نقد و بررسی فیلم «فورد در برابر فراری»؛ چرا مسابقه میدهیم؟
فیلم فورد در برابر فراری
فیلم «فورد در برابر فراری»، یک اثر اکشن مسابقهای است که داستانی واقعی را در دهه ۱۹۶۰ روایت میکند.
فیلم «فورد در برابر فراری»، یک اثر اکشن مسابقهای است که داستانی واقعی را در دهه ۱۹۶۰ روایت میکند. موضوعی که از اولین صحنه توجه تماشاگر را جلب میکند نوع روایت داستان به شکل فیلمهای قدیمی است. با کارگردانی جیمز منگولد و بازی پرقدرت زوج خیرهکننده کریستین بیل و مت دیمون، فیلم «فورد در برابر فراری» به شیوهای پرشور داستان سلطهجویی یک شرکت خودروسازی را شرح میدهد. داستان فیلم بهقدری جذاب است که آرزو میکنید آدمهای خوب ماجرا بتوانند دستورات آدمهای نسبتاً بد را به خوبی اجرا کنند. برای نقد و بررسی «فورد در برابر فراری» با فیلیمو شات همراه باشید.
مت دیمون نقش کارول شلبی، یک قهرمان مسابقه اتومبیلرانی را ایفا میکند که فشار خون بالا او را به سمت بازنشستگی سوق داده است. صدای او در ابتدای فیلم که شوق خود برای رسیدن به رکورد ۷۰۰۰ دور بر دقیقه با یک خودرو را بیان میکند، به این سوال اساسی پاسخ میدهد: «ما چرا مسابقه میدهیم؟»
پس از آویختن کلاه و دستکشهایش، شلبی به فروش، اصلاح و طراحی خودرو مشغول میشود. او در کنار این کارها، مربیگری چند مسابقهدهنده از جمله کن مایلز زودجوش را نیز بر عهده میگیرد. کریستین بیل با شورونشاط و فیزیک بدنی مناسب نقش کن مایلز را ایفا کرده است. هر دو بازیگر از فرصت ایجادشده نهایت بهره را بردهاند و یک بازی بینقص ارائه دادهاند.
داستان در شهر دیترویت شکل میگیرد. هنری فورد دوم (با نقشآفرینی تریسی لتس) که از ناراحتی قلبی غیرقابلتحملی رنج میبرد، از اوضاع شرکتی که توسط پدربزرگش تأسیس شده بود راضی نیست. چهار سال قبل از اتفاقات این فیلم، یکی از زیرمجموعههای شرکت فورد به نام ادسل فعالیت فاجعهبار خود را آغاز کرده بود و هنری ایدههای جدید میخواست. حتی ایدهای که توسط لی لاکوکا جوان (با بازی جان برنثال) مطرح شد نیز او را عصبانی نکرد. ایده این بود که شرکت فورد بخش عظیمی از سهام غول خودروسازی ایتالیا یعنی شرکت فراری را خریداری کند. انزو فراری نهتنها این پیشنهاد را رد میکند، بلکه از طریق نماینده لاکوکا به هنری فورد دوم توهین میکند. این باعث جریحهدار شدن غرور فورد میشود. او تصمیم میگیرد که در مسابقه اتومبیلرانی ۲۴ ساعته لمانز شرکت کند. تا به آن زمان، هیچکدام از خودروهای آمریکایی نتوانسته بودند در این مسابقه برنده شوند و فراری، سلطان این رقابتها بود.
برای تحسین درام معمولی اما هیجانانگیز فیلم «فورد در برابر فراری» لازم نیست به خودروها علاقهمند باشید؛ از یکسو شاهد رابطه شلبی و مایلز هستیم. هردوی آنها شخصیتهایی مستقل و تکرو هستند اما یکی از آنها بخشندگی بیشتری دارد. فورد این دو نفر را موظف میکند تا نهتنها یک خودرو بسازند، بلکه یک تیم مسابقه برای شکست دادن بهترین خودروی فراری تشکیل دهند. از سوی دیگر، رابطه فورد اغلب خشمگین و معاون خود لئو بیبی (با نقشآفرینی جاش لوکاس در نقش شخصیتی جسور و امانتدار) به تصویر کشیده شده است.
بیبی یک چاپلوس جاهطلب نیست؛ او چیزی بدتر از این است: مردی که به اصول شرکت پایبند است زیرا به درستی آنها ایمان دارد. او نمیخواهد مایلز راننده خودرو جدید باشد زیرا این «آدم ژولیده» (اصطلاحی که بیبی بهکار میبرد) بنا به عقیده او یا هر کس دیگری، مطابق با اصول «فورد» نیست. عقیده بیبی یکبار باعث شکست او میشود و به نظر میرسد که این عقیده درست نیست.
اما جنبه جالبتوجه شخصیتش، لجبازی اوست؛ تلاشهای مداوم بیبی برای خراب کردن کار مایلز، باعث ایجاد لحظات مهیج فیلم میشود. فیلم «فورد در برابری فراری» به نویسندگی جز باترورث، جان هنری باترورث و جیسون کیلر شخصیتهای دیگری را نیز به تصویر کشیده است که از جمله آنها میتوان به کترینا بلف در نقش همسر مایلز، نوآ جوپ در نقش پسر مایلز و ری مککینون در نقش معتمد ترین مهندس شلبی اشاره کرد. کترینا بلف، برخلاف نقشهای قبلی خود، در این فیلم یک زن نگران و ناامید نیست. پسر مایلز نیز پدرش را همانند یک بت میپرستد.
مت دیمون نقش شخصیتی را بازی میکند که در ایفای آن تبحر دارد: مردی صادق که از مسیر خود دور میشود و بعداً دوباره راهش را پیدا میکند. با همه این توضیحات، من به شما اطمینان میدهم که «فورد در برابر فراری» فیلمی سرگرمکننده است؛ این سرگرمکنندگی، حتی از آنچه در تریلر تبلیغاتی جذاب فیلم میبینید، فراتر میرود. دیالوگها، لبریز از طعنه و کنایههای طنزآمیز هستند و سکانسهای مسابقه، هیجان فیلم را به نقطه اوج میرسانند. جیمز منگولد داستانهای واقعی و هیجانانگیز یک فیلم مسابقهای را در اثری جذاب نمایش داده است؛ البته تعدادی از صحنههای فیلم، بیشازحد فانتزی یا مصنوعی به نظر میرسند.
در مورد نوع روایت داستان (که شبیه به فیلمهای قدیمی است)، نکتهای ناراحتکننده وجود دارد: اگر فیلمی مانند «فورد در برابر فراری» ۳۰ یا ۴۰ سال قبل ساخته میشد میتوانست یک استودیو را به سودی سرشار برساند؛ اما امروزه، ساخت این نوع فیلمها ریسک زیادی دارد زیرا جریان بدنه سینما تغییر کرده است. «فورد در برابر فراری» شاکلههای اصلی یک فیلم سینمایی خوب را در خود جای میدهد؛ صحنههای دیدنی این فیلم مخاطب را مجذوب خود میکنند، پس قطعاً استحقاق دیده شدن را دارد.