دیشب اسپانیا نماینده جدیدی در لیگ قهرمانان به خود دید. رئال سوسیداد، و حالا سوالی مهم، برای اسپانیا یک سوسیداد کم نیست؟
اگر زمان به عقب برگردد شاید تباس در خیلی از قوانین خود صرف نظر کند... |
مقالهٔ درموت در ۱۱ ژوئن پارسال در ذهن شما هست؟ بخشی از آن مقاله این بود.
والنسیا ابتدا از مورتی که از سوی لیم در سال ۲۰۱۷ به عنوان رئیس این باشگاه انتخاب شده بود، دفاع کرد. اما این باشگاه یک هفته بعد جدایی او را تأیید کرد و مدعی شد که نیاز به “جلب مجدد اعتماد هواداران، مقامات دولتی و جامعه شهروندان والنسیا” دارد. در این بیانیه به این موضوع اشاره نشده بود که مورتی در صداهای منتشر شده گفته بود که لیم این باشگاه را “مانند یک هوادار” مدیریت میکند، نه مثل یک متخصص فوتبالی و رئیس خودش را “مشکل” و “پیر خرفت” خطاب کرده بود.
جدایی مورتی باعث ناراحتی هیچکس در داخل و خارج از این باشگاه نشد. هواداران والنسیا ناراحت بودند چون تیمشان تنها پنج بازی خانگی را در سراسر فصل با پیروزی پشت سر گذاشته بود اما در عین حال از بیتوجهی لیم سنگاپوری الاصل به احساساتشان خشمگین بودند. هراس جدیدی هم برای آینده وجود داشت چون میدانستند ممکن است بهترین بازیکنان تیم در تابستان فروخته شوند.
سرمایهگذاری خارجی؟ خرید باشگاه؟ در اسپانیا؟ بیشتر شبیه به یک جوک میماند. حتی اگر قهرمان اروپا، منچسترسیتی مربوط به خاندان آل نهیان باشد. و اینتر نایب قهرمان توسط یک شرکت چینی اداره میشود. منچستریونایتد هم توسط گلیزرها… از همین سه جمله مشخص است که فرق سرمایهگذاری خارجی و حالا مثلاً داخلی چیست. و یک سؤال مهم؟ چرا در اسپانیا سرمایهگذاری خارجی موفق نیست؟ البته که در اسپانیا سرمایهگذاری خارجی خیلی کم هم نیست، به جز ۶ باشگاه، و چند باشگاه مانند اتلتیکو مادرید که سهام دار خارجی دارند. بقیه متکی به مالکان اسپانیایی هستند. پارادوکس را میتوان در صحبتهای خاویر تباس با اتلتیک پیدا کرد.
ما آمادهی سرمایهگذاری هستیم، اما نه مانند انگلیس، جایی که مالکان میآیند برای پنهان کردن ضررهایشان و حقوق بازیکنانشان را افزایش میدهند. پس به جای این که شش فراری داشته باشند، بازیکنان نُه تا از آن را دارند. این برای ثبات مالی به هیچوجه خوب نیست. این در هیچ صنعت دیگری در هیچ جای دنیا اتفاق نمیافتد. آنچه که در لیگ برتر و باشگاهدارانی که به دولتها وصل هستند، اتفاق میافتد، باعث بیثباتی در همهی ابعاد این ورزش خواهد شد. من شامی با یکی از مالکان بزرگ باشگاه فرانسوی داشتم، اون گفت که سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیون یورویی در باشگاه داشته. من بهش گفتم اون رو سرمایهگذاری نکردی تو اون رو نابود کردی. تو هیچوقت اونو نمیتونی برگردونی. برای اینکه بتونید به چالشهای زیادی که روبهرو هستید غلبه کنید، باید قوی باشید و قوانین مشخصی داشته باشید که همهی تیمها از اون حمایت میکنن. من لیگهای دیگر رو با توجه به چالشهایی که پیش رو دارند اونقدر قوی نمیبینم. »
سرنوشت تیم ها با مالک خارجی...
دو تیم، یکی با مالک چینی و دیگری...
|
البته که تساوی سوسیداد برابر نایب قهرمان فصل گذشته لیگ قهرمانان اروپا، اینتر همه را خوشحال کرد. و سؤالی مهم…اسپانیا کم کم از دو قطبی رئال مادرید، بارسلونا خارج میشود؟
والنسیا با مالکیت لیم، توانست به لطف گلهای ستارههای جوان تیمش که پرورشیافتهی همان منطقه هستند، از سقوط نجات پیدا کنند. آلمریا با مالکیت الشیخ، در آستانهی سقوط بودند که با پنالتیای که در سه دقیقهی پایانی فصل گرفته شد، توانستند از سقوط نجات یابند. سه تیم باقیماندهی دیگر یعنی وایادولید با مالکیت رونالدو در رتبهی هجدهم، اسپانیول با مالکیت چنیانشنگ در رتبهی ۱۹ و الچه با مالکیت کریستن بارگانیک در رتبهی بیستم قرار گرفتند.
این شکستهای آشکار در سرمایهگذاریهای خارجی، موجب توجه بسیاری در داخل اسپانیا شد. هواداران والنسیا و اسپانیول اعتراضات خشمگینانهای را علیه مالکان بسیار نامحبوبشان برپا کردند.«این برای مالکان خارجی میتونه سخت باشه تا فرهنگ یک باشگاه و لیگ رو درک کنن، و این فقط مربوط به اسپانیا نیست. »
با این حال، در خود باشگاهها، همه چیز به این سادگی دیده نمیشود. این سه باشگاهی که سقوط کردند، حتی قبل از تغییر مالکیت آنها به این افراد خارجی، مانند یویو در بین لیگ دسته یک و دسته دو لالیگا در نوسان بودند. و بیش از نیمی از تیمهای سطح برتر در هر فصل با احتمال واقعی سقوط روبهرو هستند. این در حالی است که در بقیه لیگهای اروپایی سرمایهگذاری خارجی اغلب بازدهی خوبی دارد. اصلاً به نظر خیلیها الشیخ، رونالدو، چنیانشنگ هم دیوانه هستند. آنها اعتقاد دارند که با وجود حق پخش تلویزیونی سرمایهگذاری خارجی چیز عجیبی است. اتلتیک راجع به حق پخش میگوید: «مادرید و بارسلونا ۱۶۰ میلیون یورو دریافت کردند در حالی که سویا ۸۷ میلیون، بتیس ۶۶ میلیون، رایووایوکانو، الچه و مایورکا هم حدود ۴۶ میلیون یورو گرفتهاند. بنابراین روی کاغذ سرمایهگذاری خارجی در اسپانیا عاقبتی بهتر از عاقبت چنیانشنگ ندارد. ببینید، در اسپانیا همه مالک اسپانیایی میخواهند. برای آنها اصلاً بقیه لیگها و تیمها مهم نیستند. که اگر غیر از این بود هر فصل هواداران والنسیا بر ضد مالکین خود اعتراض نمیکردند. دلیلش هم معلوم است. خاویر تباس!
تیم های اسپانیایی به مشکلات مالی نمی خورند آقای تباس؟ |
تباس به مدیران سعودی آلمریا اجازهی کاری مانند نیوکاسل در جزیره نمیدهد. اصلاً از نظر همه اسپانیا با بقیه لیگهای اروپا فرق دارد. و خب تغییر قوانین؟ شاید وقتی که تباس نباشد. حرفهای تباس را در ذهنتان مرور کنید.. ما آمادهی سرمایهگذاری هستیم، اما نه مانند انگلیس، جایی که مالکان میآیند برای پنهان کردن ضررهایشان و حقوق بازیکنانشان را افزایش میدهند. پس به جای این که شش فراری داشته باشند، بازیکنان نُه تا از آن را دارند. این برای ثبات مالی به هیچوجه خوب نیست. این در هیچ صنعت دیگری در هیچ جای دنیا اتفاق نمیافتد. آنچه که در لیگ برتر و باشگاهدارانی که به دولتها وصل هستند، اتفاق میافتد، باعث بیثباتی در همهی ابعاد این ورزش خواهد شد. من شامی با یکی از مالکان بزرگ باشگاه فرانسوی داشتم، اون گفت که سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیون یورویی در باشگاه داشته. من بهش گفتم اون رو سرمایهگذاری نکردی تو اون رو نابود کردی. تو هیچوقت اونو نمیتونی برگردونی. برای اینکه بتونید به چالشهای زیادی که روبهرو هستید غلبه کنید، باید قوی باشید و قوانین مشخصی داشته باشید که همهی تیمها از اون حمایت میکنن. من لیگهای دیگر رو با توجه به چالشهایی که پیش رو دارند اونقدر قوی نمیبینم. »
البته که قوانین تباس باعث شده استعدادهایی مانند یامال و فاتی پا به سطح اول فوتبال اسپانیا بگذارند…
|