مطلب ارسالی کاربران
نکونام ؛ آری یا خیر ؟؟؟؟
هوادار هر تیمی که باشید بهترین حالت برای شما این است که تیم محبوبتان زیبا بازی کند،جوانمردانه رقابت کند و در نهایت قهرمان شود.دست کم در چهل سال گذشته دفعات بسیار معدودی بوده که هر سه مورد بالا در یک تیم جمع شده باشد.هدف لوث کردن و زیر سوال بردن قهرمانی تیمها نیست بلکه منظور نگاه کمال گرایانه و داشتن هر سه آیتم بالا بصورت حداکثری است.درباره نکونام و تجربه سال گذشته اش با استقلال اگر بخواهیم صحبت کنیم بدون شک حتی در صورت قهرمانی تیم هیچ هوادار با انصاف که نه حتی کم انصافی هم نمیتواند ادعا کند که نوع بازی تیم مورد قبولش بوده،چون سبک بازی باصطلاح کیروش گونه مقبول هیچ طرفداری نیست،اینکه وقتی توپ نداری هر یازده بازیکن در زمین خودی جمع شوندو اگر توپ داری فقط از راه سانتر ،کرنر و ایستگاهی بتوانی گل بزنی و در سایر اوقات تیم کاملاً بی هدف و حوصله بر بازی کند برای هیچکس لذت بخش و قابل دفاع نخواهد بود.اما اول اینکه اجرای درست همین تاکتیک بظاهر ساده هم کاری بسیار دشوار است ، دوم اینکه برای تیمی که به زحمت چهار بازیکن تاپ دارد راهی غیر از این برای مربی نمیماند و سوم اینکه چرا تیمهای دیگر نتوانستند راه چندانی برای مقابله با آن پیدا کنند،تا اینجا بنظر میآید که انتقادات به نکونام خیلی وارد نیستند اما در مورد بازی جوانمردانه و بازیهای بیرون از زمین نکونام منتقدان بیشتری از جمله خودیها دارد که اینجا میتوان هم دفاع کرد و هم حمله.چرا دفاع؟ روزی که نکونام با کریمی بعنوان مدیر عامل قرارداد بست از او قولهایی گرفته و شرایطی درخواست کرده که با رفتن کریمی حتماً خیلی از آنها رد شدند و از بدشانسی او کسی آمد که بصورت علنی مخالف او بود، در این حالت نکونام سه راه داشت یا استعفا میدادیا میماند و مبارزه نمیکرد و در صورت نتیجه نگرفتن همه چیز را به گردن مخالفانش میانداخت که این ساده ترین راه بود و راه سوم این بود که میماند و مبارزه میکرد که او راه سوم را انتخاب کرد و در بدترین شرایط و با سیزده بازیکن و در یکی از بدترین شرایط پیش فصل تاریخ استقلال تیم را جمع کرد.از اینجا ببعد او فهمید که طرف مقابلش از هیچ کاری برای زمین زدنش کوتاهی نمیکند بهمین دلیل او هم مقابله به مثل کرد، کار نکونام از آنجا سخت تر از بقیه بود که هم باید مراقب بظاهر خودی ها میبود و هم غیر خودیها و این شد که هر آنچه که میدانست و میتوانست عملی کرد.اما چرا حمله؟ بعضی اوقات حتی زیاده روی کردن در بیان مظلومیت بحق هم آزار دهنده و مشمئز کننده میشود،بعضی ها برای رسیدن به هدف به هر کاری دست میزنند و اصطلاحاً برای آنها هدف وسیله را توجیه میکند،فصل قبل اگر اولین مصاحبه نکونام که قبل از بازی صنعت نفت آبادان بود را شنیده باشید دیگر نیازی به اتلاف وقتتان برای شنیدن صحبتهای دیگرش تا برکناری خطیر نداشتید، تمام حرفهای او هم فقط نیش بود و کنایه و سعی در کثیف نشان دادن طرف مقابل و انداختن همه تقصیرات به گردن خطیر،بعد از رفتن دشمن داخلی تا آخر فصل هم فقط صرف گفتن این بود که همه با ما دشمن هستند، نمیگذارند قهرمان شویم و من بازیکن ندارم،همین و دیگر هیچ،برد و باخت و مساوی هم فرق نداشت فقط اتهام بود و توهم توطئه و وای به روزی که یک اوت به ضرر تیم او گرفته میشد و یا در بازی دیگر به نفع رقیب او ، اینقدر این داستان لوث شد که حتی اگر اشتباه بزرگی به نفع رقبا یا به ضرر تیم او گرفته میشد خیلی از استقلالی ها هم از مصاحبه های او حالشان بهم میخورد.داستان کارها و رفتار کنار خط او و دستیارانش حین بازی هم بعضی اوقات واقعاً مایه سرافکندگی بود و مایه سردرد،بعنوان نمونه برخورد نیمکت استقلال با کادر محجوب هوادار واقعاً برای همین فوتبال مریض ما هم کسر شأن بود.درباره آیتم سوم که نتیجه هست هم که دو دیدگاه وجود دارد؛تیم نکونام با پیش فصل فاجعه و خیل بازیکنان متوسط که نه بلکه ضعیف یکی از بالاترین میانگین های امتیازی در بین تمام فصول لیگ برتر را بدست آورد و علاوه بر اینکه به تیم رقیب که از هر لحاظ قوی تر بود نباخت که بقیه تیمهای مدعی رو دست کم یکبار برد و در طول فصل فقط یکبار آن هم با اشتباه محرز داوری باخت و نایب قهرمان شد اما از طرفی و در حالی که قهرمانی را در مشت خود داشت باز هم با خود بزرگ بینی و دشمن پروری در بدترین زمان لغزید و رویای قهرمانی را برای هوادارانی که مثل کوه پشتش بودند و حمایتش کردند خراب کرد و بهمین دلیل تا حد خیلی زیادی از چشم استقلالی ها افتاد.با توجه به همه مواردی که ذکر شد بنظر میرسد اگر اول رفتار و گفتارش را اصلاح کند و از متهم کردن دیگران، خرافه گرایی و بهانه جویی دست بردارد، دوم با توجه به بازیکنان با کیفیت و خوبی که به تیم اضافه شده کیفیت بازی و نتایج را بهتر کند،صلاحیت دادن وقت دست کم تا نیم فصل را دارد تا نظر مخاطبان چه باشد.