David Silvaaخدا رحمتش کنه..من جون دادن پدرمو تو ۱۰ سالگیم دیدم ، با اینکه از خیلی چیزا بی باک بودم ولی ازون روز تا همین الان نتونستم کمر راست کنم،اینکه پشت نداشته باشی تو این روزگار کثیف خیلی سخته،ازون روز برادرم پشتم بوده یجورایی ک ۴ سال بزرگتره ازم ، یبار تو خواب مرگشو دیدم نزدیک بود سکته کنم..
خلاصه ک تو این مورد نمیتونم درکت کنم ولی خب هممون رفتنی ایم سعید ، خوشبحال اونا ک رفتن ، این دنیا هیچ لذت خاصی نداره ، حداقل ازین جهت میتونی خوشحال باشی براش ک رفتو عروج کرد ... هر لحظه با آغوش باز از مرگ استقبال میکنم هرچقدر هم ک دردناک باشه