☆ کاری از حزب سناتورز☆
لئوناردو در ۱۱ نوامبر سال ۱۹۷۴ در لس آنجلس چشم به جهان گشود . پدر لئو ، جرج دیکاپریو نویسنده ، بازیگر و تهیه کننده بود و مادرش ایرملین ایندربرکن میباشد.
اجداد لئوناردو آلمانی و ایتالیایی هستند و در اصل ۷۵% او آلمانی ست.(آلمانی ؛ ۲۵ درصد ناخالصی😂)
نام وی را مادرش زمانی که نقاشی های داوینیچی در ایتالیا رونمایی شد و از آن ها خوشش آمد(شاید هم از خودش🙂) ، نام پسرش را لئوناردو گذاشت.
اما زندگی او با تلخی شروع شد ، زمانی که تنها ۱ سال داشت پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند و او با مادرش در محله ای فقیرنشین به نام اکوپارک زندگی کرد ..
او از کودکی استعداد خود را در زمینه بازیگری نمایان کرده بود و در پی این مسئله با یک مامور استعدادیابی برای تست گرفتن از او صحبت کردند.
پس از دیدار آن ها ، مامور استعدادیابی به وی گفت او بازیگر بسیار خوبی خواهد شد به شرطی که به جای اسم " لئوناردو دیکاپریو" از اسم " لنی ویلیامز" استفاده کند اما آن ها مخالفت کردند و او را با همان نام اصلی وی روانه دنیای بازیگری کردند.
او پس از بازی در چندین سریال درجه چند , اولین بار در فیلم " چه چیز گیلبرت گریپ را میخورد؟" بود که درخشید و با کاندید شدن در مراسم اسکار ، نام خود را بر سر زبان ها انداخت ..
او در فیلم های بسیاری از جمله "تلقین "، " جزیره شاتر" ، " بازگشت" ، "رومئو و ژولیت " ، شاه اثر " تایتانیک" ، "روزی روزگاری در هالیوود" ، فیلم جنجالی " گرگ وال استریت" که رکورد گینس را در بیشترین استفاده از کلمه ی 《f*ck》در یک فیلم را زد ، " الماس خونین" ، " اگه میتونی منو بگیر" و بسیاری فیلم موفق دیگر نقش آفرینی کرده است..
☆در این پست به دلیل آشنایی بسیاری از دوستداران دنیای فیلم با اثرهای موفق این بازیگر ، نگاه خلاصه ای به دنیای جنجال و خصوصی او خواهیم کرد..☆
یکی از اتفاقات جالب زندگی وی ، این بود که میلیاردی روس به او پیشنهاد ۱.۵ میلیون دلار پول کرد تا او را در سفر توریستی وی در فضا همراهی کند اما دیکاپریو قبول نکرد.
مادر وی در جواب دادن به سوال " چرا نام وی را لئوناردو گذاشتید" گفت : در یکی از نمایشگاه های داوینیچی آثار او را تماشا میکردم که لئوناردو یک لگد زد و به همین دلیل تصمیم گرفتم نامش را لئوناردو بگذارم"
ولادیمیر پوتین نیز در مصاحبه ای گفته بود در دنیا مردان واقعی کمی وجود دارد و لئوناردو یکی از آن هاست!
دیکاپریو فعالیت های محیط زیستی زیادی هم انجام میدهد و حامی محیط زیست است ، به حدی که در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴ از جورج بوش انتقاد کرد و بر علیه او تبلیغ میکرد ، او به ۱۱ ایالت رفت و برای رقیب انتخاباتی او " جان کری" تبلیغ کرد..
او همچنین در سال ۲۰۱۳ ، ۴ میلیون دلار برای نجات ببر های نپال و در سال ۲۰۱۴ ، ۳ میلیون دلار برای نجات حیوانات اقیانوس ها پرداخت کرد!
او در میان غذاها به پاستا علاقه دارد و شهر محبوبش نیویورک می باشد .
همچنین او بهترین مکان برای تفریح را آلمان میداند و از طرفداران موسیقی رپ است. به خاطر این علاقه وی ، گروه موسیقی 《K3》برای وی آهنگی با نام 《من عاشق لئوناردو دیکاپریو هستم》 ساختند .
او بهترین فیلم های خود را ، 《بازگشت》 ، 《تایتانیک》 و 《جزیره شاتر》 میداند. کتاب مورد علاقه وی 《پیرمرد و دریا》 نوشته ارنست همینگوی میباشد ، ماشین محبوب وی هم فورد موستانگ مدل 1969 است..
او روابط عاشقانه بسیاری هم داشته و چه بسا بتوان او را 《تنوع طلب》 نامید!
بیژو فیلیپس در اواخر دهه نود, کریستن زانگ «مدل» ، اما میلر «مدل و شخصیت اجتماعی بریتانیایی» ، در سال 2000 او با ژیزل باندچن ، سوپرمدل برزیلی «پردرآمدترین سوپرمدل جهان» آشنا شد که تا سال 2005 با او بود. بین سال هاي 2005 تا 2011 نیز با بار رافائلی, مدل اسرائیلی دوست بود. وی همین طور با بلیک لایولی «بازیگر آمریکایی» ، تونی گارن «سوپرمدل آلمانی ویکتوریاز سیکرت» ، ارین هثرتون «سوپرمدل آمریکایی ویکتوریاز سیکرت» ، امبر والتا «سوپرمدل و بازیگر آمریکایی» ، هلنا کریستنسن «مدل دانمارکی» ، کلیر دینز «بازیگر آمریکایی» ، نائومی کمپل «سوپرمدل آمریکایی» ، ریحانا «خواننده آمریکایی» ، ایوا هرزیگووا «مدل چک» و عده اي دیگر ارتباط کوتاه مدتی داشته هست. او مدتی نیز با نینا اگدل 《 مدل دانمارکی 》 ارتباط داشت.
● چند عکس از دیکاپریو و دوست دختران گرامی ●
☆ چندی نقل قول از دیکاپریو☆
" برترین مزیت بازیگری برای من این هست که میتوانم خود را در کاراکتر دیگری رها کنم و برای اینکار جایزه هم بگیرم. این خروجی بسیار خوبی برای من هست. در مورد خودم باید بگویم که مطمئن نیستم خود را شناخته ام یا خیر. به نظرم میآید که هر روز در حال تغییر هستم."
"انسان میتواند یک ستاره سینمایی بی هدف و بی فایده باشد, یا میتواند کوشش کند که جنبه هاي گوناگون شرایط انسانی را ترویج و بهبود بخشد."
"نخستین رفاقت ام با دختری به اسم سِسی بود. ما ارتباط تلفنی زیبایی در طول تابستان داشتیم. وقتی او به منزل برگشت و قرار گذاشتیم که بیرون برویم و فیلم ببینیم, وقتی او را دیدم وحشتزده شده بودم. حتی نمی توانستم در چشم هایش نگاه کنم و حرف بزنم."
"نمیدانم آیا هیچگاه ازدواج خواهم کرد یا نه. اگر 10 یا 20 سال با کسی زندگی نکنم, احتمالاً با او ازدواج نمیکنم. ولی مردم ریسک میکنند و پیروز میشوند. فکر نمیکنم جرأت رومئو را داشته باشم."
"من خیلی تقلب میکردم, چون نمی توانستم بنشینم و مشق هایم را بنویسم و درس بخوانم. معمولا می رفتم کنار کسی می نشستم که بینهایت باهوش بود."
"من و مادرم در هالیوود در محله غربی که جای قاچاقچی ها و زنان بدکاره بود زندگی میکردیم. خیلی وحشتناک بود. خیلی کتک خوردم. یادم میآید که پنج ساله بودم و مردی با کت بلند, سرنگ و کراک مرا در گوشه اي گیر انداخت. آن زمان ها با دیدن این وضعیت و شرایط در محله مان, دیدن معتادان به هروئین و …, باعث می شد که نسبت به مصرف مواد, حواسم جمع باشد. وقتی نخستین قدم را به سمت مواد برداری, مواد مخدر بقیه زندگی ات را از آن خود میکند. دیگر خودت نیستی. این چیزی هست که هرگز نخواسته ام. وقتی بچه بودم رفقا زیادی نداشتم. فقط من بودم و والدینم. ولی بخاطر آن ها بود که محله مان تأثیری روی من نگذاشت. پدرم مرا به هنرمندان معرفی میکرد و مادرم تمام کوشش اش را میکرد تا مرا به برترین مدرسه ها بفرستد."
"من زنانی را می پسندم که باهوش, کمی شوخ و خوشگل با شخصیتی زیباتر میباشند."
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
چند عکس از دیکاپریو..
■پایان■
ممنون که خوندید💙❤🍻