تئاتر، را کاملترین هنرها میدانند.. به هیجان ریخته شدن رنگهای رامبراند روی بوم نقاشی، به راز و رمز آثار هیچکاک ، توازن حرکات یک رقص موزون، یک سمفونی فاخر... تئاتر، هنر غلیان احساسات است، تاثیر واژگان، فرازها و فرودهای تراژیک، حرکات دست و صورت و چرخش چشمها... تئاتر، هنر پسری با موهای طلاییرنگ است. پسری با صورت یخی. پسری لاغر اندام و قدبلند. هنر پر احساس لالهای نارنجیرنگ بر پهنهی آسمان آبی ولودروم. هنر نمایشی پرشکوه روی هر صحنهی سرزمین شکسپیر... از سنتجیمزز پارک تا هایبری... از لستر تا نیوکاسل. از چرخشی ناگهانی تا لمس توپی ظریف. از دننیس برخ کامپ تا دنیس برکمپ... |
سایمون کوپر، داستان اولین ملاقات پسر خجالتی را اینطور شرح میدهد:
"این، اولین بازی برکمپ در هایبری بود. بازی دوستانه برابر اینتر در آگوست 1995. پس از ترک ایتالیا، جایی که مورد تمسخر قرار میگرفت. حتی آن شب هم نیکولا برتی هافبک اینتر دست از سر دنیس بر نمیگذاشت. برکمپ از کنار او بلند شد اما برتی به تمسخرهایش ادامه داد. تا اینکه تونی آدامز وارد شد و قاطعانه به زبان ایتالیایی به برتی گفت پسر ما را تنها بگذار! این از اولین نشانههاییست که هایبری را برای برکمپ شبیه خانهی او کرده.
پس از بازی و در کنفرانس خبری، من به همراه دو خبرنگار هلندی وارد سالن شدیم. پدر و مادر دنیس در آنجا انتظار پسرشان را میکشیدند. پدرش آقای نیکولاس برکمپ لولهکش، به قدری عاشق فوتبال و دنیس لاو بود که نام فرزندش را دنیس انتخاب کند. اگرچه به خاطر قوانین هلند و انتخاب یک نام هلندی Denis به Dennis تغییر کرد!”
هایبری، خانهی دنیس است. دنیس تمام هفته را تمرین میکند. تا روز یکشنبه،. تا به صحنه رفتن نمایش خود....
"شما برای آن لحظه در تمام طول هفته تمرین میکنید. 5 یا 6 بار در طول روز. لمس اول مهمترین قسمت کار است. پیش بردن توپ قدم بعدیست. هر ضربهی شما باید حساب شده باشد. و سرانجام ضربهی آخر. مهم آنست که بتوانید تمام این قطعات را در یک بازی بزرگ و نه فقط در زمین تمرین به نمایش بگذارید..."
و نمایش دنیس به صحنه میرود. مارتین اونیل، با آب و تاب از هت تریک برکمپ برابر لستر سخن میگوید... و bbcبا افتخار شاهکار دنیس در سنت جیمزز پارک را به عنوان بهترین گل تاریخ لیگ برتر انتخاب میکند. انتخاب او اما چیز دیگریست.
شاهکار در یک صحنهی جهانی. به قول هلندیها، دننیس برخ کامپ...
"شگفتانگیز بود. یکچهارم نهایی جام جهانی برابر تیمی مثل آرژانتین و بعد... تاریخسازی. من فقط به آن افتخار میکنم..."
گزارش ماندگار جک ونگلدر، صدای صحنهی تئاتر دنیس است. آن روز جک ونگلدر عاشقانهی خود را برای دنیس سرود. با بغضی که ترکید، و شاید الهام از جایی دیگر...
"هلند میخواهد به نیمه نهایی برسد،
من ناگهان چنین حسی پیدا کردم که به نیمهنهایی خواهیم رسید،
توپ در اختیار فرانک دهبوئره،
دهبوئر با توپ حرکت میکنه، یک پاس عالی برای دنیس برکمپ،
دنیس برکمپ،
دنیس برکمپ، دنیس برکمپ توپ رو میگیره،
دنیس برکمپ
دنیس برکمپ
دنیس برکمپ
دنیس برکمپ
دنیس برکمپ
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآه
فرانک دهبوئر توپ رو به دنیس برکمپ داد،
اون توپ رو بی عیب و نقص میگیره،
و اون توپ رو شوت می کنه،
هنوز 20 ثانیه باقی مونده،
دنیس برکمپ
2-1..."