رمان درخت انجیر معابد آخرین رمان منتشر شده از زنده یاد احمد محمود و واپسین یادگار به جا مانده از این نویسنده ی بزرگ مردم گرا است که چاپ نخست آن در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات معین در دو جلد منتشر شد. این رمان, پس از رمان های همسایه ها, داستان یک شهر, زمین سوخته, مدار صفر درجه, پنجمین رمان احمد محمود است که در طول حدود چهل و پنج سال فعالیت ادبی او منتشر شده است. در این مدت, احمد محمود افزون بر این پنج رمان, هشت مجموعه داستان, یک برگزیده داستان و دو فیلم نامه نیز منتشر کرد که همراه با این پنج رمان کارنامه ی درخشان, پربار و ارجمند ادبی او را تشکیل می دهد.
رمان درخت انجیر معابد در ۱۰۳۸ صفحه و شش فصل نگاشته شده است. این رمان مفصل , که پس از رمان سه جلدی مدار صفر درجه بلندترین رمان احمد محمود است, رمانی روانشناسانه است و دو دید روانشناسانه ی محوری در آن قابل تمیز است: روان شناسی فردی ـ روان شناسی اجتماعی, و از این زاویه ی نگرش , رمان ? درخت انجیر معابد? دارای دو محور اصلی است: عصیان ـ خرافه , که در درازنای داستان در هم تنیده و به هم بافته شده اند و در پیوند تنگاتنگ با یکدیگر, کل منسجم و یکپارچه ای را تشکیل می دهند.
از دید روانشناسی فردی, موضوع این رمان زندگی پر فراز و نشیب و عصیان آمیز جوانی ماجراجو, بی آینده وناراضی از شرایط زندگی خود به نام فرامرز است که به دلایل مختلف روانشناسانه, باعث بروز آشوبی بزرگ می شود و شهرکی را به خاک و خون می کشد.
از دید روانشناسی اجتماعی, موضوع این رمان درختی است معروف به درخت انجیر معابد, که به دلایل جامعه شناسانه, به عنوان درختی معجزه گر و مقدس, نماد باور ها و اعتقادات آیینی مردم زود باور می گردد , روح خرافه پرست عوام الناس به آن ایمانی پرشور و تعصب آمیز می آورد و در نیایش آن برای خود هویت , قدرت , تکیه گاه و پناهگاه می جوید و در سایه اش به اقتدار می رسد.
به دیگر بیان, رمان درخت انجیر معابد داستان زندگی یک درخت و یک خانواده است که تنگا تنگ هم روییده و به بار و بر نشسته اند , اگرچه هر دو کژ رو و کج رویند ومیوه ی هردوان نارس است و نا مرغوب.
کانون اصلی رویداد ماجراهای این رمان , همانند دیگر رمان های احمد محمود شهری است واقع در جنوب ایران , که اگر چه در طول داستان هرگز به صراحت نام آن برده نمی شود ولی اشاره هایی که به اماکن و خیابان های داخل شهر و روستاها و محله های اطراف آن,چون زرگان , ویس , ملا ثانی , کوت سید صالح و کریت می شود, نشان می دهد که باید شهر اهواز باشد. بخش کوتاهی از داستان نیز در شهرکوچک و درجه دوم سومی به نام گلشهر, که ظاهرا شهری خیال پرورد است و هویت روشنی ندارد , می گذرد.
زمان وقوع حوادث داستان نیز به صراحت مشخص نشده است , ولی نشانه ها یی وجود دارد که نشان می دهد داستان از آغاز( روز اسباب کشی عمه تاجی) تا پایان ( روز به آتش کشیده شدن شهر و در آتش سوختن مهران شهرکی) , به تقریب, بین سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ می گذرد, و اگر خاطرات عمه تاجی را هم به حساب بیاوریم, رمان درخت انجیر معابد در مجموع حوادثی را که در نیمه ی نخست قرن اخیرخورشیدی برای خانواده ی اسفندیار خان آذرپاد اتفاق افتاده , مرور و روایت می کند.
با خوندن این کتاب لذت ببرید.شبخوش