فوتبال یک ورزش کارگری است. این را همه میدانند. اما آیا باید اجازه دهیم این ورزش کارگری تحت تسلط ثروتمندان در بیاید؟
چند شب پیش قرار بود مثل هرشب شب بخیر بگوییم و بخوابیم اما انگار آن شب، شب عادی نبود. ناگهان خبر دادند که در اروپا جنگ شده است. این بار هیتلر به لهستان حمله نکرده بلکه فلورنتیونو به یوفا حمله کرده است.
به عنوان یک رئالی خبر دارم که فلورنتینو پرز درصدد برگزاری بزرگترین تورنومنت اروپا با حضور غولهای فوتبال این قاره بود. این ایده از ابتدا در ذهن پرز وجود داشت اما به دنبال زمان مناسب برای عملی کردن آن بود و چه زمان بهتر از الان. الان که تقریبا تمام تیمهای فوتبال اروپا به خاطر بیماری کرونا و تحت فشار قرار گرفتن درآمدهایشان مجبور به تمکین از خواستههای پیرمرد اسپانیایی هستند. ۱۲ تیم از ۳ کشور در یک لیگ گرد هم میآیند تا بزرگترین فستیوال تاریخ فوتبال را به نمایش بگذارند.
اما از اول مشخص بود که یوفا به این راحتی کوتاه نخواهد آمد. اگر این لیگ راه بیفتد قطعا کار و کاسبی یوفا و محل درآمد هنگفتش کساد خواهد شد. همه میدانند که یوفا و فیفا به بهانههای مختلف درحال چاپیدن تیمهای بزرگ اروپایی هستند. در حقیقت رئیس یوفا نیز دلش به حال فوتبال تمیز و پاک و برابر اجتماعی نمیسوزد. دلش به حال آن ۵۰ درصد سهم بلیتی میسوزد که در هر فصل در فینال لیگ قهرمانان نصیبش میشد. دلش به حال درآمدهایی میسوزد که از حق پخش تلویزیونی کسب میکرد. البته بخشی از آن را به چیزی که اسمش را گذاشته بودند کمک به رشد تیمهای ضعیف اما گفته میشود تیمهای سوپر کاپ دوبرابر و نیم آن را پرداخت میکنند.
بله جناب یوفا اگر کسی قرار باشد در باره سوپر لیگ اظهار نظر کند شما آخرین نفر در صف خواهید بود.
چه باور کنیم و چه نکنیم، فوتبال سالها است که دیگر ورزش کارگری نیست. البته کارگرها میتوانند از فوتبال خود را از چرخه فقر رها کنند. میتوانند به ثروت برسند. میتوانند وضعیت بهتری برای خانواده خود فراهم کنند. اما فوتبال یک ورزش کارگری نیست.
میانگین بلیت هر بازی (آمار ۲۰۱۷) تیمهای پاریسن ژرمن، چلسی، لیورپول و آرسنال نزدیک ۹۰ یورو، رئال مادرید ۸۰، بارسلونا ۷۴ و اتلتیکو ۳۶ یورو است. قیمت بلیتهای فینال لیگ قهرمانان اروپا از ۷۰ تا ۴۴۰ یورو متغیر است که در بازار سیاه تا ۵ هزار یورو هم میرسد. قیمت بلیتهای جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه از ۱۰۰ تا ۱۱۰۰ دلار متغیر بود و البته این رقم جدای از هزینه رفت و برگشت، هتل، خورد و خوراک و ... است. به نظر شما کدام کارگری توانایی چنین هزینههایی را دارد؟
در جام جهانی روسیه شاهد آن بودیم که بسیاری از صندلیها خالی بود. چرا؟ چون آقای یوفا و فیفا حاضر نیستند حتی یک ذره از حق خودشان کوتاه بیایند تا مردم عادی نیز بتوانند بازی ها را تماشا کنند.
عدهای میگویند در استادیومهای اروپایی چون مردم با فرهنگی هستند فحاشی نمیشود یا چون خانمها در استادیوم هستند فحاشی نمیشود. اگرچه با وجود تمام اینها باز هم فحاشی میشود اما چرا کمتر از استادیومهای ایران است؟ چون اقشار تحصیل کرده با درآمد بالا به استادیوم میروند چون مثل ایران هر عمله بنایی نمیتواند با ۱۰-۱۵ هزار تومان (حدود ۵۰ سنت) وارد استادیوم شود. چون در ایران فوتبال هنوز بازی کارگرها است. بازیای که در آن خشم هست، شکست هست، تعصب هست. اما در فوتبال اروپا تنها لگد زدن به توپ است. در استادیومهای رئال مادرید سالها است اولتراسورها را به استادیوم راه نمیدهند و تماشاچیان انگار مسابقه تنیس تماشا میکنند. به محض اینکه گلی زده میشود یا حرکت قشنگی انجام میشود چند ثانیه دست میزنند و بعد سکوت. از آن بدتر عدهای از افراد تنها برای چند مسابقه مهم تمام بلیتهای یک فصل رئال مادرید را خریداری میکنند و حتی به افراد طبقه متوسط اجازه نمیدهند در بازیهایی که ارزانتر هست در استادیوم حاضر شده و بازی تیم محبوبشان را ببینند.
فوتبال سالها است دیگر ورزش کارگرها نیست. پس چه فرقی میکند چه کسی چکار کند؟ چمپیونزلیگ یا سوپر لیگ؟ وقتی کارگرها نتوانند هیچکدام را ببینند دیگر چه فرقی میکند؟ چیزی که امروز میبینیم دعوا بر سر فوتبال کارگری یا فوتبال ثروتمندان نیست. دعوا بر سر این است که پول در نهایت به جیب چه کسی برود؟
و قطعا شروع کننده این دعوا نهاد تمامیتخواه یوفا بود. یوفا بود که به بهانههای مختلف تیمها را جریمه میکرد. یوفا بود که در مسابقات شرطبندی به صورت فعالانه مشارکت میکرد. یوفا بود که بیشتر درآمد تیمها را به جیب میزد، یوفا بود که حتی حاضر نشد به تیمهایی که درگیر بیماری کرونا هستند کمک کند. بله اگر کسی بخواهد از سوپر لیگ انتقاد کند یوفا در انتهای صف قرار دارد.
نکته طنز ماجرا اینجا است که همین یوفا (و ایضا فیفا) که سالها تیمهای ملی و باشگاهی را به خاطر دخالت دادن سیاست در فوتبال نقره داغ کردند خودشان به دریوزگی دولتها افتادند که از تشکیل سوپرلیگ جلوگیری کنید.
حال نگاهی به چهار تیم راه یافته به نیمه نهایی لیگ قهرمانان بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بیندازید. مابقی سالها هم چندان تفاوتی ندارد. میبینید که اکثر تیمهای راه یافته به نیمه نهایی از همین گروه ۱۲ تایی (۱۶ تا در صورتی که رم، دورتموند، بایرن و پاریسن ژرمن را نیز در نظر بگیریم)
من موافق تشکیل سوپرلیگ هستم و معتقدم باید با سلطه یوفا و فیفا مقابله کرد. نهادهایی که تصور میکنند مالک فوتبال هستند. سوپر لیگ نشان میدهد که فوتبال میتواند بدون یک نهاد مرکزی که حکمرانی داشته باشد و مقررات احمقانه را به ما دیکته کند زنده بماند.
البته این چاهی است که خود این نهادها کندند. هنگامی که پلاتینی با لابی اجازه نمی داد قوانین فیرپلی مالی در حق پاریسن ژرمن اجرا شود و قوانین فیرپلی مالی برای تیمی مثل منچستر سیتی مانند شوخی بود باید هم منتظر چنین روزی میبودند.
هنگامی که فوتبال سرمایهداری شد دیگر کسی نمیتواند جلوی سرمایهداریتر شدنش را بگیرد. وقتی خود یوفا و فیفا مناسبات فوتبال را برپایه پول رقم زدند. وقتی ارقام نجومی برای بلیتهای بازیهای بین المللی مقرر کردند. وقتی حق پخشهای سرسام آور طلب کردند. باید میدانستند فوتبال را در راهی قرار میدهند که انتهایش لغو تمام مقررات و قانونگذاران است. باید می دانستند که وقتی سرمایه ارباب شد دیگر تحت قید هیچ بنی بشری نمیرود.
این ۱۲ تیم و سایر تیمهایی که احتمالا در آینده به آنها میپیوندند کاری جز پیروی از بازی سرمایه نکردند. آنها جایی رفتند که نه تنها پول بیشتری بود بلکه پول خیلی بیشتری بود. در یک سناریوی خیلی بعید در نظر بگیرید که هر سه تیم اسپانیایی هم زمان هم قهرمان جام حذفی، هم لالیگا و هم چمپیونزلیگ شوند. باز هم از پول بالقوهای که میتوانند در سوپرلیگ کسب کنند کمتر گیرشان میآید.
و ما چکار میکنیم؟ ما کارگرهای دنیا با یک توپ قدیمی و کهنه چند ساعت یک سالن ورزشی را اجاره کرده و برای دقایقی از غم دنیا فارغ میشویم. مانند کارگران کارخانههای نساجی در انگلستان، یا کارگران معدن ذغال سنگ در روهر آلمان یا سربازان خط مقدم جبهه بلژیک و یا کارگران شرکت نفت آبادان، یا ماهیگیران و شالیکاران گیلان و مازندران کشور، یا زعفران کاران قائن.
تا بتوانیم زنده بمانیم. تا بتوانیم برای ساعتی در یک رقابت دوستانه شکست را تجربه کنیم، پیروزی را بچشیم، با هم باشیم، بخندیم، گریه کنیم، داد بزنیم و انسان باشیم. گور پدر سوپرلیگ و چمپیونزلیگ.
این متن اولین بار در وبلاگ من به این آدرس بارگذاری شده است