بر اساس ملاک های شخصی انتخاب می کردند بدین صورت که مخالفان و رقبای خود را به مسلخ می فرستادند و دوستان و یارانشان را حفظ می کردند.این کشتارها که به استالین این فرصت را می داد تا خود را از دست "شاهزادگان محلی"(تعبیری که استالین برای رهبران کمونیست مناطق مختلف شوروی انتخاب کرده بود) خلاص کند و جالب آنکه بسیاری از این رهبران هم خود بعد ها طعمه گشته و به بهانه جنایت هایی که کرده بودند به دیار عدم فرستاده شدند.در آن سو هم در لنینگراد جایی که رفیق گرمابه و گلستان استالین یعنی ژدانف برآن حکم می راند و عملا به یک "استالینک" در آن منطقه تبدیل شده بود بر دستگیری 68000 هزار تن و اعدام بسیاری از آنها نظارت می کرد.در ناحیه قفقاز هم که نورچشمی استالین یعنی بریا که بعدها نقش های مهمی را در امپراطوری ارباب به عهده می گرفت و به قول خودش بعد ها "ترتیب" استالین را هم داد و به نوعی او را به قتل رساند بر دستگیری 268950 تن و اعدام 75950 نفر نظارت می کرد.البته که ناگفته نماند به مرور زمان و با هرچه به خون تشنه تر شدن "تزار سرخ" سهمیه های مرگ هم در قفقاز و دیگر نقاط افزایش می یافت و انسان های بیشتری را به کام مرگ می کشید.درباره سالهای ترور استالینی در این سالها اسناد و پرونده ها و خاطرات زیادی در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است که این مورد فقط بخش کوچکی از ابعاد آن سالهای خونین را شامل می شود.
منبع: استالین؛دربار تزار سرخ_سایمن سیبیگ مانتیفوری_ترجمه بیژن اشتری_نشرثالث