امشب در ادامه پروژه تیم منتخب قرن نوبت به استاد منوچهر زندی می رسد. در برنامه موسس انجمن ورزشی نویسان ایران و ورزشی نویس قدیمی کشور، نامی که به شکل برجسته مطرح شد منصور امیرآصفی بود. زنده یاد امیرآصفی متولد تیر ماه 1312 بود که اسفند ماه 1388 دار فانی را وداع گفت. این برنامه امشب ساعت 21 از طریق رسانه طرفداری پخش می شود اما قبل از آن وظیفه داشتیم با وام گرفتن از گفته های منوچهر زندی، ادای دین کوچکی به زنده یاد امیرآصفی داشته باشیم.
به گزارش طرفداری، منصور امیر آصفی از ستارگان به نام فوتبال در دهه 30 و 40 و از مربیان و مدیران فوتبالی در سالهای دهه 40 و سه دهه بحرانی 50 و 60 و 70 فوتبال بود؛ افسوس که دوران حضور او در سطح فوتبال ملی به خاطر نجابت شخصی و حسد ورزی دیگران هم سنگ اعتبارش نبود.
منوچهر زندی چه خوب از امیر آصفی یاد کرد، مردی که تیم فوتبال باشگاه کیان را از صدری میرعمادی تحویل گرفت، رشد داد و ستارگانی مثل پرویز قلیچ خانی، علی پروین، فرامرز ظلی، امیر حاج رضایی و عزت جانملکی را تقدیم به نسل آینده فوتبال کرد، بی ادعا و ساده آمد و رفت و وقتی تیمش را در سال 46 منحل کردند، نشست تا دوباره سراغش آمدند که بیا و رئیس هیات فوتبال تهران باش و رفت و فوتبال تهران را زنده کرد.
هر وقت مجموعه ای در حال فروپاشی بود یکی از نام های شایسته ای که به خاطرشان می آمد، منصور امیر آصفی بود، مثل وقتی که پرسپولیس سال 56 دچار بحران شد به سراغ منصور امیر آصفی رفتند و او پرویز قلیچ خانی را به پرسپولیس آورد افسوس که وقتی در حال دگرگون کردن سرخها بود، بی حرمتی دید و رفت و صدایش را حتی خانواده هم نشنیدند.
بعد نوبت آراراتی ها بود که با منصور امیر آصفی صاحب نسلی تازه شدند، اقلیتی که با ویگن زینلی، ویگن کوائیان، مارکار آقاجانیان، وازگن صفریان و.... در تیم های بزرگ فوتبال رخنه کرد و از خوب های دهه شصت شد و باز هم فاصله ای اتفاق افتاد و...
در سال 66 برای هدایت تیم ملی فوتبال که با پرویز دهداری دچار دوره ای از چالش بازیکن- مربی شده بود سراغش رفتند اما او بی نیاز از حال فوتبال، برای رفع مشکلات قدم برداشت و حاضر نشد به بهای رفتن دهداری به تیم ملی برود، حتی قبل از جام جهانی 1998 هم به او مسئولیت مدیریت فنی تیم ملی را پیشنهاد دادند اما او این بار هم حاضر نبود به هر قیمتی بماند و در حالی که در آن دوران برای پست او سر و دست ها می شکستند او از خیر مسافر جام جهانی شدن ولو با عنوان مدیریت گذشت.
اردشیر لارودی، پیشکسوت روزنامه نگاری در ایران اعتقاد دارد از قدرت فنی او همین بس که علی پروین را به عنوان عصاره ناب و چکیده شاگردانش به فوتبال ایران تقدیم داشته و درباره قلیچ خانی هم روایت است که وقتی تیم در حال عزیمت به المپیک 1964 توکیو بود، استاد از حسین فکری، سرمربی تیم ملی درخواست کرد به جای او از وجود پرویز قلیچ خانی 18 ساله در تیم ملی بهره ببرد و البته فکری هم از منصور امیر آصفی و هم از پرویز قلیچ خانی در فهرست مسافران المپیک توکیو بهره برد. خیلی دل می خواهد یک نفر حاضر شود در المپیک جای خودش را به شاگرد جوانش ببخشد. از این بخشندگی ها منصور امیرآصفی زیاد داشت.
منصور امیر آصفی بر شاگردانش مسئولیت اخلاقی پدر و فرزندی را هم یدک می کشید چنان چه محمد مایلی کهن می گوید وقتی مربی پرسپولیس شد برایم نه تنها مثل یک مربی بلکه پدری بود که اوقات ورزشی و زندگی و مدیریت مالی من را هم بر عهده گرفت و وادارم کرد تا با اولین پولم، اولین خانه ام را خریداری کنم که همان خانه پایه موفقیت های آینده من در زندگی و مدیریت اقتصادی ام شد.
چند روز قبل هم روز تولد استاد بود، یک المپیک توکیوی دیگر در راه است در حالی که منصور امیر آصفی از اولین المپین های فوتبال ایران دیگر در میان ما نیست، یاد استاد نجیب فوتبال ایران را گرامی می داریم.
برنامه امشب منوچهر زندی را از دست ندهید. درست مثل برنامه جهانگیر کوثری، این برنامه هم مروری جالب بر تاریخ فوتبال ایران است و نام های ناب و کمیاب در آن به میان می آید.
همچنین ببینید:
مقدمه تیم منتخب قرن با جهانگیر کوثری: رایکوف فوتبال ما را متحول کرد؛ حجازی سمبل تیپ روز و حضور جوان ها در فوتبال بود
برترین های قرن با جهانگیر کوثری: مظلومی می توانست یک لواندوفسکی باشد؛ ممکن بود دایی به خاطر یک گل قطع نخاع شود