وقتی دختر بچه ای نو سواد بودم علاقه خیلی زیادی به خواندن کتاب داشتم ، زمانی که می خواستم کتاب خواندن حرفه ای خودمو شروع کنم به پیشنهاد پدرم اول با هزار یک و شب و شاهنامه ( البته به زبان روان و ساده برای کودکان و نوجوانان ) شروع کردم وقتی دبیرستانی شدم تونستم نسخه های قدیمی تر و سختر هزار یک شب و شاهنامه مطالعه کنم هدف این نوشتار معرفی کتاب ها و نقد و برسی اونها و علاقه مند کردند تعدادی به کتاب و کتاب خوانیه
کتاب هزار یک شب یکی از ماندگارترین و درخشان ترین کتب داستانی جهان است ، بیشتر ماجرا های این کتاب در ایران باستان و بغداد میگذرد بعضی از نویسندگان و عالمان اصل این کتاب رو هندی و بعضی ها اصل این کتب را ریشه و بازگردانی افسانه های هزار افسان در زمان هخامنشیان دانسته اند. این کتاب سه نسخه اصلی داراست
اول : نسخه هندی که قبل از زمان هخامنشیان به زبان سانسکریت نوشته شده
دوم : نسخه ایرانی که ترجمه سانسکریت به فارسی باستان است
و سوم: یک نسخه عربی که در زمان خلافت هارون الرشد از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه شده
گاهی به خاطر داستان ها تو در تو و حکایت های نقل شده اصل این کتاب را متعلق به هنده دانسته اند که در ادبیات هند سابقه دارد اما علامه قزوینی گفته است ایرانی ها با این شیوه آشنایی داشتند و چنان چه طبق گفته دکتر رضایی در میان هندیان هیچ وقت اشاره ای به داستان های هزار افسان نیامده است ولی در ایران تا قرن هفتم هجری مرتبا به آن اشاره میشد ، نکته دوم ایرانی بودن تمام هسته ی اصلی داستان است ، ایرانی بودن شخصیت ها و اسامی و داستان های اولیه که در ایران باستان اتفاق می افتد
اگه بخواهیم داستان ها رو بسته بندی کنیم به چهار دسته داستان خواهیم رسید
دسته اول : قصه ها ایرانی و اسم ها و مکان ها با ایران همخانی دارد
دسته دوم : داستان هایی که در زمان خلافت هارون الرشد در بغداد اتاق میافتد
دسته سوم : قصه هایی با حول محور دریانوردی و قصه معروف سند باد
دسته چهارم : داستان هایی که در قاهره روایت شده و داستان معروف علاالدین
البته داستان هایی هم وجود دارند که به هیچ دسته بندی تعلق ندارند
اما خلاصه داستان : در ایران باستان دو بردار و دو شاه به نام های شاه شهریار و شاه زمان وجود دارند ، اما زندگی این دو بردار کام تلخی به خود میگیرد و همسرانشان به آنها خیانت میکنند شاه زمان بعد از خیانت همسر خود امور کشور داری را رها و سر به بیابان میگذارد و شاه شهریار هم بعد از کشتن همسر و آن غلام خیانت کار دچار جنون میشود ، به طوری که هر شب با یک دختر ازدواج و صبح دستور گردن زدن آن را می دهد ، شهر زاد دختر وزیر ایران است که به عقد شاه ایران در می آید او گاهی اوقات برای دنیا زاد خواهر کوچکتر خود قصه تعریف میکند تا او راحتر بخوابد ، در شب ازدواج او با شاه شهریار داستانی برا شاه تعریف میکند و صبح وقتی که شاه دستور گردن زدن شهر زاد را میدهد یادش می افتد که هنوز قصه را برای او کامل تعریف نکرده است و یک شب دیگر به او مهلت میدهد تا داستان خود را به پایان برساند
پی نوشت : افسانه های هزار افسان که در متن به آن اشاره شد یکی از قدیمی ترین افسانه ها ایرانی متعلق به دوره زمانی هخامنشیان و حتی پیش از آن است ، متاسفانه نسخه اصلی این کتب موجود نیست ولی طبق گفته ها در زمان حمله اسکندر به آتش کشیده شده ، در کتوب و متون زیادی چه به آن اشاره شده و طبق گفته عده بسیاری هسته اصلی داستان هزار و یک شب است .