فکر نمی کنم این مطلب به توضیح خاصی نیاز داشته باشد.پس سریع به سراغ لیست می رویم.
1-Tenet 2020

فکر نمی کنم این فیلم چندان احتیاج به معرفی داشته باشد.این فیلم،درباره جاسوسی حرفه ای ست که متوجه وجود دستگاهی می شود که توانایی وارونگی زمان را دارد، دستگاهی ممکن است به وقوع جنگ جهانی سوم بینجامد...
این فیلم نولانی ترین فیلم سینما نام گرفته و احتمالا خودتان می دانید کریستوفر نولان به سخت چه فیلم هایی مشهور است!حتی در این فیلم هشدار هایی داده شده:
-سعی نکن بفهمی،سعی کن حسش کنی.
بخش علمی این فیلم به معنای واقعی کلمه حرفه ای ست.در فیلم هم شخصی که فوق لیسانس فیزیک داشت هم نتوانست چیزی بفهمد.دیگر چه برسد به تماشاگران!
2-Primer 2004

اولین تجربه کارگردانی شین کاروت با بودجه ای اندک و با عنوان «پرایمر» (Primer) در مورد سفر در زمان از آن دسته فیلم هایی بود که بینندگان را در بهت و حیرت و البته گیجی و سردرگمی مفرط فرو برد. شین کاروت که خود نویسندگی، کارگردانی، تدوین، آهنگسازی و بازیگری نقش اول فیلم را با بودجه اندکی که والدینش در اختیار او قرار داده بودند بر عهده داشت، یک مهندس نرم افزار بوده که به صورت خودآموز ساختن فیلم را یاد گرفته بود و در کمال ناباوری فیلمی ساخت که همه چیز در آن دستکم از لحاظ تئوریک با واقعیت و منطق علم و انسان مغایرت نداشت. نتیجه تلاش های او فیلمی هوشمندانه است که صحبت های دو شخصیت اصلی آن تا مدت ها در ذهن بیننده باقی خواهد ماند.تماشای این فیلم بیشتر به معمایی که باید بیننده حل کند شبیه است تا فیلمی که باید از دیدن آن لذت برد. فیلم «پرایمر» داستان دو مرد باهوش و البته معمولی را روایت می کند که به صورت تصادفی خط زمانی جدیدی را کشف می کنند و با ساخت یک دستگاه سفر در زمان خیلی زود سررشته و کنترل امور را از دست داده و با عواقب این کار روبرو می شوند. شما برای لذت بردن از این فیلم نیازی به فهمیدن آن ندارید و تنها آگاهی از عاقبت داستان برای نگه داشتن شما پای فیلم کافی خواهد بود.
3-Prometheus 2012

فیلم «پرومتئوس» (Prometheus) که در واقع به عنوان پیش درآمدی بر مجموعه فیلم های «بیگانه» توسط ریدلی اسکات ساخته شد با پیچیدگی های خاص خود بیننده را در بهت و حیرتی ناشی از گیج شدن فرو بروده و هر چیزی در مورد این فیلم از انتخاب بازیگران گرفته تا انگیزه های درونی شخصیت های فیلم قابل درک نیست. تماشاگران بسیاری پس از اتمام فیلم اعلام کردند که داستان فیلم را به هیچ عنوان درک نکرده اند. به همین دلیل دیگر دنباله ای با اشاره به این عنوان ساخته نشده هرچند ایم فیلم واقعا عالی بود ولی بعید است دیگر کسی حاضر به تماشای چنین فیلم گیج کننده ای شود.
4-Matrix: Reloaded

توضیح فلسفه ماتریکس به خودی خودی بسیار کار طاقت فرسا و زمان بریست و ممکن است حتی خودتان هم تهش نفهمید چه میگویید.احتمالا به خاطر همین دلیل بود که در فیلم اول ماتریکس توضیحات هرچند ناقص،ولی جامع و گیرا بودند.ولی در فیلم دوم بود که توضیح و گیج شدن تماشاگران ماتریکس شروع شد.مهمترین بخش آن،بخش مکالمه نئو با آرشیتکت است که بنده بعد از ده بیست بار دیدن کمابیش آنرا فهمیدم،ولی هنوز نمی توانم برای کسی درست تعریفش کنم.واقعه برای فهمیدن منطق و فلسفه ای در اندازه ماتریکس و آنهم در این فیلم،به مدرک دکترا احتیاج است.
5-End of the Evangelion 1997

نکته بسیار مهم:این عکس یک فن آرت نیست تصویری از اواخر فیلم است!
با اختلاف بسیار بالا،این فیلم غیرقابل فهم ترین فیلمی که می شناسم به حساب آید.و احتمالا غیرقابل فهم ترین فیلم شاهکار تاریخ سینما.این فیلم انیمه ای پایانی بر انیمه ای به نئون جنسیس اوانگلیون است که سازنده آن پس از بیدار شدن از حالت اغما و ترخیص از بیمارستان آنرا ساخته!در شروع،این انیمه مثل اکثر انیمه های عادی اکشن و مکا است.ماجرا از این قرار است که زمین تحت حمله موجوداتی قرار می گیرد که فرشته نامیده می شوند.سازمانی به نام نرو برای مقابله با انها سلاحی به نام اوانگلیون(به معنای انجیل یا بشارت) را می سازد که توسط خلبانی هدایت می شود.موضوع اینجاست که خلبان پسری رنج کشیده است و گویا اوانگلیون با ذهن ارتباط ناشناخته ای نیز دارد...
هرچندبار که این فیلم را ببینم،نمی توانم بفهمم اصلا این انیمه را باید به کسی پیشنهاد بدهم یا نه!داستان فیلم به طرز عجیب و غریبی ساده به نظر می طامد،ولی هرچقدر که جلوتر رفت،داستان فلسفی تر می شد و به جایی رسید که دیگر درکش از فهم انسان بیرون میزد.واقعا دوست دارم اگر کسی چیزی از این فیلم فهمید،به من هم اطلاع دهد.