ریمیکس از A-Kafi
معین
دل ای تنهای ویرونه رو سقفت سیل بارونه
گلستون میشه این خونه همینجوری نمیمونه
دل ای درگیر دلشوره که چشم عاشقت کوره
نگو روزای خوش دوره همینجوری نمیمونه
پیشرو
من یه دونه اسلحه میخوام باید با دنیا تسویه کنم
باید برگردم به اصلی خودم
باید بُکُشم مارای زنگی دورمو
بدم میاد از تصویر خودم
از مست دیده شدن از دستگیره شدن
از تصفیه شدن از برچیده شدن
از سنجیده شدن از قصد دیده شدن
دیگه نمیخوام نادون باشم
دوست دارم تو بارون پاشم
کیا دنیای آروم دارن؟
کیا مث من طاعون دارن؟
کیا مث من آشوب دارن؟
کدوم احمقایی چارچوب دارن؟
کیا مث من خواب دوست دارن؟
کیا مث من کابوس دارن؟
کیا دل های رنگی دارن اما واسه بقیه مث ته سیگارن؟
کیا دل های سنگی دارن؟
کیا با خدا موندن و نشتی دارن؟
کیا حالت منگی دارن؟
کدوم احمقا دلتنگی دارن؟
کیا مث من بیمارن توی در دیوارن مث مرد میبازن؟
معین
یه روز خوبو میبینم که خورشید از پس ابر سیاه گریه میخنده
به حق خاک و آبادی خدای عشق و آزادی در بازو نمیبنده
شب رویا رو میبینم که کابوس از سر ترسش رو بغضش پرده میندازه
نخواب ای بخت وارونه که آینده چراغونه همینجوری نمیمونه
حصین
خیلی وقته که بی خیالم اینو توم خوب دیدی یا نه
کم کار شدی میری یا نه اگه نه که بریز همشو یه پیاله ام پر کن
بذا بره بالا کنتور من جر دادم نگو مفت خورد
جفت پام می رفت روی درِ قفل
تا که درس بشه برا همونی که خورد
پشت سرم همشون مفت برن
می بینی میگیرم قله رم أ اینا همشون گرگ ترم
بهشونم بگین الکی پس تند نرن وایسا جلو میله بوده پارسال
من شدم بلده داستان
بعد باک پره میرم پِی بازتاب
با دستی که خاکی ها رم کرد آسفالت
هنو تازه ام ببین تو فهمم هم درکی أ بازنده نی
پس هر چی راه هست میریم این جا زدنو همه رو ما بخشیدیم
أه ببین تو این دل پر مهر هنو یه صدای نابی هست
میگه جمعه رم دوییده سفته پس این زخما بی فایدست
ببین تو این دل پر مهر هنو برا توهم جایی هست
اینو میشه دید فقط اگه پرده رو بگیری کنار بدی با یه دست
معین
دل ای تنهای ویرونه رو سقفت سیل بارونه
گلستون میشه این خونه همینجوری نمیمونه
دل ای درگیر دلشوره که چشم عاشقت کوره
نگو روزای خوش دوره همینجوری نمیمونه
پیشرو
دارم پشت هم گناه میکنم
مردم منو دعا میکنن
هر روز از من سوال میکنن
سر حرفام قمار میکنن
اونا من رو نمیشناسن
منو قبلا نمیخواستن
بیا با هم بشیم آهن
جای اینکه بدیم شاهرگ
من امیدم به این چالست
که موضعش معلومه بریم تا تهش
ببین مادر
من دیوونم بشین بازم برام دعا کن و بریز باز اشک
فقط به من بدین کاغذ
بر نمیگردم بشین پا در
از گشتن دنبال من هر روز بگیر پا درد
درمونی نیست به این پادزهر
شیطان توی کلیسام هست
اونی نیستم که میشناختن
از من بکش بیرون بشین پا حرف
روی دستام یه شیر دارم
که هنو قدرت میده به این باور
فرصت دیده به این لاغر
من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داشت
رضا میام الان...رضا میام الان
من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داشت
میخوام فریاد حتی اگه روم بیاد دریا
میخونم واسه نیازمنداش
میمونم توی ایران سرباز با ریاضت ها
معین
یه روز خوبو میبینم که خورشید از پس ابر سیاه گریه میخنده
به حق خاک و آبادی خدای عشق و آزادی در بازو نمیبنده
شب رویا رو میبینم که کابوس از سر ترسش رو بغضش پرده میندازه
نخواب ای بخت وارونه که آینده چراغونه همینجوری نمیمونه