خانوادهی من از طرفداران سرسخت بارسلونا هستن؛ یادم میآد ۶ سالم بود که پدرم منو رو میز بیلیارد مینشوند تا راحتتر الکلاسیکو رو تماشا کنم. بازیهایی که به استادیوم نمیرفتیم در این بار دور هم جمع میشدیم. دقیقا نمیدونستم چه اتفاقی داره میفته اما خیلی هیجان داشتم. وقتی همراه خانواده به نیوکمپ میرفتیم، دلم میخواست رو نزدیکترین صندلی به زمین بشینم، میخواستم جزئی از بازی باشم. اگه بهم میگفتن یه روزی پاتو روی این چمن می ذاری، قطعا باور نمیکردم:" اینجا فقط مردا بازی میکنن."
"گاهی میشنیدم که میگفتن این دختر خاصه ولی برام مهم نبود، من فقط بازی میکردم. با پدر و مادرم به میدون میرفتیم تا چیزی بخوریم اما من توپمو برمیداشتم و به دیوار شهرداری شوت میزدم و بعدم عرق ریزون برمیگشتم:" یه ذره آب بهم بدین." انقدر توو خیابون بازی میکردم که پاهام پر کبودی بود، مادرم میگفت:" به خاطر پاهاتم که شده باید در باشگاه ثبت نامت کنیم." فوتبال من با یه دروغ کوچولو شروع شد؛ حداقل سن عضویت ۸ سال بود ولی من ۷ ساله بودم و مجبور شدیم یه تقلب کوچیک انجام بدیم. با دخترای ۱۱-۱۲ ساله بازی میکردم و خیلی شاکی به پدرم غر میزدم که چرا نمیتونم مثل اونا صاحب توپ بشم ولی دوست داشتنی بود."
"صبحها درس میخوندم و عصرها تمرین میکردم ولی دلم میخواست ۲۴ ساعته تمرین کنم. فوتبال جنسیت نداره؛ در کودکی من تنها دختری بودم که در پارک و میدون با پسرا بازی میکرد. اما مشکلی وجود نداشت، کسی نگفت نمیتونی بازی کنی، کسی توهین نکرد. وقتی گفتم میخوام فوتبالیست بشم کسی ابرویی بالا نداد. شاید این از خوششانسی من بود که همچین خانواده و دوستانی داشتم ولی در همهجا باید اینطور باشه، فوتبال متعلق به همهست."
"میتونستیم به مراسم توپ طلا نریم؛ در اردوی تیم ملی بودیم و فرداش با اسکاتلند بازی داشتیم. ولی نمیتونستیم ردش کنیم. آخرین باری که یک اسپانیایی توپ طلا رو برده بود، لوییز سوارز در سال ۱۹۶۱ بود و حالا من و هم تیمیهام این فرصت رو داشتیم. و ناگهان امباپه اسم منو خوند:"الکس پوتیاس". به جایگاه میام، به ردیف جلو نگاه میکنم؛ مادر و خواهرم، دوستام و لیونل مسی رو میبینم. لحظهی تاریخیای بود."
"زندگی من از سال گذشته تغییر کرده و هنوز هم در حال تغییره اما من فقط روی کاری که انجام میدم تمرکز میکنم. روزی که بازنشسته بشم، پیراهن و شالم رو برمیدارم و به ورزشگاه میرم تا نسلهای بعدی دختران و پسران باشگاه رو تماشا کنم. باشگاهی که از بچگی عاشقش هستم