تیم جدید مدیریتی کمیته ملی المپیک با یک چالش بزرگ مواجه شده است.
به گزارش طرفداری؛ کمیته بینالمللی المپیک همه ساله در چارچوب قالبهایی متفاوت نظیر همبستگی (سولیداریتی)، بورسیه ورزشکاران نخبه، حمایتها در راستای بازیهای المپیک و کمکهای سالیانه به کمیتههای ملی عضو خود شامل کمیته ملی المپیک کشورمان، بودجههایی پرداخت میکند.
اعضای هیأت اجرایی IOC در نشستهای خود، مبلغ نهایی و میزان تخصیص این اعتبار حمایتی از کمیتههای ملی زیرمجموعه خود را تعیین کردهاند که برای مثال بودجه سولیداریتی تا المپیک ۲۰۲۴ پاریس، به ۵۹۰ میلیون دلار رسیده تا حمایت از ورزشکاران، کمیته ملی المپیک کشورها و شورای المپیک قارهها را تقویت کند.
در آخرین نشست بودجه کمیته بینالمللی المپیک برای حمایت ورزشکاران در ۴ سال آینده نیز ۲۵ درصد افزایش یافت. بودجه کمیته ملی المپیک هر کشور نیز برای انجام فعالیتهای ملی خود به ۵۰۰ هزار دلار رسیده و بودجه برنامه های ویژه شورای المپیک قارههم هم در آخرین نشست تا ۲۴ درصد ارتقا یافت.
در این بین اما شنیده شده که کمیته ملی المپیک کشورمان طی دوره مدیریت پیشین، مجبور به هزینهکرد اضافه بر سازمان از محل درآمدهای IOC شده و همین عمل استقراضگونه، تیم جدید را با چالشی بسیار عظیم مواجه کرده. این هزینهکرد بیمحابا بدهی هنگفت چند ده میلیارد تومانی را بر دوش کمیته ملی المپیک تحمیل کرده است.
موضوع آن جایی جالب میشود که تیم سابق مدیریتی کمیته ملی المپیک همواره ارتباطات گسترده با دولت وقت را مایه افتخار و یکی از اصلیترین دلایل افزایش ۱۰ برابری بودجه کمیته طی بیش از ۴ سال مدیریتیای میدانست اما خروجی این اتفاقات، از مسائل مبهم و غیرشفاف دیگری حکایت دارند.
همانطور که هزینهکرد بسیاری از خرج و مخارج کمیته ملی المپیک طی این سالها مشخص نیست، خروجی این دریافتی اضافه بر سازمان ارزی از IOC هم هرگز مشخص نشده و در عوض، میراث تیم مدیریتی سابق علاوه بر تجهیزات بهروز شده و برخی امکانات، چالشی بزرگ و چاه ویل اقتصادی هم بوده است.
اصولاً بسیاری از این بودجههای بینالمللی نیاز به شفافسازی به نهادهای واریزکننده بودجه را دارند و برای مثال بودجههای زیرساختی، تنها باید برای مصارف تجهیزات و زیرساخت آن هم به شکل مشخص و ملموس هزینه و فاکتور شوند؛ با این حال اصلاً مشخص نیست این مبلغ هنگفت تاکنون صرف چه کارهایی شده است.
بسیاری از رؤسای فدراسیونهای ورزشی در دوره گذشته نیز به شیوه تخصیص منابع مالی به فدراسیونها نقدهایی صریح داشتهاند و اگر قطعات این پازل را کنار یکدیگر بچینیم، شاید بسیاری از بودجههای حمایتی در مصارفی بهغیر از آن چه توسط IOC قید و ذکر شده، خرج و فاکتور شده باشند.
در پایان چیزی که همه میدانیم؛ این است که اکنون کمیته ملی المپیک در ۲ ماهگی مدیریت خود با ابرچالشی مواجه شده که مجبور به رفع و رجوع آن است؛ چرا که ایران به حمایت گسترده کمیته بینالمللی المپیک در بسیاری از زمینهها نیاز مبرم دارد و تحت هیچ شرایطی نباید این رابطه، به سردی گرایش پیدا کند.