سلطان اسپالتیکلا آدمیزاد موجودیه که عادت داره بقیه رو به چشم دوست و دشمن، خودی و غیر خودی ببینه.
یه موقع هست که دو نفر با هم جور نیستن و وجه همگنیشون پایینه. درستش اینه که با احترام از هم جدا بشن و برای هم خیر و خوشی بخوان
اما در اکثر مواقع ، جدایی ها به این چشم دیده میشه که یکی مقصر هست و دیگری مظلوم، برای همین آبرویی برای همدیگه تو جمع مشترک باقی نمیگذارن. چون اگر یکی از دیگری خوب بگه، این شبهه پیش میاد که: اگه آدم خوبی بود، مرض داشتید از هم جدا شدید؟ پس اشکال از تو بوده و نه دیگری!!! برای همین اکثر مواق (و برای آسودگی وجدان خودشون) آدما فرافکنی می کنن و بعضا ازشون بپرسی "خب فلانی چه ایرادی تو کارش بود؟" جواب قانع کننده ای هم ندارن.