اختصاصی طرفداری - همه چیز از یک جمله شروع شد. جمله ای به ظاهر ساده اما پرمفهوم که یک بار برای همیشه مشخص کرد لیونل مسی، فوق ستاره مورد علاقه رسانه ها و نماد سادگی، محجوبیت، سر به زیری و تواضع، اتفاقا در نقطه مقابل تمامی این توصیفات قرار دارد.
همیشه طی سالیان مختلف و رقابت لیونل مسی و کریستیانو رونالدو به عنوان دو اَبَر ستاره دنیای فوتبال، رسانه ها طوری القاء کرده بودند که ما تصور می کردیم لیونل مسی نماد تواضع، فروتنی، محجوبیت و فردی ضد شهرت است و در نقطه مقابل او کریستیانو رونالدو به عنوان فردی مغرور، از خود راضی، طرفدار شهرت و خودنمایی و همچنین تشنه جوایز فردی به جای جوایز گروهی، قرار دارد. همان دو قطبی مورد علاقه همیشگی رسانه ها: خیر در برابر شر. حقیقت اما همیشه آن چیزی نیست که رسانه ها به شما می گویند. گذر ایام، اتفاقات فوتبالی و غیر فوتبالی مختلف طی سالیان اخیر همواره نشان داده که این دو قطبی نه تنها ساختگی که اتفاقا کاملا در جهت مخالف هم ساماندهی شده است. اگر کسی تا به امروز در برابر این مساله کوچکترین شکی داشت، شاهکار لیونل مسی در مراسم های توپ طلا و بهترین های فیفا دیگر "زخم کاری" آخر بود.
کریستیانو رونالدو از لحاظ روان شناختی شخصیت مشخصی دارد. او همیشه طی سالیان مختلف "رو" بازی کرده است. جایی اگر تشنه جوایز فردی بوده، آن را بلند فریاد زده. هیچ ترسی ندارد که در یک مراسم رسمی وقتی برنده توپ طلا شده، بلند فریاد بزند "SIIIII" و به همه دنیا با افتخار بگوید که تشنه این جایزه بوده و از پیروزی در آن سرمست و خوشحال است. رونالدو هیچ گاه هیچ چیزی را پنهان نکرده. در زمین مسابقه وقتی عصبانی بوده، عصبانیتش را به همان شکلی که شخصیتش بوده، تخلیه کرده. اگر از رئیس بزرگ ترین باشگاه دنیا ناراضی بوده، هیچ ترسی نداشته و این نارضایتی را ابراز کرده. هیچ تعارفی با هیچ هواداری نداشته و هیچ گاه علاقه ای نداشته ژست آدمِ خوبِ داستان را به خود بگیرد. از هم تیمی هایش هر زمان که ناراضی بوده، آن را با صدای بلند فریاد زده. پدیده شخصیتی کریستیانو رونالدو، فارغ از اینکه در چه حالت روان شناختی قرار می گیرد، به خودیِ خود یک "ارزش" است چرا که او هیچ گاه سعی نکرده نقش بازی کند و همواره مخاطب با خودِ واقعی اش رو به رو شده است.

"آدمِ خوبِ داستان" اما همواره در جهت مخالف حرکت کرده. هیچ گاه به طور کامل مشخص نشد که در پروسه جدایی لیونل مسی از بارسلونا چه اتفاقاتی افتاده، او چه قدر از بارسلونا در مجموع بابت چه بندهایی دریافت کرده و در نهایت چه کسی مقصر جدایی او بوده و آیا اینکه می توانسته راهی برای ماندن در بارسلونا پیدا کند یا خیر. برای رسانه ها همان گریه زاری اش در مراسم خداحافظی کفایت می کرد تا افسانه ها و داستان ها بسازند، آن هم برای فردی که احتمالا بیش ترین دریافتی تاریخ یک بازیکن از یک باشگاه فوتبال را در تمامی دوران ها از خود ثبت کرده و بسیار بعید است طی سالیان آینده نیز کسی نزدیک او شود. هیچ گاه مشخص نشد در تیم ملی آرژانتین چه خبر است. هیچ گاه نقش احتمالی آدمِ خوبِ داستان در ماجراهای مائورو ایکاردی در تیم ملی آرژانتین و دیگر بازیکنانی که ادعا می شد به دلیل نداشتن روابط حسنه با لیونل مسی در ترکیب قرار نمی گیرند، مشخص نشد. اما یک چیز برای همیشه مشخص شد: لیونل مسی اتفاقا از کریستیانو رونالدو مغرورتر است و از او هم بیشتر تشنه جوایز فردی است.
جمله مضحک و خنده دار "لواندوفسکی لایق توپ طلای 2020 بود"، از آن جملات مورد علاقه رسانه ها بود تا برای پسرِ خوبِ قصه ما افسانه های جدید بسازند که نگاه کنید او چه قدر متواضع است که حاضر شده توپ طلای 2020 را به لواندوفسکی ببخشد! دست لیونل مسی درد نکند اما چگونه او معتقد است که لواندوفسکی لایق توپ طلای 2020 بوده اما در آرای مراسم بهترین های فیفا در سال گذشته ستاره لهستانی را در رتبه سوم لیستش قرار داده؟ چگونه ممکن است شما فردی را بهترین بدانید و در رسمی ترین مراسم ممکن نام او را ببرید اما در مراسمی مشابه به او به عنوان بهترین بازیکن رای ندهید؟ آیا میان حرف های زیبای مسی و عملکرد او تناسبی وجود دارد؟ شاهکار اصلی اما جای دیگری است. زمانی که در مراسم بهترین های سال فیفا که امسال برگزار شد، لیونل مسی حتی حاضر نشده نزدیک ترین رقیبش را در میان سه بازیکن قرار دهد. باورتان می شود؟ حتی در میان سه بازیکن هم او را قرار نداده! این مسئله البته به خودیِ خود لزوما عیب و ایرادی ندارد (که البته این مساله هم جای بحث دارد) اما زمانی که لیونل مسی در یک مراسم رسمی با افتخار می گوید که به نظر من "لواندوفسکی لایق توپ طلای 2020 بود" و در حق رایی که دارد دقیقا نقطه مقابل آن را انجام می دهد، مصداق بارز نقش بازی کردن است که پدیده هایی مذموم و ناپسند محسوب می شوند.

روزها می گذرد و داستانِ پسرِ خوبِ قصه ما که بنگاه های رسانه ای ساخته و پرداخته کرده اند، در عصر رسانه های مردمی، غم انگیز و غم انگیزتر می شود. دیگر نمی شود با افسانه سرایی و داستان سازی قضیه را وارونه جلوه داد و دو قطبی خیر و شر به وجود آورد. شخصیت کریستیانو رونالدو و لیونل مسی صد البته دو شخصیت متفاوت و در نقطه مقابل یکدیگر است اما نه آن چیزی که شما طی این سال ها با مطالعه رسانه های مختلف به آن دست پیدا کرده اید. دیگر به سختی می توان حقایق را مخفی کرد و به سادگی می توان متوجه شد که لیونل مسی به راحتی از کریستیانو رونالدو مغرورتر و از خود راضی تر است و صد البته که:"تزویر سکه ای است دو رو، که بر یک رویش نام خدا و بر یک رویش نام ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت، ابلیسش را."