*از بچگی بهم گفتن؛ بزرگ میشی یادت میره!*
*من بزرگ شدمو این یادم موند و این یادم داد که واقعیت همیشه خلاف گفته هاشون خواهد بود.،*
نمی خوام فاز جهان وطن بودن بردارم و گوشه گوشه دنیا رو خونه ی خودم بدونم!
اما ..
از نظر من خاکی که در اون به دنیا میای و مذهبی که به تو نسبت داده میشه،دقیقا قرارداد های استعماری هستن که به ما تحمیل میشه
و این بزرگ ترین بد شانسی من محسوب میشه که اینجا در خدمت شما هستم
و ما آزادیم هر طور که خواسته ی قلبی یا منطقی مونه این حقیقت رو بپذیریم یا سعی کنیم تغییرش بدیم
به شما حق میدهم که روی ملیت،دین و نژاد خود تعصب نشان بدهید
من اما، این قرار داد ها رو منشاء ای برای جدایی آدم ها و چپاول دارایی هایشان می دانم
من اما، کم ترین ارزش رو برای مرز بندی ها و سنت هایی که قبل از تولد من وجود داشته و دارند و قطعا خواهند داشت،قائلم
*خوب ولی اشتباه*
*من ترکش کل جنگ ها رو شومه*
وطن برای من و امثال من چیزی جزء محدویت های عصر سرو کنندگان ملخ،سرخوردگی و درمانده شدن و نا امیدی و نفرت از زندگی هدیه ی دیگه ای نداشته😔
توصیه میکنم خودتونو به هندسه جغرافیایی احمقانه ای که هست محدود نکنید و بدانید تعصب خاک مانند تعصب نژادی چونان سمی ست مهلک.
اخوان میگه باغ بی برگی که میگوید که زیبا نیست!
من اما، از باغی چونین بی برگ،احساسی چون تنفر دارم
تصویری بهتر از تونی مونتانا،گویا این حقیقت نیست که باید رفت،گرچه شاید نرسید!
در ماندن،نصیبی جزء پوسیدن نیست.