فارغ از اینکه مخالف و یا موافق برکناری اسکوچیچ از تیم ملی باشیم باید در این خصوص با موشکافی بیشتری به ارزیابی این خبر یا شایعه بپردازیم و ببینیم که بازگشت کارلوس کیروش تا چه حد میتواند به تیم ملی کمک کند یا اصلا این حضور دردی از فوتبال ما دوا میکند؟
طرفداری| کارلوس کیروش در مقدماتی جام جهانی با مصر نتوانست نتایج لازم را کسب کند و از صعود باز ماند. در مسابقات ملتهای آفریقا نیز اگرچه بازیهای زیبایی را به نمایش نگذاشت و با حداقل گلهای زده و توفیق در ضربات پنالتی تا فینال پیش رفت اما نتواست به قهرمانی برسد. وضعیت او در کلمبیا نیز به مراتب از مصر بدتر و طبیعتاً قابل نقدتر بود. با این اوصاف آیا بازگشت او به ایران کار سنجیده و درستی است؟
باید توجه داشت که اوضاع فوتبال ایران با پیش از زمانی که کیروش برای اولین بار سرمربی تیم ملی شد تفاوت چشمگیری دارد. بدون شک بزرگترین دستاورد کیروش در ایران در دو نکته نمایان میشود. اول اینکه او بساط بازیکن سالاری را جمع کرد و از جایگاه سرمربی تیم ملی به خوبی دفاع کرد و چهرهی مقتدری از خود به نمایش گذاشت و نکتهی دوم ایجاد ساختار دفاعی و نفوذناپذیر برای تیم ملی بود.
میراث اصلی کیروش برای فوتبال ایران فوتبال دفاعی نه چندان زیبائیست که به مرور هافبکهای خلاق را از فوتبال ما حذف کرد و به دنبال آن از لیگ داخلی، لیگی کم گل و تقریبا ساکن ساخت و مبنای بازی را بهطور کلی به سمت فوتبال فیزیکی تغییر داد. حال باید دید آیا کیروش پس از بازگشت میتواند چیز بیشتری از میراث هشت سالهاش به فوتبال ما بدهد یا خیر؟ باید به خاطر داشته باشیم این بار با توجه به قرعهای که نصیبمان شده با اتکا به پتانسیل خود، میتوانیم گوشهچشمی به صعود از گروهمان داشته باشیم. اما آیا کیروش گزینهی مناسبی است؟
پاسخ به احتمال زیاد خیر است. عملکرد او در مصر به خوبی نشان میدهد که او تغییری نکرده و همان کیروش ایران است. تیمهای او وقتی گلی عقب بیفتند سخت میتوانند جبران کنند. یادآوری بازی بوسنی، ژاپن، اسپانیا و حتی پرتغال که بازی را به طرزی حماسی و عجیب مساوی کردیم این موضوع را تصدیق میکند. کیروش هر آنچه داشت در ایران عرضه کرد و فوتبال ایران به اندازهی کافی از سبک کیروش بهره برد. ساختار دفاعی تیم ملی هنوز هم نسبتا منسجم است و استحکام خوبی دارد.
مسئلهی بازیکنسالاری نیز تقریبا منتفی است البته اگر موضوع طارمی را نادیده بگیریم. در مسئلهی بازیکنسالاری حملاتی که از ابتدا توسط مربیان داخلی به اسکوچیج شد بیتاثیر در از بین رفتن اقتدار او نبود. قصد نگارنده از بیان این موضوعات حمایت از اسکوچیچ نیست بلکه مقصود در این است که اگر بناست اسکوچیچ کنار برود نهتنها باید هر چه زودتر این اتفاق بیفتد، بلکه جایگزینی مناسبتر برای تیم ملی در نظر گرفته شود نه کارلوس کیروشی که دیگر چیزی بیش از آنچه در هشت سال حضورش ارائه داد در چنته خودش ندارد.
تیم ملی ایران با توجه به مهرههایی که در اختیار دارد نشان داده توانایی ارائهی بازی هجومی و خلاقانه را دارد و برای صعود در جام جهانی نیازمند چنین فوتبالی هستیم، همانطور که پیش از این ذکر شد ساختار دفاعی تیم ملی قابلقبول است. اگر قرار است با صرف هزینهای سنگین آزمودهای را که دو مرتبه در تورنمنت جام جهانی آزمودهایم و صعود نکردیم عاقلانهتر این است که اگر قرار به جایگزینی سرمربی دیگری باشد باید از وجود شخصی بهره ببریم که فوتبال ما را حتی در صورت حذف دچار تغییر و تحول کند و مانند کیروش از خود میراثی بر جای بگذارد و این موضوع مستلزم انتخاب شخص دیگری به جز کارلوس کیروش است.
باید توجه داشت پس از جام جهانی، مسابقات ملتهای آسیا از راه میرسد و کیروش دو مرتبه نیز در این تورنمنت تیم ملی را رهبری کرده است و هر دو مرتبه نتوانسته تیم ملی را به فینال برساند و این حسرت چندین ساله را پایان دهد. به هر صورت باید منتظر بمانیم و ببینیم این شایعه و خبر صحت دارد یا خیر.
ارسالی سعید قاسمی برای طرفداری