Kurt Cobainاون بازی استادیوم بودم و واقعا ترسیده بودم
ببین همه همو میزدن
منم خب نوجوان بودم و تو اون دوعواهای اون همه گردن کلفت واقعا ترسیده بودم
کفتر آبی رو پرسپولیسا میگرفتن رنگ میکردن و پرواز میکرد میومد استقلالیا آبیش میکردن
دم در کفتر بدبخت اینقدر رنگ خورده بود یهو از آسمون سقوط کرد صاف جلوی پای من
و یکی رفت ورش داره سرش دعوا شد
دو تا گروه به قصد کشت همدیگه رو میزدن
یه نیمکت های پلاستیکی بود ملت میکندن اونارو آتیش میزدن عین یه بمب افکن میشد چون ازش قطرات پلاستیک آتیش گرفته و آب شده میریخت!اونارو پرت میردن هین فریزبی بمب میریخت رو سر بقیه
استادیوم کلا دوووود
وای وحشتناک بود
خایه هام پاپیون شده بود اون وسط