هنگامی که به یوونتوس آمد انتظار دریافت کارت خوش آمد گویی از کسی نداشت. حق هم داشت، کونته دوست داشتنی رفته بود و الگری مسئولیت سنگینی بر دوش داشت. انتظارات از او فراتر از فتح اسکودتو بود. الگری بهتر از هر کسی می دانست که تیم کونته به عدم انعطاف پذیری در رقابت های اروپایی متهم می شود. سیستم هایی که در ایتالیا جواب میداد و در اروپا کاملا بی اثر بود.
الگری می دانست کمتر کسی به او امید دارد. شاید خیلی ها تاریخ اخراج او را حدس می زدند.اما وی اهمیتی نداد و کار خود را شروع کرد.
شروع مکس فوق العاده بود. دو برد پیاپی، بدون گل خورده! حالا الگری اماده چالشی اروپایی بود: جدال در برابر مالمو با انگیزه در تورین. جایی که فشار روی وی سنگینی می کرد و نام کوچک مالمو، به خودی خود یک فشار مضاعف قلمداد می شد، اما تیم الگری جواب تشویق ها را داد. یک برد دیگر با طعم صدر نشینی و البته بدون گل خورده!
روند مسابقات داخلی از آن هم بهتر بود.سه مسابقه که دو مورد آن در خارج از خانه بود و یکی از آن ها در برابر تیمی بزرگ همچون میلان بود. نتیجه کار چه شد؟ سه برد، هفت گل زده و البته که باز هم بدون گل خورده!
یوونتوس عملکرد خوبی را از خود ارائه داد و حالا آماده بزرگترین چالش فصل: اتلتیکوِ سیمئونه
داستان جدال با سیمئونه دیگر خیلی طولانی شده است.می توان به جرأت گفت هیچ تیمی هنوز نتوانسته راهی مطمئن برای غلبه بر بازی فیزیکی شاگردان سیمئونه پیدا کند.
جدال با تیمی که خلاقیت بارسایی ها را با دوندگی خنثی می کند، با عصبی کردن ستارگان گرانقیمت مادریدی تمرکز آن ها را از بین می برد و حتی استمفورد بریج را برای مورینیو تبدیل به یک جهنم می کند،قاعدتا یک چالش وحشتناک برای الگری به حساب می آمد. آن هم در جو وحشتناک ویسنته کالدرون.
الگری برای سیمئونه برنامه ویژه ای داشت. یوونتوس در طول 90 دقیقه دقیقا طعم بازی سیمئونه را به خود او چشاند. پوگبا به هافبک های اتلتیکو فهماند که می تواند از همه آن ها بی رحم تر باشد. کیه لینی دقیقا می دانست در برابر بازی های روانی و فیزیکی مانژوکیچ باید چه کند. یورنته با صلابت و به تنهایی با چند مدافع اتلتیکو درگیر می شد. اگر پیگیر بازی های یوونتوس باشید، میفهمید که یوونتوس آن شب خیلی با یوونتوس همیشگی فرق داشت.
آن شب یوونتوس برای هوادارانش امیدوار کننده بود. از این جهت که آنها نشان دادند به تیمی انعطاف پذیر تبدیل شده اند. یک مولفه لازم و ضروری برای هنرنمایی در اروپا. در طول بازی نارضایتی در چهره سیمئونه مشخص بود. دیگو که با کمترین ابزارها یا بهتر بگوییم ارزان ترین ابزار ها، ستارگان گرانقیمت تیم ها را تار ومار می کرد، حالا در مخمصه افتاده بود. در آن سوی میدان، به نظر نمی رسید الگری به مشکل خاصی برخورد کرده باشد. بازی به شکل واضحی به میل او دنبال می شد ولی آرداتوران دوست داشتنی باز هم گره گشا شد و روی یک اشتباه، دروازه تورینی ها را باز کرد. اتلتیکو برد اما جنگ تاکتیکی به نفع مربی ایتالیایی به پایان رسید.
الگری زنگ خطر را برای خیلی ها به صدا دراورد. یوونتوس او حالا برای هر حریفی برنامه دارد. الگری در گذشته هم این را ثابت کرده بود. او هنگامی که در میلان بود در مرحله حذفی لیگ قهرمانان، برنامه درستی را مقابل بارسلونا تدارک دید، هر چند ابزار وی بد بودند. ماسیمو در برابر آژاکس، با نمایشی تمام دفاعی میلان بحران زده را از گروه بالا کشید تا دوباره نشان دهد که در اروپا حرف های زیادی برای گفتن دارد.
چند روز بعد، الگری از پس جالوروسی هم بر آمد. رمی که من سیتی در اتحاد حریفش نشد، رمی که در ایتالیا هیچ کس جلودارش نبود، مغلوب یوونتوس الگری شد. یوونتوسی که کمتر جدی گرفته می شود ولی گویی هدفش را خیلی جدی گرفته است. آنها فقط کمی زمان میخواهند که قدرتشان را به خیلی از بزرگان فوتبال دیکته کنند.
به قلم حنان سعادت