روز گذشته و در واپسین ثانیههای وقت اضافه، مهدی قائدی با نبوغ و خلاقیت فردی، شهرآورد ۹۴ را به تساوی کشاند. اگرچه قائدی در بدو آبی پوش شدنش یکی از ناگوارترین پیشامدهای زندگی خود را پشت سر گذاشت، تسلسل درخشش این بازیکن ریزنقش جنوبی در سه شهرآورد اخیر حکایت از آن دارد که زین پس، شاهد رشد و شکوفایی این ستاره خواهیم بود نه زوال تدریجی یک استعداد ناب.
به گزارش طرفداری، نقطه عطف نمودار زندگی این فوتبالیست مستعد و جوان، تصادف تلخ او و دوستانش در زمستان ۹۶ بود که علاوه بر آسیبدیدگی قابل توجه وی، به دلیل فوت و جراحت شدید سایر سرنشینان خودرو سانحه دیده، پای او را به مراجع انتظامی گشود و صدور حکم قطعی قضایی را به دنبال آورد. فاجعه ای که حکایت از سرعت رعدآسای افول یک ستاره داشت. با این وجود، قائدی با انگیزه ناشی از این درام، ققنوس وار از خاکستر این رویداد ناگوار برخاست و پرفروغ تر از گذشته به یکی از یارهای موثر استقلال و به تازگی، تیم ملی تبدیل شد.
سالیانه، از میان خیل عظیم بازیکنان بالقوه مستعد فوتبال، تنها بخشی فرصت کافی مییابند که هنر ذاتی و شگرف خود را در سطوح حرفهای به نمایش بگذارند. بازیکنانی که به وقت تماشای مسابقات، فارغ از تعصبات رنگی، مسحور جادو و رفاقت آنان با توپ میشویم. با این وجود، بخت همیشه با این پدیدههای جوان، یار نیست و گاها مسیر زندگی حرفهای آنان مطابق پیشبینیها پیش نمیرود. در واقع برخی از این نابغهها هرگز به همان اندازه که امید میرود، به ارتفاع نجومی یک ستاره فوقالعاده و یا جاودانگی در فوتبال نمیرسند. پول و شهرت به مثابه تهدیدی مهلک این جوانان را به دام دریایی از رفتارهای غیرحرفهای نظیر تجملگرایی و خوشگذرانی میکشاند و سرنوشت این سرمایهها را نابود میکند.
فوتبال ایران سرشار از استعدادهای بی بدیلی است که حاشیههای رنگارنگ دنیای شهرت را بر حرفهایگری ترجیح دادند و ستاره سوخته لقب گرفتهاند. با نگاهی به سبقه ستارهسوزی در دو باشگاه سرخابی پایتخت، سیاهه بلندبالایی از نام بازیکنانی که هرگز آنچنان که سزاوار بودند ستاره نشدند؛ قابل شناسایی است. پرآوازهترین آنان علیرضا واحدی نیکبخت، مجاهد خذیراوی، مهرداد پولادی و پیام صادقیان هستند. بازیکنانی که علیرغم درخشش مقطعی خیرهکننده، در دام حاشیههای اغلب خودساخته گرفتار آمدند و مرگ فوتبالی به سرعت یا تدریجا به سراغ آنان آمد. امروزه از این بازیکنان جز با حسرت و خاطرات محو و معدود، یاد نمیشود.
بازیکنان بیهمتای فوتبال جهان نیز از لغزش و سقوط در سراشیبی حواشی و جنجالهای رسانهای مصون نماندهاند؛ با این وجود تعدادی از آنان توانستهاند ارتباط خود را با دنیای حرفهای فوتبال استمرار بخشند که از آن جملهاند: لمپارد (سو مصرف مشروبات الکلی به همراه هم تیمیهایش و مزاحمت برای توریستهای آمریکایی)، ریو فردیناند (چندین مرتبه دستگیری به دلیل سو مصرف مشروبات الکلی و مثبت شدن تست اعتیاد)، رابی فاولر (رسوایی اخلاقی و نوشیدن الکل شب قبل از مسابقات)، جان تری (رسوایی اخلاقی در برقراری رابطه با نامزد وین بریج همبازی سابق خود) و وین رونی (رسوایی اخلاقی در خیانت به همسر باردارش)
بدیهی است که داستان اشتباهات و شکست ستارهها را پایانی نیست؛ اما در نهایت، میزان تلاش و تعهد مستعدها به موفقیت در دنیای حرفهای ورزش است که سرنوشت آنان را میسازد؛ تجلی چنین ارادهای در کسب موفقیت را در سکانس به یادماندنی و تحسینشده از فیلم Creed شاهد بودهایم، آنجا که «آدونیس جانسون» خسته و خونین با اشراف به این که حریف یک مبارز در نهایت خود اوست، اندکی پیش از موفقیت در راند دوازدهم نبرد با بوکسور بیشکست بریتانیاییتبار، خطاب به مربی خود، «راکی بالیوا» با بازی «سیلوستر استالونه» گفت: «باید ثابت کنم که یک اشتباه نیستم!».