مسعود معینی ناگفته های جالبی را از قهرمانی استقلال در آسیا بیان کرده است.
به گزارش طرفداری، گفتگوی مسعود معینی با جام جم را می خوانید:
نیمقرن از نخستین قهرمانی استقلال در آسیا میگذرد، از آن قهرمانی بگویید؟
در فینال با تیمی روبهرو شدیم که دو دوره قبل قهرمان آسیا شده بود و تیم قدرتمندی بود. هفت، هشت بازیکن این تیم ملیپوش به شمار میرفتند. از سویی بازیکنان این تیم قبل از اینکه ایران به جام جهانی برود، تجربه بازی در آن رقابتها را داشتند. بههرحال ما قهرمان شدیم و آن شب بهیادماندنی مردم تا صبح بیدار بودند و نخوابیدند. خوشحالی بیحد و اندازهای وجود داشت.
چه شد که به عنوان یار کمکی به استقلال رفتید؟
من بازیکن تیم جوانان بانک ملی بودم و امیر ابوطالب، سرمربی وقت تیم گاهی از بازیکنان تیم جوانان در ترکیب بزرگسالان استفاده میکرد. پیش از مسابقات جام آسیا، تاج مهمان بانک ملی بود و ابوطالب اجازه داد که من ۲۰ دقیقه پایانی بازی کنم. بعد از بازی رایکوف نزد من آمد و به من گفت به تو احتیاج دارم، چون برای آسیا آماده میشویم. من هم قراردادی ۴۰۰۰ تومانی با استقلال بستم. قرار بود به پرسپولیس بروم
اما رایکوف به من اصرار کرد که به استقلال بروم. او گفت اگر بیایی آینده فوتبالت تضمین میشود. این شد که رفتم استقلال.
یکی از برجستهترین نکات آن فینال گل بسیار زیبای شما بود که منجر به آن قهرمانی شد. آن گل را توصیف کنید.
من با اینکه شش بازی انجام داده بودم، اما نمیتوانستم احساسات خودم را در آن مسابقه با دیدن آن حجم تماشاگر کنترل کنم. بازی متعادلی بود. در نیمه دوم روی یک اشتباه، در واقع یک جاگیری اشتباه، گل خوردیم. بعد از گل سکوت عجیبی در امجدیه حاکم شد. مرحوم ناصر حجازی با وجود سن کم به بچهها روحیه میداد و حتی خود رایکوف هم به ما روحیه میداد. یک ربع مانده به پایان بازی رایکوف دست به کار عجیبی زد، علی جباری را بیرون کشید و به جای او مهدی حاجمحمد را به میدان فرستاد و همین بازیکن دفاع هاپوئل را به هم ریخت. در نهایت گل مساوی به وسیله وفاخواه به ثمر رسید. بعد از آن گل، شور و نشاط خاصی در امجدیه به وجود آمد. بازی در همان ۹۰ دقیقه با نتیجه مساوی به پایان رسید. در زمان استراحت رایکوف به ما گفت من اطمینان دارم که بازی را میبریم.
در جریان بازی پورحیدری یک خطا گرفت و همان خطا را خودش زد. توپ که برگشت روی سینه من آمد، آن را کنترل کردم و روی پای راستم انداختم و سپس روی پای چپ. با وجود ازدحام بازیکنان ما جلوی دروازه هاپوئل، شوت من مستقیم چسبید به تور. آن گل استادیوم را منفجر کرد. دیدن هیجان مردم واقعا زیبا بود. بعد از بازی به سمت رایکوف رفتم، او را در آغوش گرفتم و تا میتوانستم گریه کردم. عکس آن در نشریات چاپ شد و این تیتر را زدند: «اشک مقدس برای پیروزی».
استقلال یک بار دیگر بعد از آن هم قهرمان شد، اما اکنون ۳۰ سال است که چنین موفقیتی دیگر رقم نخورده. چرا این قهرمانی دیگر تکرار نشد؟
بدون اغراق بگویم؛ فوتبال ایران در دهههای ۴۰ و ۵۰ در آسیا قدرت اول بود و کشورهایی مثل ژاپن و کرهجنوبی توان رقابت با ما را نداشتند. کشورهای عربی هم بهتازگی فوتبال را آغاز کرده بودند. اما سالها گذشته و فوتبال کاملا در آسیا تغییر کرده است؛ از عربستان، امارات و حتی بحرین گرفته تا ژاپن و کرهجنوبی. همه قدرتمند شده و کمبودهای خود را جبران کردهاند، اما ما نتوانستهایم کاری انجام دهیم.
حال و روز استقلال را چگونه ارزیابی میکنید؟
الان چند تیم مدعی قهرمانی هستند، از استقلال و پرسپولیس گرفته تا سپاهان. اما در رابطه با استقلال باید بگویم گاهی اوقات مسائل احساسی به وجود میآید. از طرف دیگر مشکل مالی در تیمی که میخواهد قهرمان شود، نباید وجود داشته باشد و مدیریت نیز باید کاملا هوشمندانه باشد. البته فرهاد مجیدی برای تیم مدعی استقلال کاملا تاثیرگذار است. با تمام این اوصاف، باید بگویم این تیم در خط دفاع نیاز به بازیکن جدید دارد.