درود خدمت تمامی کسانی که این مطلب رو دنبال میکنند. الفبای شعور یک حرکت و پروژه جذاب برای من محسوب میشه که قراره درون اون به کمک شما دیدگاه های خودمون رو از زاویه دیدی که داریم حول یک مسئله بیان کنیم. و به نظرم حداقل تاثیرش روی ما میتونه این باشه که ما بخشی از یه کتاب رو مطالعه کردیم و چیزی هر چند اندک آموختیم.
برای بخش دوم این پروژه سراغ یک تصویر مفهومی رفتیم که تاثیر رسانه و تاثیر راوی رو درباره هر مسئله ای بیان میکنه.
🟥«تاریخ روایت فاتحان است»
گویند که حقیقت لایه لایست.
اصلی ترین عامل در قضاوت ما نسبت به یک مسئله رو میشه راوی دونست! این که روایت توسط چه کسی با چه دیدی بیان میشه همه چیز رو تغییر میده. به تصویر بالا نگاه کنید. چه برداشتی دارید؟
توی تصویری که دیدید رسانه داره به ما تنها لایه ای سیاه رنگ رو نشون میده که شخصی در حال قتل شخص دیگریه (تنها کادر داخل دوربین)
اما اگه از لایه دورتر به قضیه نگاه کنید میبینید که همه چیز خلاف گفته رسانه داره اتفاق میوفته!
رسانه تنها لایه سیاه رو به ما نشون میداد.(کاراکتر های داخل مانیتور همگی سیاه هستند!)
در حالی که لایه سیاه بخشی از حقیقت بود نه کلش! وقتی لایه سیاه رو در کنار لایه سفید قرار بدید به لایه جدیدی از حقیقت میرسید. توی این لایه بر خلاف چیزی که رسانه نمایش داد جای قاتل و مقتول عوض میشه. برای همینه که گفته میشه حقیقت یک رنگ نیست! (وقتی به تمام کادر توجه کنید رنگ سیاه و سفید در هم آمیخته و هر کدوم به تنهایی نتیجه قضاوت ما رو تغییر میدن)
شخص پشت دوربین که ازش به عنوان راوی نام ببریم میتونه نوع نگاه ما به یک قضیه رو تعیین کنه. این دقیقا کاریه که رسانه ها در حکومت های توتالیتر انجامش میدن.
در انتها سوال من از شما اینه که تا به حال فریب این رسانه ها و نوع روایت داستان از دید راوی رو خوردید؟ چطور میشه از این قضیه نجات پیدا کرد؟