این آرسنال بود که با پرسی سرسختانه و دوندگی شاداب مردانش امان حریف را بریده بود نه لیورپول. این آرسنال بود که با دو بال کناری، ساکا و مارتینلی روزگار مدافعان کناری حریف را تیره و تار کرده بود نه لیورپول با صلاح و مانه... این آرسنال بود که حالا با هوشمندی مالکان آمریکایی، از حفظ آرتتا و گرانیت ژاکا در راس تیم خود لذت میبرد نه لیورپول و مشکلات حل نشده در خط هافبک... دیشب، آرسنال برای هشتمین هفتهی متوالی در صدر جدول لیگ برتر ایستاد. جایگاهی که به خاطر اشغال کردن آن، فقط پیش از آغاز فصل و به لطف آغاز نامشان با حرف A بارها و بارها مورد تمسخر قرار میگرفتند... جایگاهی که حالا با دو برد برابر لیورپول و تاتنهام علیرغم مشکلاتی در خط دفاع که هنگام گل اول داروین به خوبی عیان شد، واقعی به نظر میرسد. جایگاه پسران آرتتا، ساکا، ژسوس، پارتی، سالیبا و ... مارتینلی. |

یک شکار خبری از دویدن در زاغههای سائوپائولو و زندگی سخت در ریو و ... نیست. پسر برزیلی ایتالیایی خیلی زود مسافر لندن میشود. در 18سالگی. از آن جنس بازیکنانی که اگر آرتتا بخواهد تا آخر عمر لباس توپچیها را بر تن خواهد کرد. وظیفهشناس، موقعیتشناس و به موقع. گابریل مارتینلی دربارهی آرسنال جدید میگوید:
طبیعی است. ما بزرگ شدیم. رشد سنی و رشد فنی. ما بی وقفه روی رشد تاکتیکی تیم کار میکنیم. به مارتین (اودگارد) به عنوان نمونه نگاه کنید که چطور در یک بازی میتواند 12 کیلومتر را بدود آنهم به عنوان بازیکنی که وظیفهی اصلیاش یافتن فضا برای ارسال یک پاس به داخل محوطهی جریمه است. همهی ما برای رسیدن به اهدافمان اینگونه تلاش میکنیم.1
میدانید، ما تقریبا هم سن و سال هستیم و این یعنی علایق مشترک زیادی داریم. این عالیست که من در کنار خود در زمین ساکا و اسمیت راو و اودگارد را میبینم. هر کدام از ما در تیمهای زیر 21 سال کشورمان آمارهای مهمی را به جا گذاشته ایم. بدیهی است که بازی در این سطح برای آرسنال فشار زیادی دارد اما به خاطر این نزدیکی سنی ما آزادانه به میدان میرویم. ممکن است بگویید این تیم برای آینده ساخته شده اما در واقع ما الان هم خوب هستیم. باز هم شما را به آمار و نتایج ارجاع میدهم. ما میتوانیم چیزهای زیادی با هم ببریم. در واقع شاید آینده، خیلی زود از راه رسیده!

لیگ برتر سختترین لیگ دنیاست. برای هر بازی باید چیزی بیشتر از تلاش 90 دقیقهای ارائه دهید. اما ما به دنبال روند خود هستیم. و رسیدن به لیگ قهرمانان... آه این یک رویاست... برای خودم و خانواده ام. پدرم همیشه میگفت آرزویش تماشای من در حال ورود به استادیوم و پخش شدن مارش لیگ قهرمانان اروپاست....
ترجیح خودم بازی در سمت چپ خط حمله است. اما توان بازی در سمت راست و مرکز خط حمله را دارم. کی از چیزهایی که برای ارتقای آن کوشیدهام از دست ندادن توپ، بلافاصله پس از به دست آوردن است. این چیزی است که تیم مربیگری ما روی آن تاکید دارد. هنوز خیلی جوان هستم و چیزهای فراوانی باید یاد بگیرم. تصمیم گیری یکی از آنهاست. اینکه در مقابل دروازه احساسی عمل نکنم. بهترین شیوه برای بهبود این یکی، تماشای فیلم بازیهایم پس از اتمام آنهاست. یک کار بی پایان...

ورود من به انگلیس با همهگیری کووید همراه شد. اگرچه من خیلی زود با آن کنار آمدم. من در خانه هر امکاناتی را دارم و خانواده ام در همین اطراف هستند. من با فیزیوتراپیستم زندگی میکنم. دو دوست از دوران نوجوانی ام در باشگاه ایتائو در برزیل. همچنین یک آشپز اختصاصی هم دارم. اگرچه قبل از آمدن او، غذا بزرگترین مشکل من بود! یک بار سعی کردم اسپاگتی کاربونارا ( نوعی اسپاگتی با چاشنی تخم مرغ، بیکن و پنیر) درست کنم که صادقانه، گند زدم. البته متخصص تغذیهی من در برزیل زندگی میکند. وزن و وضعیتم را برایش میفرستم و او به من رژیم مناسب میدهد. بروکلی، سالمون... اگرچه من گاهی وقتها بی اجازه به سراغ گوشت گاو و... هم میروم!
باورنکردنی است... باید او را ببینید. او بی توجه به نام حریف تیم را مهیای بازی میکند. من سیتی باشد یا هر تیم دیگری... همیشه به برنامهی خود پایبند است. چه در زمین باشید یا روی نیمکت، او شما را تشویق میکند و برای رسیدن به یک سطح بالاتر آماده میکند.

من عاشق زندگی در لندن و باشگاه آرسنال هستم. همیشه ماندن در اینجا؟ اگر شرایط مهیا باشد، چرا که نه؟ میخواهم اسطورهی آرسنال بشوم. در تیم ملی برزیل اما رقابت خصوصا در پستهای هجومی بسیار سنگین است. باید روی عملکردم در آرسنال تمرکز کنم. گلها، پاسهای گل و... هر کاری که برای رسیدن به جام جهانی نیاز باشد انجام خواهم داد...